پرش به محتوا

چهارده رساله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ':«' به ': «'
جز (جایگزینی متن - '،ط' به '، ط')
جز (جایگزینی متن - ':«' به ': «')
خط ۱۴۹: خط ۱۴۹:
باب چهارم:
باب چهارم:


باب چهارم رساله در افعال باريتعالى است و شامل شش فصل مى‌باشد در فصل اوّل ثابت مى‌شود كه خداوند متعال فقط موجد افعال انسانهاست در اينجا سؤالى مطرح مى‌شود كه اگر انسان موجد افعال خود نباشد براين‌اساس اگر خداوند وى را به كارى امر فرمايد دراينصورت وى قادر به انجام آن نخواهد بود چون موجد فعل نيست پس ظلم بوجود خواهد آمد.در جواب گفته مى‌شود كه درست است انسان موجد افعال خودش نيست ولى براى وى كسب هست يعنى سنّت الهى براين اساس استوار است كه چون بنده عزم به طاعت كند در وى مى‌آفريند و چون تصميم بر انجام معصيت كند نيز در وى بيافريند و امر و نهى نيز از مقولۀ كسب است نه ايجاد پس ظلمى لازم نمى‌آيد همانطوريكه مشاهده مى‌شود [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] چون از گروه اشعرى بشمار مى‌آيد لذا مسلك جبرى دارد هرچند در برخى از كتابهاى خود مكتب اماميه را حق مى‌داند مثلا در جايى مى‌گويد:«الحق ما قاله بعض ائمة الدين من انّه لا جبر و لا تفويض و لكن امر بين الامرين» در فصل دوّم حسن و قبح عقلى را مردود دانسته و آنرا صرفا شرعى مى‌داند سپس وجوب و اعتراض بر خداى متعال نفى مى‌شود چون او موجد افعال همه بندگان است آنگاه در قالب يك برهان غرض داشتن افعال باريتعالى تنزيه مى‌شود در فصل پنجم بيان مى‌شود كه نظام هستى فقط با قضا و قدر الهى اراده مى‌شود و بالاخره در فصل ششم ثنويّت واجب الوجود بشدّت ابطال شده و حكايت لطيفى دراين‌باره آورده مى‌شود.
باب چهارم رساله در افعال باريتعالى است و شامل شش فصل مى‌باشد در فصل اوّل ثابت مى‌شود كه خداوند متعال فقط موجد افعال انسانهاست در اينجا سؤالى مطرح مى‌شود كه اگر انسان موجد افعال خود نباشد براين‌اساس اگر خداوند وى را به كارى امر فرمايد دراينصورت وى قادر به انجام آن نخواهد بود چون موجد فعل نيست پس ظلم بوجود خواهد آمد.در جواب گفته مى‌شود كه درست است انسان موجد افعال خودش نيست ولى براى وى كسب هست يعنى سنّت الهى براين اساس استوار است كه چون بنده عزم به طاعت كند در وى مى‌آفريند و چون تصميم بر انجام معصيت كند نيز در وى بيافريند و امر و نهى نيز از مقولۀ كسب است نه ايجاد پس ظلمى لازم نمى‌آيد همانطوريكه مشاهده مى‌شود [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] چون از گروه اشعرى بشمار مى‌آيد لذا مسلك جبرى دارد هرچند در برخى از كتابهاى خود مكتب اماميه را حق مى‌داند مثلا در جايى مى‌گويد: «الحق ما قاله بعض ائمة الدين من انّه لا جبر و لا تفويض و لكن امر بين الامرين» در فصل دوّم حسن و قبح عقلى را مردود دانسته و آنرا صرفا شرعى مى‌داند سپس وجوب و اعتراض بر خداى متعال نفى مى‌شود چون او موجد افعال همه بندگان است آنگاه در قالب يك برهان غرض داشتن افعال باريتعالى تنزيه مى‌شود در فصل پنجم بيان مى‌شود كه نظام هستى فقط با قضا و قدر الهى اراده مى‌شود و بالاخره در فصل ششم ثنويّت واجب الوجود بشدّت ابطال شده و حكايت لطيفى دراين‌باره آورده مى‌شود.


