۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - 'ابن تیمیه' به 'ابن تیمیه ') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
با روشن شدن جایگاه کتاب کافی و مقایسه آن با منابع روایی اهل سنت، به ویژه صحیح بخاری، نویسنده در بخش دوم، انگیزهها و اشکالات وهابیان بر اسناد کتاب کافی را در چند محور، مورد بررسی و نقد قرار داده و کوتاه ترین پاسخها را، با استفاده از منابع مختلف، ارائه داده است<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>. | با روشن شدن جایگاه کتاب کافی و مقایسه آن با منابع روایی اهل سنت، به ویژه صحیح بخاری، نویسنده در بخش دوم، انگیزهها و اشکالات وهابیان بر اسناد کتاب کافی را در چند محور، مورد بررسی و نقد قرار داده و کوتاه ترین پاسخها را، با استفاده از منابع مختلف، ارائه داده است<ref>ر.ک: همان، ص97</ref>. | ||
در پایان این بخش، چنین نتیجه گیری شده است که ابن تیمیه و پیروان او، منابع حدیثی پیروان مکتب اهل بیت(ع)، به ویژه کافی را از جهت مستند نبودن به رسول الله(ص) و فقدان منابع رجالی برای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح در شیعه و زیاد شدن کتابهای کافی و مشکوک بودن نسبت روضه به کلینی، مورد نقد قرار دادند؛ ولی با توجه به پژوهشی که در بخش نخست کتاب انجام گرفته است، این نتیجه به دست میآید که در مرحله اول، اشکال، مستقیماً منابع خود آنان را میگیرد. شیعه همان گونه که در تدوین و نقل احادیث رسول الله(ص) پیش قدم بوده، در تأسیس علوم حدیث و رجال شناسی، نخستین کتابها را در کارنامه خود دارد. اکثر احادیث کافی مستند به امامان معصوم(ع) است که در حقیقت متصل به پیامبر(ص) است و نه تنها هیچ کتابی، که حتی یک حدیث بر مجموعه کافی افزوده نشده است. گرچه تغییر و تحولی در انضمام عناوین کتابها و جدا انگاشتن آنها طبق سلائق مختلف در نسخههای آن، رخ داده است و آخرین کتاب کافی به نام «روضه» به طور قطع از تألیفات کلینی و جزو مجموعه کافی است و گفته ملا خلیل قزوینی درباره روضه کافی، نادرست است و مورد پذیرش دیگر فقهای شیعه نیست<ref>ر.ک: همان، ص153</ref>. | در پایان این بخش، چنین نتیجه گیری شده است که [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] و پیروان او، منابع حدیثی پیروان مکتب اهل بیت(ع)، به ویژه کافی را از جهت مستند نبودن به رسول الله(ص) و فقدان منابع رجالی برای تشخیص احادیث صحیح از ناصحیح در شیعه و زیاد شدن کتابهای کافی و مشکوک بودن نسبت روضه به کلینی، مورد نقد قرار دادند؛ ولی با توجه به پژوهشی که در بخش نخست کتاب انجام گرفته است، این نتیجه به دست میآید که در مرحله اول، اشکال، مستقیماً منابع خود آنان را میگیرد. شیعه همان گونه که در تدوین و نقل احادیث رسول الله(ص) پیش قدم بوده، در تأسیس علوم حدیث و رجال شناسی، نخستین کتابها را در کارنامه خود دارد. اکثر احادیث کافی مستند به امامان معصوم(ع) است که در حقیقت متصل به پیامبر(ص) است و نه تنها هیچ کتابی، که حتی یک حدیث بر مجموعه کافی افزوده نشده است. گرچه تغییر و تحولی در انضمام عناوین کتابها و جدا انگاشتن آنها طبق سلائق مختلف در نسخههای آن، رخ داده است و آخرین کتاب کافی به نام «روضه» به طور قطع از تألیفات کلینی و جزو مجموعه کافی است و گفته ملا خلیل قزوینی درباره روضه کافی، نادرست است و مورد پذیرش دیگر فقهای شیعه نیست<ref>ر.ک: همان، ص153</ref>. | ||
