پرش به محتوا

پژوهشی در ارزشهای اخلاقی از دیدگاه قرآن و احادیث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
خط ۵۰: خط ۵۰:
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو فصل و در ضمن بخش‌ها و عناوينى تنظيم شده است.
كتاب با مقدمه نويسنده آغاز و مطالب در دو فصل و در ضمن بخش‌ها و عناوينى تنظيم شده است.


شيوه تحقيق و بررسى در كتاب، اين است كه پيرامون هر يك از موضوعات مسائل اخلاقى مورد بحث، ابتدا به منابع معتبر اسلامى از قرآن مجيد و نهج‌البلاغه و كتب معتبر احاديث از بحارالأنوار و وسائل‌الشيعة و اصول [[الکافی|كافى]] و مستدرك و ساير منابع اصيل حديثى و روايى و قرآنى مراجعه شده و روايات و احاديث و آيات مربوط را استقصاء نموده است. سپس روى اين روايات و آيات، بررسى‌هاى علمى از لحاظ سند و متن، انجام داده و به موضوعات گوناگونى تقسيم‌بندى شده و در مورد هر يك از موضوعات جمع‌آورى شده، بررسى‌هاى لازم صورت گرفته است. نظرهاى پيشوايان اسلام و قرآن مجيد نقل گرديده و تفسير و توضيح و تحقيق مطالب مندرج درباره آن‌ها، ذكر شده است <ref>ر.ك: پيشگفتار، ص2- 3</ref>.
شيوه تحقيق و بررسى در كتاب، اين است كه پيرامون هر يك از موضوعات مسائل اخلاقى مورد بحث، ابتدا به منابع معتبر اسلامى از قرآن مجيد و نهج‌البلاغه و كتب معتبر احاديث از بحارالأنوار و وسائل‌الشيعة و اصول [[الکافی|كافى]] و مستدرك و ساير منابع اصيل حديثى و روايى و قرآنى مراجعه شده و روايات و احاديث و آيات مربوط را استقصاء نموده است. سپس روى اين روايات و آيات، بررسى‌هاى علمى از لحاظ سند و متن، انجام داده و به موضوعات گوناگونى تقسيم‌بندى شده و در مورد هر يك از موضوعات جمع‌آورى شده، بررسى‌هاى لازم صورت گرفته است. نظرهاى پيشوايان اسلام و قرآن مجيد نقل گرديده و تفسير و توضيح و تحقيق مطالب مندرج درباره آن‌ها، ذكر شده است <ref>ر.ك: پيشگفتار، ص2- 3</ref>


== گزارش محتوا ==
== گزارش محتوا ==




نويسنده در پيشگفتار ضمن اشاره به مباحث مطرح شده در كتاب افزوده است: «سعى شده مسائلى مورد بحث قرار گيرد كه بيشتر در جامعه انسانى كنونى، مورد نياز بوده، از اهميت ويژه‌اى در تأمين سعادت زندگى مادى و معنوى انسان‌ها برخوردار باشند. ضمناً موضوعات بحث شده در اين كتاب، در كتاب‌هاى مؤلف پيرامون مسائل اخلاقى: «بررسى نظام اخلاق اسلام» و «نظام اخلاقى اسلام» كه قبلاً منتشر گرديده، بحث و تحقيق نشده و براى اولين بار مطرح شده است» <ref>همان، ص2</ref>.
نويسنده در پيشگفتار ضمن اشاره به مباحث مطرح شده در كتاب افزوده است: «سعى شده مسائلى مورد بحث قرار گيرد كه بيشتر در جامعه انسانى كنونى، مورد نياز بوده، از اهميت ويژه‌اى در تأمين سعادت زندگى مادى و معنوى انسان‌ها برخوردار باشند. ضمناً موضوعات بحث شده در اين كتاب، در كتاب‌هاى مؤلف پيرامون مسائل اخلاقى: «بررسى نظام اخلاق اسلام» و «نظام اخلاقى اسلام» كه قبلاً منتشر گرديده، بحث و تحقيق نشده و براى اولين بار مطرح شده است» <ref>همان، ص2</ref>


در فصل اول كتاب در دو بخش زير، به برخى از فضائل يا ارزش‌هاى انسانى، پرداخته شده است:
در فصل اول كتاب در دو بخش زير، به برخى از فضائل يا ارزش‌هاى انسانى، پرداخته شده است:


در اولين بخش، از مروّت و جوانمردى به عنوان يك كمال نفسانى، ياد شده است. مروّت به معناى مردانگى و جوانمردى، بزرگوارى و فتوّت بوده و از ديدگاه‌هاى مختلف، معناى مختلفى از آن اراده مى‌شود. در اين زمينه، ابتدا ديدگاه دهخدا، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، حافظ شيرازى و فقها بيان شده و سپس، اين صفت از ديدگاه پيشوايان اسلام نيز مورد مداقّه و بررسى قرار گرفته است؛ به عنوان مثال، حضرت على(ع)، در پاسخ به اين سؤال كه مروت چيست و به چه معناست، مى‌فرمايد: «حالت عفاف نفس و اصلاح مال» يعنى نفس انسان داراى عفت و پاكى بوده و مال را در جاى مناسب و حال خودش، مصرف كند. از ديدگاه پيامبر(ص) و قرآن نيز ريشه اصلى مروت، همان دورى از گناه و زشتى و پستى و متصف بودن به صفات نيك الهى و معنوى مى‌باشد <ref>ر.ك: متن كتاب، ص4-11</ref>.
در اولين بخش، از مروّت و جوانمردى به عنوان يك كمال نفسانى، ياد شده است. مروّت به معناى مردانگى و جوانمردى، بزرگوارى و فتوّت بوده و از ديدگاه‌هاى مختلف، معناى مختلفى از آن اراده مى‌شود. در اين زمينه، ابتدا ديدگاه دهخدا، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، حافظ شيرازى و فقها بيان شده و سپس، اين صفت از ديدگاه پيشوايان اسلام نيز مورد مداقّه و بررسى قرار گرفته است؛ به عنوان مثال، حضرت على(ع)، در پاسخ به اين سؤال كه مروت چيست و به چه معناست، مى‌فرمايد: «حالت عفاف نفس و اصلاح مال» يعنى نفس انسان داراى عفت و پاكى بوده و مال را در جاى مناسب و حال خودش، مصرف كند. از ديدگاه پيامبر(ص) و قرآن نيز ريشه اصلى مروت، همان دورى از گناه و زشتى و پستى و متصف بودن به صفات نيك الهى و معنوى مى‌باشد <ref>ر.ك: متن كتاب، ص4-11</ref>


نويسنده معتقد است معيار وجود مروّت در روح انسان‌ها، عمل به دستورات و اوامر الهى و خوددارى از نواهى خداوند است و هر انسانى مى‌تواند خودش را با آن بيازمايد؛ يعنى جايى كه امر و دستور الهى وجود دارد، به آن عمل كند و موردى كه نهى الهى وجود دارد، آن را عمل ننمايد و عمل كردن به دستورات الهى و عمل ننمودن به نواهى پروردگار، همواره در اختيار انسان‌ها بوده و هر انسانى مى‌تواند روح خود را از جهت داشتن صفت مروت و عدم آن، مورد سنجش قرار دهد <ref>همان، ص12</ref>.
نويسنده معتقد است معيار وجود مروّت در روح انسان‌ها، عمل به دستورات و اوامر الهى و خوددارى از نواهى خداوند است و هر انسانى مى‌تواند خودش را با آن بيازمايد؛ يعنى جايى كه امر و دستور الهى وجود دارد، به آن عمل كند و موردى كه نهى الهى وجود دارد، آن را عمل ننمايد و عمل كردن به دستورات الهى و عمل ننمودن به نواهى پروردگار، همواره در اختيار انسان‌ها بوده و هر انسانى مى‌تواند روح خود را از جهت داشتن صفت مروت و عدم آن، مورد سنجش قرار دهد <ref>همان، ص12</ref>


به اعتقاد نويسنده، يكى از مسائل مهم و اساسى در مسائل اخلاقى، اين است كه انسان چگونه به وضعيت روحى و باطنى خويش علم پيدا كند و از چه طريقى بداند كه متخلق به اخلاق نيكو يا سيئه مى‌باشد. به عبارت ديگر، از درون و باطن خويش، آگاهى داشته و بداند فلان صفت نيك را دارد و فلان صفت زشت و ناپسند را ندارد <ref>همان</ref>.
به اعتقاد نويسنده، يكى از مسائل مهم و اساسى در مسائل اخلاقى، اين است كه انسان چگونه به وضعيت روحى و باطنى خويش علم پيدا كند و از چه طريقى بداند كه متخلق به اخلاق نيكو يا سيئه مى‌باشد. به عبارت ديگر، از درون و باطن خويش، آگاهى داشته و بداند فلان صفت نيك را دارد و فلان صفت زشت و ناپسند را ندارد <ref>همان</ref>


به نظر وى، اهميت و ارزش اين امر، زمانى حالت ويژگى پيدا مى‌كند كه بداند از اين طريق مى‌تواند در تهذيب نفس و پاكى و صداقت طبع خويش بكوشد و نيز از اين طريق مى‌تواند صفحه نفس و صفات خود را از زشتى‌ها و آلودگى‌ها پاك و خود را به صفات نيكو و پسنديده مزين سازد. وى معتقد است تنها طريق و راه منحصر به فرد، علم به اين امر، مطالعه آثار چنين وضعيتى است و لذا بدين‌منظور، ابتدا به مطالعه و بررسى سخنان پيشوايان اسلام در اين زمينه پرداخته است <ref>همان، ص13</ref>.
به نظر وى، اهميت و ارزش اين امر، زمانى حالت ويژگى پيدا مى‌كند كه بداند از اين طريق مى‌تواند در تهذيب نفس و پاكى و صداقت طبع خويش بكوشد و نيز از اين طريق مى‌تواند صفحه نفس و صفات خود را از زشتى‌ها و آلودگى‌ها پاك و خود را به صفات نيكو و پسنديده مزين سازد. وى معتقد است تنها طريق و راه منحصر به فرد، علم به اين امر، مطالعه آثار چنين وضعيتى است و لذا بدين‌منظور، ابتدا به مطالعه و بررسى سخنان پيشوايان اسلام در اين زمينه پرداخته است <ref>همان، ص13</ref>  


سپس به دنبال پاسخ به اين سوال كه از كجا بدانيم صفت مروت چه زمانى و يا تحت چه شرايطى به حد كمال مى‌رسد، به بيان علائم و نشانه‌هاى كمال مروت و تماميت آن در انسان، از ديدگاه پيشوايان اسلام، پرداخته است <ref>همان، ص22</ref>.
سپس به دنبال پاسخ به اين سوال كه از كجا بدانيم صفت مروت چه زمانى و يا تحت چه شرايطى به حد كمال مى‌رسد، به بيان علائم و نشانه‌هاى كمال مروت و تماميت آن در انسان، از ديدگاه پيشوايان اسلام، پرداخته است <ref>همان، ص22</ref>


نويسنده در بخش دوم، به بيان جايگاه مشورت و رشد در اسلام، پرداخته است. نويسنده در اين بخش، به اين نكته اشاره دارد كه اسلام بر اساس بينش قرآن و راهنمايان دينى، معتقد است كه دين به معناى سرشت آدمى و ساختار خلقت انسان و نداى فطرت و ميل باطنى به سوى آفريدگار جهان، منبع و سرچشمه اصلى پيدايش هر نوع رشدى در شئون گوناگون مادى و معنوى انسان‌هاست <ref>همان، ص36</ref>.
نويسنده در بخش دوم، به بيان جايگاه مشورت و رشد در اسلام، پرداخته است. نويسنده در اين بخش، به اين نكته اشاره دارد كه اسلام بر اساس بينش قرآن و راهنمايان دينى، معتقد است كه دين به معناى سرشت آدمى و ساختار خلقت انسان و نداى فطرت و ميل باطنى به سوى آفريدگار جهان، منبع و سرچشمه اصلى پيدايش هر نوع رشدى در شئون گوناگون مادى و معنوى انسان‌هاست <ref>همان، ص36</ref>


طرق مختلف رشد روحى از ديدگاه اسلام؛ اعتبار عقل از ديدگاه احاديث؛ محدوديت تشخيص عقل؛ طريق كاشفيت علم و صفات و ويژگى‌هاى مشاور در اسلام از جمله مباحث مطرح شده در اين بخش مى‌باشد.
طرق مختلف رشد روحى از ديدگاه اسلام؛ اعتبار عقل از ديدگاه احاديث؛ محدوديت تشخيص عقل؛ طريق كاشفيت علم و صفات و ويژگى‌هاى مشاور در اسلام از جمله مباحث مطرح شده در اين بخش مى‌باشد.
خط ۷۶: خط ۷۶:


#عيب‌جويى از ديگران ممكن است نتيجه عداوت و حسد باشد، به اين معنا كه اگر كسى كينه و عداوت ديگرى را در دل خود نگه داشته باشد، اين باعث مى‌شود كه به دنبال عيوب ديگران افتاده تا آن‌ها را پيدا و او را رسوا و خوار سازد.
#عيب‌جويى از ديگران ممكن است نتيجه عداوت و حسد باشد، به اين معنا كه اگر كسى كينه و عداوت ديگرى را در دل خود نگه داشته باشد، اين باعث مى‌شود كه به دنبال عيوب ديگران افتاده تا آن‌ها را پيدا و او را رسوا و خوار سازد.
#ممكن است تجسس در برخى موارد، از آثار طغيان قوه شهوت باشد، بدون اين‌كه كينه و حسد نسبت به متجسس داشته باشد <ref>همان، ص117</ref>.
#ممكن است تجسس در برخى موارد، از آثار طغيان قوه شهوت باشد، بدون اين‌كه كينه و حسد نسبت به متجسس داشته باشد <ref>همان، ص117</ref>


نويسنده در پى پاسخ به اين سؤال كه چرا به دنبال عيوب ديگران افتادن در اسلام نهى شده، در اين فصل، به بررسى علت نهى و برخى از آثار اين صفت از ديدگاه اسلام، پرداخته است <ref>همان، ص117</ref>.
نويسنده در پى پاسخ به اين سؤال كه چرا به دنبال عيوب ديگران افتادن در اسلام نهى شده، در اين فصل، به بررسى علت نهى و برخى از آثار اين صفت از ديدگاه اسلام، پرداخته است <ref>همان، ص117</ref>


وى عيب‌جويى از ديگران را در واقع نوعى اشاعه فحشا دانسته و معتقد است يكى از اغراض اساسى و مبناى احكام اسلام، جلوگيرى از شيوع فحشا و پخش آن در خارج است؛ زيرا هيچ انسانى جز انبيا (ع) و امامان معصوم(ع)، خالى از عيوب نيست، منتهى برخى از آن‌ها آشكار و برخى ديگر در انظار ديگران پنهان مى‌ماند و اگر بنا باشد همه صفات مخفى انسان‌ها آشكار شود، سبب شيوع فواحش شده و قبح آن در جامعه از بين مى‌رود و جرأت انسان‌ها براى انجام گناه و فساد و عمل زشت زيادتر و حدود شرعى پايمال مى‌گردد <ref>همان، ص121</ref>.
وى عيب‌جويى از ديگران را در واقع نوعى اشاعه فحشا دانسته و معتقد است يكى از اغراض اساسى و مبناى احكام اسلام، جلوگيرى از شيوع فحشا و پخش آن در خارج است؛ زيرا هيچ انسانى جز انبيا (ع) و امامان معصوم(ع)، خالى از عيوب نيست، منتهى برخى از آن‌ها آشكار و برخى ديگر در انظار ديگران پنهان مى‌ماند و اگر بنا باشد همه صفات مخفى انسان‌ها آشكار شود، سبب شيوع فواحش شده و قبح آن در جامعه از بين مى‌رود و جرأت انسان‌ها براى انجام گناه و فساد و عمل زشت زيادتر و حدود شرعى پايمال مى‌گردد <ref>همان، ص121</ref>


بدگمانى نسبت به ديگران؛ معناى رياست و اقسام آن؛ معناى كفر در لغت و احاديث و قرآن؛ تحقيق در معناى كفر؛ موارد كفر در احاديث پيشوايان اسلام و معنا و آثار كفر در قرآن، از جمله مباحث مطرح شده در اين فصل مى‌باشد.
بدگمانى نسبت به ديگران؛ معناى رياست و اقسام آن؛ معناى كفر در لغت و احاديث و قرآن؛ تحقيق در معناى كفر؛ موارد كفر در احاديث پيشوايان اسلام و معنا و آثار كفر در قرآن، از جمله مباحث مطرح شده در اين فصل مى‌باشد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش