۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ا(' به 'ا (') |
جز (جایگزینی متن - '،ط' به '، ط') |
||
خط ۲۷۱: | خط ۲۷۱: | ||
باب اوّل به شرح فرقههاى معتزله مىپردازد و خود داراى سه فصل است در فصل اوّل به اصول چهارگانهاى اشاره مىكند كه تمام فرقههاى معتزله بر آن اتّفاقنظر دارند و آنها عبارتند از:1-نفى باريتعالى از صفات علم و قدرت. | باب اوّل به شرح فرقههاى معتزله مىپردازد و خود داراى سه فصل است در فصل اوّل به اصول چهارگانهاى اشاره مىكند كه تمام فرقههاى معتزله بر آن اتّفاقنظر دارند و آنها عبارتند از:1-نفى باريتعالى از صفات علم و قدرت. | ||
2-اعتقاد به محدث بودن قرآن 3-نفى رويت حقتعالى 4-خالق نبودن خدايتعالى در افعال بندگان. | 2-اعتقاد به محدث بودن قرآن 3-نفى رويت حقتعالى 4-خالق نبودن خدايتعالى در افعال بندگان. | ||
فصل دوّم در وجه تسميه معتزله است كه گروهى از شاگردان حسن بصرى از حلقه وى بيرون آمده و مذهب جديدى را بوجود آوردند لذا به آنها گفتند:اعتزل حلقة الحسن.فصل سوّم به فرقههاى هفدهگانه معتزله مىپردازد كه هركدام از آنها داراى نظريّات مختلفى هستند بعضى مىگويند خدايتعالى سميع و بصير هست ولى مريد نيست گروهى مىگويند كه يك عرض هم مىتواند موجود باشد و هم معدوم، برخى معتقدند لفظ وكيل را نمىتوان بر خدا اطلاق نمود لذا از گفتن'''«حسبنا اللّه و نعم الوكيل»'''مردم را منع مىكردند طايفهاى ديگر مىگويند گواهى | فصل دوّم در وجه تسميه معتزله است كه گروهى از شاگردان حسن بصرى از حلقه وى بيرون آمده و مذهب جديدى را بوجود آوردند لذا به آنها گفتند:اعتزل حلقة الحسن.فصل سوّم به فرقههاى هفدهگانه معتزله مىپردازد كه هركدام از آنها داراى نظريّات مختلفى هستند بعضى مىگويند خدايتعالى سميع و بصير هست ولى مريد نيست گروهى مىگويند كه يك عرض هم مىتواند موجود باشد و هم معدوم، برخى معتقدند لفظ وكيل را نمىتوان بر خدا اطلاق نمود لذا از گفتن'''«حسبنا اللّه و نعم الوكيل»'''مردم را منع مىكردند طايفهاى ديگر مىگويند گواهى على، طلحه و زبير به هيچ وجه مقبول نيست. | ||
باب دوّم: | باب دوّم: |
ویرایش