۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'احمد مجاهد' به 'احمد مجاهد ') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
'''ادهم قُرَشى خلخالى'''، متخلص به عُزلتى و مشهور به واعظ، فرزند قاضىبيگ خلخالى، از دانشمندان و عارفان برجسته و بنام دوره صفويه (قرن 10 و 11 هجرى) و از زمره تركان پارسىگوى است كه در شاخههاى گوناگون معارف انسانى، از جمله اخلاق و موعظه، تفسير قرآن كريم، اصول عقايد اماميه و عرفان، به نظم و نثر آثارى نفيس و ماندگار دارد. | |||
عُزلتى از معاصرين و مُستَفيدانِ شيخ بهايى ([[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاء الدين عاملى]]) و نيز [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (مير برهان الدين محمدباقر استرآبادى) بود. او در جوانى و در شهر اصفهان به تحصيل و كسب علم و معرفت پرداخت. بعد از اتمام تحصيل و نيل به مدارج بالاى علمى در دارُالارشاد (اردبيل) به كار آموزگارى پرداخت و چون در ملحقات ولايت تبريز با درويشى روشنضمير و صاحبدل آشنا شد، تحت تأثير او، ترك رسوم و عادات ظاهرى و نيز امر تدريس كرده و منش صوفيانه و راه اهلِ طريقت را در پيش گرفت و مدتى در ده خَرَقان (از دهستانهاى شهرستان قزوين) كنج عزلت گزيد. در آنجا ضمن ارشاد و راه نمودن مردم، به آفرينش آثار نظم و نثر خود همت گمارد. | عُزلتى از معاصرين و مُستَفيدانِ شيخ بهايى ([[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاء الدين عاملى]]) و نيز [[میرداماد، محمدباقر بن محمد|ميرداماد]] (مير برهان الدين محمدباقر استرآبادى) بود. او در جوانى و در شهر اصفهان به تحصيل و كسب علم و معرفت پرداخت. بعد از اتمام تحصيل و نيل به مدارج بالاى علمى در دارُالارشاد (اردبيل) به كار آموزگارى پرداخت و چون در ملحقات ولايت تبريز با درويشى روشنضمير و صاحبدل آشنا شد، تحت تأثير او، ترك رسوم و عادات ظاهرى و نيز امر تدريس كرده و منش صوفيانه و راه اهلِ طريقت را در پيش گرفت و مدتى در ده خَرَقان (از دهستانهاى شهرستان قزوين) كنج عزلت گزيد. در آنجا ضمن ارشاد و راه نمودن مردم، به آفرينش آثار نظم و نثر خود همت گمارد. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
استاد مجاهد، آثار ادهم خلخالى را كه به قول ايشان با نثرى شيوا و ساده و با سوز و حال نوشته شده است، به ترتيب تهجّى چنين احصا مىكند: | استاد مجاهد، آثار ادهم خلخالى را كه به قول ايشان با نثرى شيوا و ساده و با سوز و حال نوشته شده است، به ترتيب تهجّى چنين احصا مىكند: | ||
# اربعين (در چهل فصل، تأليف سال 1036)؛ | |||
# اعتقادات (ترجمه و شرح اعتقادات [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهاء الدين عاملى]])؛ | |||
# بهارستان يا ديوان اشعار (بنا به گفته ناظم، به سبك و تقليد بوستان سروده شده است و در پند و اندرز با داستانهايى در ده باب و شامل شش هزار بيت است)؛ | |||
# تفسير سوره فاتحه؛ | |||
# چرب و شيرين (رسالهاى منظوم)؛ | |||
# ذكر الهيه (در يك ديباچه و پنج مقصد)؛ | |||
# رساله عرفانى؛ | |||
# سفينة الملوك يا هدايتنامه (شامل سى هزار بيت)؛ | |||
# شير و شكر (در دو هزار بيت)؛ | |||
# صحايف الوداد و مكاتيب الاتحاد (مكاتيب تازى و پارسى در پند و اندرز و حكم و اخلاق)؛ | |||
# فقريه فخريه (در باره فقر و ستايش از آن و در هشت روضه) | |||
# قنبرنامه يا هشت بهشت (ديباچهاى منثور بر هفت بند حسن كاشىساز آملى معروف به حسن كاشى)؛ | |||
# كدومطبخ قلندرى؛ | |||
# لطايف المواقف؛ | |||
# لوازم الدين (ترجمه باب حادىعشر [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلى]] از عربى به پارسى)؛ | |||
# مخاطبة النّفس (ترجمه مخاطبة النّفس تقى الدّين ابراهيم كفعمى)؛ | |||
# مشرق الت-وحيد؛ | |||
# مصباح المشكات (گزارشى از مشكاة الانوار [[غزالی، محمد بن محمد|امام محمد غزالى]])؛ | |||
# معيار العمر و العمل (در محاسبه و مخاطبه نفس و محافظت اوقات ايام حيات بر سبيل موعظه و تذكير)؛ | |||
# مناجات؛ | |||
# منشآت (شامل ده هزار بيت)؛ | |||
# نامهاى به مير رفيع الدّين صدر و به دنبال آن، نامهاى به يكى از ياران. | |||
ویرایش