پژوهشی در ارزشهای اخلاقی از دیدگاه قرآن و احادیث: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) '
جز (جایگزینی متن - '</ref>.' به '</ref>')
جز (جایگزینی متن - 'حضرت على(ع)' به 'حضرت على(ع) ')
خط ۵۹: خط ۵۹:
در فصل اول كتاب در دو بخش زير، به برخى از فضائل يا ارزش‌هاى انسانى، پرداخته شده است:
در فصل اول كتاب در دو بخش زير، به برخى از فضائل يا ارزش‌هاى انسانى، پرداخته شده است:


در اولين بخش، از مروّت و جوانمردى به عنوان يك كمال نفسانى، ياد شده است. مروّت به معناى مردانگى و جوانمردى، بزرگوارى و فتوّت بوده و از ديدگاه‌هاى مختلف، معناى مختلفى از آن اراده مى‌شود. در اين زمينه، ابتدا ديدگاه دهخدا، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، حافظ شيرازى و فقها بيان شده و سپس، اين صفت از ديدگاه پيشوايان اسلام نيز مورد مداقّه و بررسى قرار گرفته است؛ به عنوان مثال، حضرت على(ع)، در پاسخ به اين سؤال كه مروت چيست و به چه معناست، مى‌فرمايد: «حالت عفاف نفس و اصلاح مال» يعنى نفس انسان داراى عفت و پاكى بوده و مال را در جاى مناسب و حال خودش، مصرف كند. از ديدگاه پيامبر(ص) و قرآن نيز ريشه اصلى مروت، همان دورى از گناه و زشتى و پستى و متصف بودن به صفات نيك الهى و معنوى مى‌باشد <ref>ر.ك: متن كتاب، ص4-11</ref>
در اولين بخش، از مروّت و جوانمردى به عنوان يك كمال نفسانى، ياد شده است. مروّت به معناى مردانگى و جوانمردى، بزرگوارى و فتوّت بوده و از ديدگاه‌هاى مختلف، معناى مختلفى از آن اراده مى‌شود. در اين زمينه، ابتدا ديدگاه دهخدا، [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجه نصيرالدين طوسى]]، حافظ شيرازى و فقها بيان شده و سپس، اين صفت از ديدگاه پيشوايان اسلام نيز مورد مداقّه و بررسى قرار گرفته است؛ به عنوان مثال، [[علی بن ابی‎طالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] ، در پاسخ به اين سؤال كه مروت چيست و به چه معناست، مى‌فرمايد: «حالت عفاف نفس و اصلاح مال» يعنى نفس انسان داراى عفت و پاكى بوده و مال را در جاى مناسب و حال خودش، مصرف كند. از ديدگاه پيامبر(ص) و قرآن نيز ريشه اصلى مروت، همان دورى از گناه و زشتى و پستى و متصف بودن به صفات نيك الهى و معنوى مى‌باشد <ref>ر.ك: متن كتاب، ص4-11</ref>


نويسنده معتقد است معيار وجود مروّت در روح انسان‌ها، عمل به دستورات و اوامر الهى و خوددارى از نواهى خداوند است و هر انسانى مى‌تواند خودش را با آن بيازمايد؛ يعنى جايى كه امر و دستور الهى وجود دارد، به آن عمل كند و موردى كه نهى الهى وجود دارد، آن را عمل ننمايد و عمل كردن به دستورات الهى و عمل ننمودن به نواهى پروردگار، همواره در اختيار انسان‌ها بوده و هر انسانى مى‌تواند روح خود را از جهت داشتن صفت مروت و عدم آن، مورد سنجش قرار دهد <ref>همان، ص12</ref>
نويسنده معتقد است معيار وجود مروّت در روح انسان‌ها، عمل به دستورات و اوامر الهى و خوددارى از نواهى خداوند است و هر انسانى مى‌تواند خودش را با آن بيازمايد؛ يعنى جايى كه امر و دستور الهى وجود دارد، به آن عمل كند و موردى كه نهى الهى وجود دارد، آن را عمل ننمايد و عمل كردن به دستورات الهى و عمل ننمودن به نواهى پروردگار، همواره در اختيار انسان‌ها بوده و هر انسانى مى‌تواند روح خود را از جهت داشتن صفت مروت و عدم آن، مورد سنجش قرار دهد <ref>همان، ص12</ref>
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش