۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اخلاق ناصرى' به 'اخلاق ناصری ') |
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
خواجه پس از حمله مغول به ايران، نيشابور را ترك كرد و درحالىكه در پى مأمنى مىگشت، به دعوت ناصرالدين عبدالرحيم بن ابىمنصور محتشم (كه از طرف علاءالدين محمد پادشاه اسماعيليان، حاكم قهستان خراسان بود) وارد قهستان شد. ناصرالدين، مقدم او را غنيمت شمرد و او را بىنهايت احترام و اكرام نمود و از محضر او استفاده كرد <ref>همان، ص 7</ref>. | خواجه پس از حمله مغول به ايران، نيشابور را ترك كرد و درحالىكه در پى مأمنى مىگشت، به دعوت ناصرالدين عبدالرحيم بن ابىمنصور محتشم (كه از طرف علاءالدين محمد پادشاه اسماعيليان، حاكم قهستان خراسان بود) وارد قهستان شد. ناصرالدين، مقدم او را غنيمت شمرد و او را بىنهايت احترام و اكرام نمود و از محضر او استفاده كرد <ref>همان، ص 7</ref>. | ||
در قهستان، زمينه تحقيق و مطالعه براى خواجه فراهم گرديد و او كتاب «طهارت» [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكويه]] رازى را ترجمه كرد و با اضافه مطالب جديدى آن را به نام «[[اخلاق ناصری]] » براى ناصرالدين نوشت. رساله معينيه در علم هيئت و چند كتاب ديگر از تأليفات او نيز از محصولات همين دوران است <ref>همان، ص 9 - 7</ref>. | در قهستان، زمينه تحقيق و مطالعه براى خواجه فراهم گرديد و او كتاب «طهارت» [[مسکویه، احمد بن محمد|ابن مسكويه]] رازى را ترجمه كرد و با اضافه مطالب جديدى آن را به نام «[[اخلاق ناصری]]» براى ناصرالدين نوشت. رساله معينيه در علم هيئت و چند كتاب ديگر از تأليفات او نيز از محصولات همين دوران است <ref>همان، ص 9 - 7</ref>. | ||
خواجه بعد از مدتى به قلعه ميموندز به نزد علاءالدين محمد، پادشاه اسماعيليه رفت. گرچه در باره علت رفتن خواجه به الموت و ميموندز اختلاف نظر وجود دارد، ولى از كلام خود خواجه (كه در آخر برخى از نسخ «شرح اشارات» وى ذكر شده است) چنين برمىآيد كه وى در قلاع اسماعيليه در رنج و زحمت بوده و بهاختيار در آنجا اقامت نكرده و در واقع در زندان و حبس بوده است <ref>همان، ص 13 - 9</ref>. | خواجه بعد از مدتى به قلعه ميموندز به نزد علاءالدين محمد، پادشاه اسماعيليه رفت. گرچه در باره علت رفتن خواجه به الموت و ميموندز اختلاف نظر وجود دارد، ولى از كلام خود خواجه (كه در آخر برخى از نسخ «شرح اشارات» وى ذكر شده است) چنين برمىآيد كه وى در قلاع اسماعيليه در رنج و زحمت بوده و بهاختيار در آنجا اقامت نكرده و در واقع در زندان و حبس بوده است <ref>همان، ص 13 - 9</ref>. |
ویرایش