۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>') |
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ') |
||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
در فصل نهم، به تمثيلات پيامبر(ص) اشاره گرديده است كه از آن جمله است: «اهل بيت(ع) من مانند كشتى نوحاند كه هر كس سوار شد، نجات يافت و هر كه تخلف كرد، غرق شد»؛ «اصحاب من در ميان امت، چون نمك غذايند، غذا جز با نمك اصلاح نشود»؛ «امت من مانند است كه (سر تا پا خير است) معلوم نيست اولش بهتر است يا آخرش» <ref>همان، ص59</ref> | در فصل نهم، به تمثيلات پيامبر(ص) اشاره گرديده است كه از آن جمله است: «اهل بيت(ع) من مانند كشتى نوحاند كه هر كس سوار شد، نجات يافت و هر كه تخلف كرد، غرق شد»؛ «اصحاب من در ميان امت، چون نمك غذايند، غذا جز با نمك اصلاح نشود»؛ «امت من مانند است كه (سر تا پا خير است) معلوم نيست اولش بهتر است يا آخرش» <ref>همان، ص59</ref> | ||
در فصل دهم، برخى از سخنان حكيمانه حضرت على(ع) ذكر گرديده است كه فرمودهاند: «برادر كسى است كه در سختى برادرى كند»، «اظهار توانگرى جزء شكر است» و «ادب مرد، به از طلاى اوست» <ref>همان، ص61</ref> | در فصل دهم، برخى از سخنان حكيمانه [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] ذكر گرديده است كه فرمودهاند: «برادر كسى است كه در سختى برادرى كند»، «اظهار توانگرى جزء شكر است» و «ادب مرد، به از طلاى اوست» <ref>همان، ص61</ref> | ||
در آخرين فصل اين باب، گفتار حكيمان جاى گرفته است كه از جمله آنها، لقمان حكيم مىباشد كه از او پرسيدند: تو غلام فلان قبيله نيستى؟ گفت: چرا، گفتند از چه رو به اين مقام رسيدهاى؟ گفت: راستگويى، امانتدارى، كار بيهوده نكردن، پوشيدن چشم، نگهدارى زبان و مناعت طبع و هر كه از اين پايه كمتر باشد، از من پايينتر است و هر كه بيشتر باشد، بالاتر و هر كه در اين رتبه باشد، مثل من <ref>همان، ص67</ref> | در آخرين فصل اين باب، گفتار حكيمان جاى گرفته است كه از جمله آنها، لقمان حكيم مىباشد كه از او پرسيدند: تو غلام فلان قبيله نيستى؟ گفت: چرا، گفتند از چه رو به اين مقام رسيدهاى؟ گفت: راستگويى، امانتدارى، كار بيهوده نكردن، پوشيدن چشم، نگهدارى زبان و مناعت طبع و هر كه از اين پايه كمتر باشد، از من پايينتر است و هر كه بيشتر باشد، بالاتر و هر كه در اين رتبه باشد، مثل من <ref>همان، ص67</ref> | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
احاديث دوگانهاى كه اهل سنت از پيامبر(ص) نقل كردهاند، در فصل دوم آمده است. از جمله اين احاديث است: «هر كه دو چيز را نگهدارد، خدا او را از دو چيز حفظ مىكند، هر كه زبان از آبروى مردم باز دارد، خدايش از لغزش نگهدارد و هر كه خشمش را جلو گيرد، خدا عذاب خود را از او بردارد»، «آنكه طمعش اندك است، بدنى سالم و دلى با صفا دارد، طمّاع، جسمى رنجور و قلبى سنگين دارد» <ref>همان، ص83</ref> | احاديث دوگانهاى كه اهل سنت از پيامبر(ص) نقل كردهاند، در فصل دوم آمده است. از جمله اين احاديث است: «هر كه دو چيز را نگهدارد، خدا او را از دو چيز حفظ مىكند، هر كه زبان از آبروى مردم باز دارد، خدايش از لغزش نگهدارد و هر كه خشمش را جلو گيرد، خدا عذاب خود را از او بردارد»، «آنكه طمعش اندك است، بدنى سالم و دلى با صفا دارد، طمّاع، جسمى رنجور و قلبى سنگين دارد» <ref>همان، ص83</ref> | ||
در فصل چهارم <ref>همان، ص91</ref> و ششم <ref>همان، ص94</ref>، احاديث منقول از طرق شيعه و در فصل پنجم، احاديث منقول شيعه و سنى از حضرت على(ع) نقل شده است؛ مانند: «دوست هر كس عقل اوست و دشمنى نادانى او» <ref>همان</ref> | در فصل چهارم <ref>همان، ص91</ref> و ششم <ref>همان، ص94</ref>، احاديث منقول از طرق شيعه و در فصل پنجم، احاديث منقول شيعه و سنى از [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] نقل شده است؛ مانند: «دوست هر كس عقل اوست و دشمنى نادانى او» <ref>همان</ref> | ||
فصل هفتم، روايات شيعه از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] را در خود جاى داده است؛ برخى از اين روايات عبارتند از: «درباره دو ناتوان از خدا بترسيد؛ يعنى يتيم و زن»؛ «هر كاسبى جنس خوب بفروشد يا بد، مردم دو دعا در حق او مىكنند، اگر خوب باشد گويند: خدا به تو و آنكه اين جنس را به تو فروخته، بركت دهد و اگر بد باشد گويند: خدا بركت را از تو و آنكه به تو فروخته برگيرد» <ref>همان، ص97</ref> | فصل هفتم، روايات شيعه از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] را در خود جاى داده است؛ برخى از اين روايات عبارتند از: «درباره دو ناتوان از خدا بترسيد؛ يعنى يتيم و زن»؛ «هر كاسبى جنس خوب بفروشد يا بد، مردم دو دعا در حق او مىكنند، اگر خوب باشد گويند: خدا به تو و آنكه اين جنس را به تو فروخته، بركت دهد و اگر بد باشد گويند: خدا بركت را از تو و آنكه به تو فروخته برگيرد» <ref>همان، ص97</ref> |
ویرایش