۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
كتاب با مقدمه محقق آغاز و اسامى افراد، به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است. | كتاب با مقدمه محقق آغاز و اسامى افراد، به ترتيب حروف الفبا تنظيم شده است. | ||
مطالب كتاب دربردارنده مجموعا 245 شرح حال از صوفيه است كه در دو قسمت: خود طبقات و ذيول آنها مرتب شده است <ref>ر.ك: مقدمه، ص33</ref> | مطالب كتاب دربردارنده مجموعا 245 شرح حال از صوفيه است كه در دو قسمت: خود طبقات و ذيول آنها مرتب شده است<ref>ر.ك: مقدمه، ص33</ref> | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در مقدمه محقق، ابتدا پژوهش مختصرى پيرامون اصالت تصوف در اسلام صورت گرفته و ضمن تعريف تصوف و تصوف اصيل در اسلام، به شرح حال نويسنده و بيان اقدامات تحقيقى صورتگرفته در كتاب، پرداخته شده است <ref>مقدمه، ص3-34</ref> | در مقدمه محقق، ابتدا پژوهش مختصرى پيرامون اصالت تصوف در اسلام صورت گرفته و ضمن تعريف تصوف و تصوف اصيل در اسلام، به شرح حال نويسنده و بيان اقدامات تحقيقى صورتگرفته در كتاب، پرداخته شده است<ref>مقدمه، ص3-34</ref> | ||
مؤلف در اين كتاب، شرح حال صوفيان را تا قبل از قرن هشتم، بهصورت الفبايى بيان كرده و فصل آخر كتاب خود را به اولياى قرن هشتم اختصاص داده و شهابالدين قونوى (787ق) را بهعنوان آخرين صوفى اين قرن مطرح كرده است. مؤلف در ذيل شرح حال صوفيان، علاوه بر ذكر بعضى از عبارات نغز آنها <ref>ر.ك: صفرى فروشانى، نعمتالله، 1381، ص73</ref>، به كلام بزرگان، معاصران و مصاحبان و اصحاب در مورد آن شخص، اشاره كرده است. | مؤلف در اين كتاب، شرح حال صوفيان را تا قبل از قرن هشتم، بهصورت الفبايى بيان كرده و فصل آخر كتاب خود را به اولياى قرن هشتم اختصاص داده و شهابالدين قونوى (787ق) را بهعنوان آخرين صوفى اين قرن مطرح كرده است. مؤلف در ذيل شرح حال صوفيان، علاوه بر ذكر بعضى از عبارات نغز آنها<ref>ر.ك: صفرى فروشانى، نعمتالله، 1381، ص73</ref>، به كلام بزرگان، معاصران و مصاحبان و اصحاب در مورد آن شخص، اشاره كرده است. | ||
بهعنوان مثال نويسنده، كتاب را با شرح حال ابواسحاق ابراهيم بن ادهم آغاز كرده و ضمن ارائه زندگىنامه مختصرى از وى، به مصاحبت او با سفيان ثورى و فضيل بن عياض در مكه اشاره كرده است و سپس، كلام بزرگانى همچون ابراهيم بن بشار، سهل بن ابراهيم، ابوعلى شقيق بن ابراهيم بلخى و مصاحبت ايشان با ابراهيم ادهم را متذكر شده است <ref>ر.ك: متن كتاب، ص37-46</ref> | بهعنوان مثال نويسنده، كتاب را با شرح حال ابواسحاق ابراهيم بن ادهم آغاز كرده و ضمن ارائه زندگىنامه مختصرى از وى، به مصاحبت او با سفيان ثورى و فضيل بن عياض در مكه اشاره كرده است و سپس، كلام بزرگانى همچون ابراهيم بن بشار، سهل بن ابراهيم، ابوعلى شقيق بن ابراهيم بلخى و مصاحبت ايشان با ابراهيم ادهم را متذكر شده است<ref>ر.ك: متن كتاب، ص37-46</ref> | ||
از ديگر صوفيان مذكور در كتاب كه مىتوان از ايشان نام برد، عبارتند از: ابواسحاق ابراهيم بن احمد خواص كه همعصر جنيد و نورى بود <ref>همان، ص47</ref>؛ ابراهيم بن شيبان حجه قرميسينى كه سه سال با عبدالله مغربى مصاحبت داشت <ref>همان، ص50</ref>؛ ابراهيم بن سعد علوى استاد ابوالحارث اولاسى <ref>همان، ص51</ref>؛ احمد بن ابوحوارى عبدالله بن ميمون ابوالعباس دمشقى كه جنيد لقب ريحانه اهل دمشق را به او داده بود <ref>همان، ص55</ref>؛ ابوحامد احمد بن خضرويه بلخى كه از اكابر خراسان بود <ref>همان، ص58</ref> و... | از ديگر صوفيان مذكور در كتاب كه مىتوان از ايشان نام برد، عبارتند از: ابواسحاق ابراهيم بن احمد خواص كه همعصر جنيد و نورى بود<ref>همان، ص47</ref>؛ ابراهيم بن شيبان حجه قرميسينى كه سه سال با عبدالله مغربى مصاحبت داشت<ref>همان، ص50</ref>؛ ابراهيم بن سعد علوى استاد ابوالحارث اولاسى<ref>همان، ص51</ref>؛ احمد بن ابوحوارى عبدالله بن ميمون ابوالعباس دمشقى كه جنيد لقب ريحانه اهل دمشق را به او داده بود<ref>همان، ص55</ref>؛ ابوحامد احمد بن خضرويه بلخى كه از اكابر خراسان بود<ref>همان، ص58</ref> و... | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش