۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' <ref>' به '<ref>') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
بهعنوان مثال نويسنده، كتاب را با شرح حال ابواسحاق ابراهيم بن ادهم آغاز كرده و ضمن ارائه زندگىنامه مختصرى از وى، به مصاحبت او با سفيان ثورى و فضيل بن عياض در مكه اشاره كرده است و سپس، كلام بزرگانى همچون ابراهيم بن بشار، سهل بن ابراهيم، ابوعلى شقيق بن ابراهيم بلخى و مصاحبت ايشان با ابراهيم ادهم را متذكر شده است<ref>ر.ك: متن كتاب، ص37-46</ref> | بهعنوان مثال نويسنده، كتاب را با شرح حال ابواسحاق ابراهيم بن ادهم آغاز كرده و ضمن ارائه زندگىنامه مختصرى از وى، به مصاحبت او با سفيان ثورى و فضيل بن عياض در مكه اشاره كرده است و سپس، كلام بزرگانى همچون ابراهيم بن بشار، سهل بن ابراهيم، ابوعلى شقيق بن ابراهيم بلخى و مصاحبت ايشان با ابراهيم ادهم را متذكر شده است<ref>ر.ك: متن كتاب، ص37-46</ref> | ||
از ديگر صوفيان مذكور در كتاب كه مىتوان از ايشان نام برد، عبارتند از: ابواسحاق ابراهيم بن احمد خواص كه همعصر جنيد و نورى بود<ref>همان، ص47</ref>؛ ابراهيم بن شيبان حجه قرميسينى كه سه سال با عبدالله مغربى مصاحبت داشت<ref>همان، ص50</ref>؛ ابراهيم بن سعد علوى استاد ابوالحارث اولاسى<ref>همان، ص51</ref>؛ احمد بن ابوحوارى عبدالله بن ميمون ابوالعباس دمشقى كه جنيد لقب ريحانه اهل دمشق را به او داده بود<ref>همان، ص55</ref>؛ ابوحامد احمد بن خضرويه بلخى كه از اكابر خراسان بود<ref>همان، ص58</ref> و... | از ديگر صوفيان مذكور در كتاب كه مىتوان از ايشان نام برد، عبارتند از: ابواسحاق ابراهيم بن احمد خواص كه همعصر جنيد و نورى بود<ref>همان، ص47</ref>؛ ابراهيم بن شيبان حجه قرميسينى كه سه سال با عبدالله مغربى مصاحبت داشت<ref>همان، ص50</ref>؛ ابراهيم بن سعد علوى استاد ابوالحارث اولاسى<ref>همان، ص51</ref>؛ احمد بن ابوحوارى عبدالله بن ميمون ابوالعباس دمشقى كه جنيد لقب ريحانه اهل دمشق را به او داده بود<ref>همان، ص55</ref>؛ ابوحامد احمد بن خضرويه بلخى كه از اكابر خراسان بود<ref>همان، ص58</ref>و... | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش