مجالس سبعه

    از ویکی‌نور
    مجالس سبعه
    مجالس سبعه
    پدیدآورانسلماسی زاده، جواد (مقدمه‌نويس) مولوی، جلال‎‌الدین محمد بن محمد (نویسنده)
    ناشراقبال
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1379 ش
    چاپ1
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf


    مجالس سبعه، به زبان فارسى، اثرى است ارزنده، حاوى چند خطابه از مولانا جلال‌الدين محمد بلخى، معروف به مولوى.

    ساختار

    اين كتاب، مجموعه هفت خطابه از مولانا و يادگار ايامى است كه او به منبر مى‌رفته و براى مريدان وعظ مى‌كرده است. دست كم يكى از اين خطابه‌ها به اوايل جوانى مولانا برمى‌گردد كه پدر و مادرش هر دو زنده بوده‌اند.

    موجود«مجالس سبعه»، البته دست‌كارى شده است و شاهد گوياى اين دست‌كارى، شعرهايى از نيمه دوم عمر مولانا و حتى شعرهايى از فرزند او سلطان ولد است كه در خلال اين مجالس آمده است. گمان نمى‌رود كسانى كه دست به آرايش و پيراش نسخه اصلى زده‌اند، به افزودن اين چند خط شعر كه الحاقى بودن آنها مسلم است، قناعت نموده باشند. آنها به احتمال زياد، به مقتضاى ذوق و سليقه خود از كم و زياد كردن مطالب و تغيير و تبديل بعضى كلمات و عبارات ابا و احتراز نداشته‌اند، اما دامنه اين دست‌كارى‌ها تا هر كجا كه بوده به احتمال قوى استخوان‌بندى يا ساختار خطابه‌ها، به حال خود باقى مانده و تصرفات در داخل چهارچوب اصلى، اعمال گرديده است.

    گزارش محتوا

    به نظر صاحب‌نظران، اين كتاب، به دليل سادگى زبان، كليد فهم مثنوى است.

    «مجالس سبعه»، مجموعه‌اى است شامل گزارش كامل و در واقع مشروح هفت مجلس وعظ مولانا كه به خواهش شاگردان خاصش براى عموم ايراد شده است. مجالس، با قرائت قرآن آغاز مى‌شد و مولانا اين هفت مجلس را با خطبه‌اى به زبان عربى مسجع آغاز كرده و با دعا و مناجات با جملات مسجع فارسى به پايان برده است.

    «مجالس سبعه»، ظاهراً توسط بهاء ولد يا حسام‌الدين چلبى جمع‌آورى شده و احتمالاً توسط خود مولانا نيز بازبينى مى‌شد. قابل توجه اينكه مجالس سبعه را بايد از كليه آثار منظوم و منثور مولانا جدا دانست، چون اين كتاب يادگار دورانى است كه مولانا هنوز به شمس نرسيده بود.

    او در سى و هفت سالگى به شمس رسيد و تقريباً سى سال پس از آن زنده ماند. ديدار شمس، خطّ قرمزى است كه حيات مولانا را به دو نيمه نابرابر تقسيم مى‌كند. از نيمه بزرگ‌تر اول، چيزى جز مجالس سبعه بر جاى نمانده است. اگر قول خود او و نزدیک انش را حجّت بدانيم، او در آن دوره شعر نسروده بود؛ هر چند عجيب است كه شاعرى با آن طبع وقاد و قدرت تخيل و نازك‌بينى، خود را از ساحت شعر دور نگاه داشته باشد.

    «مجالس سبعه»، اگر چه در قياس با آثار نيمه دوم مولانا، به لحاظ مضمون و محتوا فقير و اندك‌مايه است، اما به لحاظ فرم، درخور توجه و دقت است. مولانا، در «مجالس سبعه»، سخنورى توان‌مند و گرم‌دهان و چيره‌دست بر الفاظ جلوه مى‌كند.

    وابسته‌ها