باب پنجم:
باب پنجم:


باب پنجم اين رساله اختصاص به نبوّت و رسالت پيامبر گرامى اسلام(ص)دارد و شامل پنج فصل است در فصل اوّل به اثبات رسالت پيامبر اسلام(ص)مى‌پردازد و دراين‌باره تحدّى‌قرآن را بعنوان بهترين معجزه بشمار مى‌آورد سپس عصمت انبياء را ثابت مى‌كند چون اصولا متابعت كسى كه معصوم نيست بهيچ وجه معقول نمى‌باشد در فصل سوّم در جايز بودن كرامات اوليا صحبت مى‌شود و حضرت مريم را بعنوان بهترين شاهد بر دليل خود مى‌آورد و در پايان اين باب پيامبر اسلام را بر ساير انبياء و حتى فرشتگان برتر مى‌داند و فرمايش نبوى را كه فرمود:«لا تفضلونى على يونس من متى»را حمل بر تواضع پيامبر اسلام مى‌داند.
باب پنجم اين رساله اختصاص به نبوّت و رسالت پيامبر گرامى اسلام(ص)دارد و شامل پنج فصل است در فصل اوّل به اثبات رسالت پيامبر اسلام(ص)مى‌پردازد و دراين‌باره تحدّى‌قرآن را بعنوان بهترين معجزه بشمار مى‌آورد سپس عصمت انبياء را ثابت مى‌كند چون اصولا متابعت كسى كه معصوم نيست بهيچ وجه معقول نمى‌باشد در فصل سوّم در جايز بودن كرامات اوليا صحبت مى‌شود و حضرت مريم را بعنوان بهترين شاهد بر دليل خود مى‌آورد و در پايان اين باب پيامبر اسلام را بر ساير انبياء و حتى فرشتگان برتر مى‌داند و فرمايش نبوى را كه فرمود: «لا تفضلونى على يونس من متى»را حمل بر تواضع پيامبر اسلام مى‌داند.


باب ششم:
باب ششم:
خط ۱۵۹: خط ۱۵۹:
باب ششم رساله دربارۀ آخرت است.
باب ششم رساله دربارۀ آخرت است.
و شامل شش فصل مى‌باشد ابتدا ثابت مى‌شود كه خداى متعال بر حشر و نشر بندگان قادر است.
و شامل شش فصل مى‌باشد ابتدا ثابت مى‌شود كه خداى متعال بر حشر و نشر بندگان قادر است.
سپس براساس دلايل نقلى و قرآنى عذاب قبر ثابت مى‌شود مانند قول رسولخدا (ص)كه:«القبر امّا روضة من رياض الجنّة او حفرة من حفر النيران» بعد از آن براساس آيۀ شريفه'''«انّ الله لا يغفران يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء»'''و همچنين براساس'''«انّ الله يغفر الذنوب جميعا»'''ثابت مى‌كند كه فاسقان امّت بالاخره مورد عفو و بخشش الهى قرار مى‌گيرند و عاصيان امت در دوزخ مخلّد و هميشگى نيستند بلكه خلود در دوزخ مخصوص كافران است.
سپس براساس دلايل نقلى و قرآنى عذاب قبر ثابت مى‌شود مانند قول رسولخدا (ص)كه: «القبر امّا روضة من رياض الجنّة او حفرة من حفر النيران» بعد از آن براساس آيۀ شريفه'''«انّ الله لا يغفران يشرك به و يغفر ما دون ذلك لمن يشاء»'''و همچنين براساس'''«انّ الله يغفر الذنوب جميعا»'''ثابت مى‌كند كه فاسقان امّت بالاخره مورد عفو و بخشش الهى قرار مى‌گيرند و عاصيان امت در دوزخ مخلّد و هميشگى نيستند بلكه خلود در دوزخ مخصوص كافران است.


باب هفتم:
باب هفتم:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش