۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '</ref> ' به '</ref>') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''النظامية في مذهب الإماميّة'''، تألیف [[خواجگی شیرازی، محمد بن احمد|محمد بن احمد خواجگى شيرازى]]، از كتب اعتقادى شيعه در قرن دهم مىباشد كه با اسلوب و نظم خاصى به رشتۀ تحرير درآمده است. اين اثر از معدود آثار كلامى بين قرون 12-11 مىباشد كه به زبان فارسى تألیف شده است. مؤلف در اينباره مىگويد: «امر عالى شرف صدور يافت كه فقير به زبان فارسى رسالهاى مشتمل بر اصول خمسه مبين به براهين قاطعه و حجج ساطعه به طرزى جديد و نمطى سديد منطوى بر ذكر ديگر مذاهب متكلمين و صوفيه و حكماء بنويسم»...<ref>متن کتاب،ص 71</ref> | '''النظامية في مذهب الإماميّة'''، تألیف [[خواجگی شیرازی، محمد بن احمد|محمد بن احمد خواجگى شيرازى]]، از كتب اعتقادى شيعه در قرن دهم مىباشد كه با اسلوب و نظم خاصى به رشتۀ تحرير درآمده است. اين اثر از معدود آثار كلامى بين قرون 12-11 مىباشد كه به زبان فارسى تألیف شده است. مؤلف در اينباره مىگويد: «امر عالى شرف صدور يافت كه فقير به زبان فارسى رسالهاى مشتمل بر اصول خمسه مبين به براهين قاطعه و حجج ساطعه به طرزى جديد و نمطى سديد منطوى بر ذكر ديگر مذاهب متكلمين و صوفيه و حكماء بنويسم»...<ref>متن کتاب،ص 71</ref> | ||
مؤلف انگيزۀ خود را از تألیف اين رساله اثبات اصول خمسه (توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد) به براهين عقلى ذكر مىكند. او در اين رابطه مىگويد: «مخفى نيست كه به اتفاق عقلاء و اجماع انبياء(ص) بر جميع مكلفين معرفت مبدأ و معاد و ما يتعلق بهما فرض عين و عين فرض است و در مذهب اكثر علماى اماميه اثنا عشريه معرفت اصول خمسه... به برهان و دليل واجب است بر هر يك از مكلفين و اهل ايمان و تمامى عبادات و معاملات و مناكحات مكلفين بىمعرفت اين اصول خمسه بىدليل صحيح نيست، بناء على ذلك هر كس از فحول علماء و اجلۀ فضلاء به زبان فارسى و عربى در بيان اين اصول رسائل و فصول نوشتهاند»...<ref>همان،ص 70</ref> مؤلف چون اين كتاب را به دستور نظامشاه نوشته است، از اين رو آن را النظامية فى مذهب الامامية ناميده است. | مؤلف انگيزۀ خود را از تألیف اين رساله اثبات اصول خمسه (توحيد، عدل، نبوت، امامت و معاد) به براهين عقلى ذكر مىكند. او در اين رابطه مىگويد: «مخفى نيست كه به اتفاق عقلاء و اجماع انبياء(ص) بر جميع مكلفين معرفت مبدأ و معاد و ما يتعلق بهما فرض عين و عين فرض است و در مذهب اكثر علماى اماميه اثنا عشريه معرفت اصول خمسه... به برهان و دليل واجب است بر هر يك از مكلفين و اهل ايمان و تمامى عبادات و معاملات و مناكحات مكلفين بىمعرفت اين اصول خمسه بىدليل صحيح نيست، بناء على ذلك هر كس از فحول علماء و اجلۀ فضلاء به زبان فارسى و عربى در بيان اين اصول رسائل و فصول نوشتهاند»...<ref>همان،ص 70</ref>مؤلف چون اين كتاب را به دستور نظامشاه نوشته است، از اين رو آن را النظامية فى مذهب الامامية ناميده است. | ||
==ساختار و گزارش محتوا== | ==ساختار و گزارش محتوا== | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
#ابداعى بودن شيوۀ مصنف در بيان مسائل كلامى: مؤلف در مقدمۀ كتاب مدعى شده است كه اصول خمسه را به طرزى جديد و نمطى سديد بيان نموده است. ولى با بررسى محتواى كتاب به شيوهاى جديدى برنمىخوريم، مگر اين كه مقصود مؤلف لغت كتاب باشد كه به فارسى است و بيان مسائل كلامى در آن دوره به فارسى شيوهاى جديد و نو محسوب مىشود. | #ابداعى بودن شيوۀ مصنف در بيان مسائل كلامى: مؤلف در مقدمۀ كتاب مدعى شده است كه اصول خمسه را به طرزى جديد و نمطى سديد بيان نموده است. ولى با بررسى محتواى كتاب به شيوهاى جديدى برنمىخوريم، مگر اين كه مقصود مؤلف لغت كتاب باشد كه به فارسى است و بيان مسائل كلامى در آن دوره به فارسى شيوهاى جديد و نو محسوب مىشود. | ||
#معاد جسمانى: در مورد معاد جسمانى و اثبات آن و كيفيت معاد جسمانى آراء متفاوتى بين مسلمين است. مؤلف اين كتاب قائل به معاد جسمانى است؛ ولى در كيفيت معاد جسمانى، حرفى را مورد تأييد قرار داده است كه بزرگان دين و حكمت آن را نقد نمودهاند و آن نظريۀ غزالى است. اين نظر مستلزم تناسخ مىباشد، از اينرو صدر المتألهين در كتابهاى خود شديدا با آن مخالفت نموده است. | #معاد جسمانى: در مورد معاد جسمانى و اثبات آن و كيفيت معاد جسمانى آراء متفاوتى بين مسلمين است. مؤلف اين كتاب قائل به معاد جسمانى است؛ ولى در كيفيت معاد جسمانى، حرفى را مورد تأييد قرار داده است كه بزرگان دين و حكمت آن را نقد نمودهاند و آن نظريۀ غزالى است. اين نظر مستلزم تناسخ مىباشد، از اينرو صدر المتألهين در كتابهاى خود شديدا با آن مخالفت نموده است. | ||
#نقد غير علمى كلمات حكماء: مؤلف در موارد بسيارى از اين كتاب آراء و نظرات حكماء را بىدليل رد مىكند. او در يك مورد مىگويد: «هذه قواعد فلسفية غير مسلمة عند المليين و لا صحيحة عند القائلين باسناد الحوادث الى القادر و المختار»...<ref>همان،ص183</ref>، بلكه گاه تكفير نيز مىكند. او در بيانى حول اسكندر مىگويد: «مراد همان اسكندرى است كه در قرآن است نه آن اسكندر مشهور كه شاگرد [[ارسطو]] بوده است. چه [[ارسطو]] كافر است، و الله اعلم»...<ref>همان،ص158</ref> با اين كه بزرگان دين اكثر چنين اعتقادى نسبت به [[ارسطو]] نداشتند، بلكه رواياتى از پيامبر و ائمه در مورد [[ارسطو]] وارد شده است كه او را پيامبر خوانده و يا لااقل به نيكى از او ياد شده است. | #نقد غير علمى كلمات حكماء: مؤلف در موارد بسيارى از اين كتاب آراء و نظرات حكماء را بىدليل رد مىكند. او در يك مورد مىگويد: «هذه قواعد فلسفية غير مسلمة عند المليين و لا صحيحة عند القائلين باسناد الحوادث الى القادر و المختار»...<ref>همان،ص183</ref>، بلكه گاه تكفير نيز مىكند. او در بيانى حول اسكندر مىگويد: «مراد همان اسكندرى است كه در قرآن است نه آن اسكندر مشهور كه شاگرد [[ارسطو]] بوده است. چه [[ارسطو]] كافر است، و الله اعلم»...<ref>همان،ص158</ref>با اين كه بزرگان دين اكثر چنين اعتقادى نسبت به [[ارسطو]] نداشتند، بلكه رواياتى از پيامبر و ائمه در مورد [[ارسطو]] وارد شده است كه او را پيامبر خوانده و يا لااقل به نيكى از او ياد شده است. | ||
==نسخهشناسى== | ==نسخهشناسى== |
ویرایش