نویسنده در بخش سوم، نخست مقدمه ای را درباره عظمت قرآن و جایگاه بس عظیم و قداست ویژه آن نزد عموم مسلمانان ذکر کرده و در ادامه آن نوشته: یکی از بی انصافیهایی که در مورد این کتاب الهی روا داشته میشود، شبهه تحریف و دگرگونی آن است و مرتب اعتقاد به تحریف آن را به پیروان مکتب اهل بیت(ع) نسبت میدهند و آنان به خاطر این باور نداشته، مورد توهین و مذمت، قرار میگیرند؛ ازاین رو، در بخش سوم، شبهه تحریف قرآن، در ارتباط با کتاب کافی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص157</ref>. | نویسنده در بخش سوم، نخست مقدمه ای را درباره عظمت قرآن و جایگاه بس عظیم و قداست ویژه آن نزد عموم مسلمانان ذکر کرده و در ادامه آن نوشته: یکی از بی انصافیهایی که در مورد این کتاب الهی روا داشته میشود، شبهه تحریف و دگرگونی آن است و مرتب اعتقاد به تحریف آن را به پیروان مکتب اهل بیت(ع) نسبت میدهند و آنان به خاطر این باور نداشته، مورد توهین و مذمت، قرار میگیرند؛ ازاین رو، در بخش سوم، شبهه تحریف قرآن، در ارتباط با کتاب کافی مورد بررسی و نقد قرار گرفته است<ref>ر.ک: همان، ص157</ref>. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
در این بخش، چنین نتیجه گیری شده است که اولا: امامت اهل بیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئه ای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین بابها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهل بیت(ع) نقش خدایی میبخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی میکند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) میدانند<ref>ر.ک: همان، ص438</ref>. | در این بخش، چنین نتیجه گیری شده است که اولا: امامت اهل بیت(ع)، همزاد با اصل اسلام است و هیچ ربطی به ابن سبأ ندارد و داستان سبئیه توطئه ای بیش نبوده است. ثانیا: با توجه به معیارهای غلو که توسط خود بزرگان اهل سنت، ارائه شده، هیچ کدام از عناوین بابها و احادیث کافی که ادعا شده ظهور در غلو باطل دارد، با آن معیارها سازگاری ندارد؛ زیرا روایات کافی نه به اهل بیت(ع) نقش خدایی میبخشد و نه آنها را نبی و پیامبر معرفی میکند، بلکه آنان را بندگان مخلص خدا، ولی امام معصوم و آشنا به همه جهات دین و دنیا و اوصیای پیامبر(ص) میدانند<ref>ر.ک: همان، ص438</ref>. | ||
یکی دیگر از چالش برانگیزترین و ریشه دارترین بحثهایی که میان مکتب خلفا به طور عموم و وهابیها به طور خصوص در یک طرف و پیروان اهل بیت(ع) در طرف دیگر، مطرح است، مبحث تکفیر و تنقیص، تعدیل و تمجید اصحاب پیامبر(ص) است. همه فرق اهل سنت، به ویژه پیروان ابن تیمیه اصرار دارند که همه اصحاب پیامبر(ص) عادلند و اقوال و رفتار آنان شرعاً برای امت اسلامی حجت است و جرح و تعدیل آنها نه تنها جایز نیست که حرام و خروج از دین خواهد شد. اما در مقابل، پیروان اهل بیت(ع) این فرضیه را نمی پذیرند و معتقدند اصحاب پیامبر(ص) با همه احترامی که دارند، همه عادل نبودند، بلکه در میان آنها انسانهای منافق، کاذب و... وجود داشت؛ بااین وجود مبنای اهل سنت که اقوال و سیره صحابه حجت است، زیر سؤال میرود؛ ازاین رو در بخش آخر، بحث تکفیر و مذمت صحابه در کافی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. | یکی دیگر از چالش برانگیزترین و ریشه دارترین بحثهایی که میان مکتب خلفا به طور عموم و وهابیها به طور خصوص در یک طرف و پیروان اهل بیت(ع) در طرف دیگر، مطرح است، مبحث تکفیر و تنقیص، تعدیل و تمجید اصحاب پیامبر(ص) است. همه فرق اهل سنت، به ویژه پیروان [[ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم|ابن تیمیه]] اصرار دارند که همه اصحاب پیامبر(ص) عادلند و اقوال و رفتار آنان شرعاً برای امت اسلامی حجت است و جرح و تعدیل آنها نه تنها جایز نیست که حرام و خروج از دین خواهد شد. اما در مقابل، پیروان اهل بیت(ع) این فرضیه را نمی پذیرند و معتقدند اصحاب پیامبر(ص) با همه احترامی که دارند، همه عادل نبودند، بلکه در میان آنها انسانهای منافق، کاذب و... وجود داشت؛ بااین وجود مبنای اهل سنت که اقوال و سیره صحابه حجت است، زیر سؤال میرود؛ ازاین رو در بخش آخر، بحث تکفیر و مذمت صحابه در کافی، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. | ||
== وضعیت کتاب == | == وضعیت کتاب == |
ویرایش