۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'صدر المتألهين' به 'صدر المتألهين ') |
جز (جایگزینی متن - 'ع«' به 'ع «') |
||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
علاقه خاص [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] به تصوف، بيش از هر جا در اين كتاب آشكار مىشود. از ظاهر كتاب چنين برمىآيد كه براى بيان اصول فلسفه مشايى نوشته شده، ولى در باطن مشتمل بر يك دوره عرفان است و به همين منظور است كه در زمان حاضر در ايران تدريس مىشود. در قرنهاى متوالى، چندين شرح و تفسير بر اين كتاب نوشته شده كه مهمترين آنها شرح اسماعيل حسينى فارانى است و اين خود، گواه آن است كه اين كتاب چه تأثير عظيمى در جهان اسلامى داشته است. | علاقه خاص [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] به تصوف، بيش از هر جا در اين كتاب آشكار مىشود. از ظاهر كتاب چنين برمىآيد كه براى بيان اصول فلسفه مشايى نوشته شده، ولى در باطن مشتمل بر يك دوره عرفان است و به همين منظور است كه در زمان حاضر در ايران تدريس مىشود. در قرنهاى متوالى، چندين شرح و تفسير بر اين كتاب نوشته شده كه مهمترين آنها شرح اسماعيل حسينى فارانى است و اين خود، گواه آن است كه اين كتاب چه تأثير عظيمى در جهان اسلامى داشته است. | ||
فصوص، در زبان عربى | فصوص، در زبان عربى جمع «فص» است و فص به معنی «نگين انگشترى» است و فصوص الحكم؛ يعنى گوهرهاى حكمت. شايد وجه نامگذارى كتاب «فصوص»، اين باشد كه حكيم [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در پى آن است تا به ما بگويد كه الهيات خاص و مباحث خدا شناسى، به منزله نگينهاى حكمت است؛ همانطور كه ارزش و شرافت انگشترى به نگين اوست، الهيات خاص نيز به منزله نگينى است در انگشترى الهيات عام و به آن ارزش و ارج و والايى مىبخشد. | ||
از نكات جالبى كه در حقيقت از ويژگىهاى بسيار مهم اين كتاب محسوب مىشود، يكى اين است كه ما براى نخستين بار مىبينيم كه «موجود ممكن» مركب از ماهيت و وجود، دانسته شده است، همان كه قرنها بعد، در «شرح منظومه» حاج [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] مىخوانيم كه: «كل ممكن زوج تركيبى له ماهية و وجود.» | از نكات جالبى كه در حقيقت از ويژگىهاى بسيار مهم اين كتاب محسوب مىشود، يكى اين است كه ما براى نخستين بار مىبينيم كه «موجود ممكن» مركب از ماهيت و وجود، دانسته شده است، همان كه قرنها بعد، در «شرح منظومه» حاج [[سبزواری، هادی|ملا هادى سبزوارى]] مىخوانيم كه: «كل ممكن زوج تركيبى له ماهية و وجود.» |
ویرایش