۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مجلسى اول' به 'مجلسى اول ') |
جز (جایگزینی متن - 'در باره' به 'درباره') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
مؤلف، در مدخل کتاب ابتدا اشاره به روايتى معروف | مؤلف، در مدخل کتاب ابتدا اشاره به روايتى معروف درباره نماز دارد كه مىفرمايد: «إن قبلت قبل ما سواها و إن ردت رد ما سواها». | ||
بعد اسرار نماز را ستون اسرار دين مىداند كه رسيدن به آن اسرار باعث پى بردن به اسرار ساير عبادات خواهد بود و اين غايت تلاش و مجاهدت يك عارف است كه به اسرار آنچه كه عمود دين است پى برده و آن را مشاهده نمايد. | بعد اسرار نماز را ستون اسرار دين مىداند كه رسيدن به آن اسرار باعث پى بردن به اسرار ساير عبادات خواهد بود و اين غايت تلاش و مجاهدت يك عارف است كه به اسرار آنچه كه عمود دين است پى برده و آن را مشاهده نمايد. | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
براى نيل به باطن نماز و شهود غيب آن، بايد تناسبى بين شاهد و مشهود باشد، زيرا شخص محجوب در نشئهاى است كه دسترسى به ما فوق خود ندارد؛ يعنى حس، آنچه را خيال مشاهده مىكند نمىبيند و خيال هم آنچه را كه براى عقل قابل مشاهده است ملاحظه نمىكند. | براى نيل به باطن نماز و شهود غيب آن، بايد تناسبى بين شاهد و مشهود باشد، زيرا شخص محجوب در نشئهاى است كه دسترسى به ما فوق خود ندارد؛ يعنى حس، آنچه را خيال مشاهده مىكند نمىبيند و خيال هم آنچه را كه براى عقل قابل مشاهده است ملاحظه نمىكند. | ||
ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه | ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه درباره نماز داشتهاند، به روايت ابوجعفر احمد بن محمد بن خالد برقى از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] اشاره مىكند كه از امير المؤمنين (ع) ادعيه وضو را نقل كرده و هر جملهاش داراى مضامين عالى و كم نظيرى مىباشد. | ||
مؤلف مىگويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مىشود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرندهاى مانند على بن ابى طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مىگردد. | مؤلف مىگويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مىشود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرندهاى مانند على بن ابى طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مىگردد. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
مؤلف، در فقه الحديث اين روايت اوصاف جماليه خداوند را عين اوصاف جلاليه مىداند و مىفرمايد: با اينكه تكبير از اوصاف ثبوتيه جماليه است، لكن بازگشتش به اوصاف سلبى جلاليه مىباشد، زيرا تكبير، تنزيه خداوند از اوصاف ممكن است. | مؤلف، در فقه الحديث اين روايت اوصاف جماليه خداوند را عين اوصاف جلاليه مىداند و مىفرمايد: با اينكه تكبير از اوصاف ثبوتيه جماليه است، لكن بازگشتش به اوصاف سلبى جلاليه مىباشد، زيرا تكبير، تنزيه خداوند از اوصاف ممكن است. | ||
ايشان به اسرار ديگرى با استناد به روايات ديگر | ايشان به اسرار ديگرى با استناد به روايات ديگر درباره تكبيرات هفتگانه افتتاحيه اشاره كرده و آنها را غير منافى با آنچه ذكر شد مىدانند. | ||
سر نيت | سر نيت |
ویرایش