۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ف«' به 'ف «') |
جز (جایگزینی متن - 'ب«' به 'ب «') |
||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
«ابن النديم»، سپس هندى بودن اين كتاب را اولى مىداند و اين عقيده را [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] هم يادآور شده است... او، نظريه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] را كه گفته است اين كتاب را [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] تأليف كرده و سپس آن را از پارسى به عربى برگردانده است، رد مىكند. | «ابن النديم»، سپس هندى بودن اين كتاب را اولى مىداند و اين عقيده را [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]] هم يادآور شده است... او، نظريه [[ابن خلکان، احمد بن محمد|ابن خلكان]] را كه گفته است اين كتاب را [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] تأليف كرده و سپس آن را از پارسى به عربى برگردانده است، رد مىكند. | ||
از تحقيقات وسيعى كه در اين زمينه، به عمل آمده است، چنين برمىآيد كه اصل كتاب، بهطور كلى ناپديد نشده و هنوز يك جزء آن به نام«پنجاتنترا»؛ يعنى پنج كتاب، به زبان سانسكريت باقى مانده است و اين جزء، از مصادر مهم | از تحقيقات وسيعى كه در اين زمينه، به عمل آمده است، چنين برمىآيد كه اصل كتاب، بهطور كلى ناپديد نشده و هنوز يك جزء آن به نام«پنجاتنترا»؛ يعنى پنج كتاب، به زبان سانسكريت باقى مانده است و اين جزء، از مصادر مهم كتاب «كليله و دمنه» به شمار مىآيد. | ||
در باره ترجمه برزويه، بهطورى كه معلوم است و فردوسى و ثعالبى هم نقل كردهاند و صاحبنظران بدان وقوف دارند اين است كه برزويه، طبيب ايرانى در عهد انوشيروان به هندوستان رفته و اين كتاب را به دست آورده و به پاس همين خدمت بزرگ علمى، مورد تشويق شاهنشاه بزرگ ساسانى قرار گرفته است و به فرمان آن شهريار دادگر، بزرگمهر وزير آن را به زبان پهلوى ساسانى درآورده است، ولى چنين پيداست كه ترجمه از سانسكريت به پهلوى را خود برزويه عهدهدار بوده است و بزرگمهر در اين كار دخالتى نداشته است؛ بهنود هم اين نظر را تأييد كرده و مىگويد: چون برزويه بر دو زبان پارسى و هندى مسلط بوده است، خود برزگمهر او را انتخاب و ترجمه كتاب را به وى واگذار كرده است و همچنين معلوم مىشود كه خود بزرگمهر، چيزى بر اين كتاب نيفزوده است، زيرا ترجمه سريانى كه از اصل پهلوى گرفته شده، چنين مىنماياند كه از جانب بزرگمهر بابى و مطلبى بر كتاب افزوده نشده است و | در باره ترجمه برزويه، بهطورى كه معلوم است و فردوسى و ثعالبى هم نقل كردهاند و صاحبنظران بدان وقوف دارند اين است كه برزويه، طبيب ايرانى در عهد انوشيروان به هندوستان رفته و اين كتاب را به دست آورده و به پاس همين خدمت بزرگ علمى، مورد تشويق شاهنشاه بزرگ ساسانى قرار گرفته است و به فرمان آن شهريار دادگر، بزرگمهر وزير آن را به زبان پهلوى ساسانى درآورده است، ولى چنين پيداست كه ترجمه از سانسكريت به پهلوى را خود برزويه عهدهدار بوده است و بزرگمهر در اين كار دخالتى نداشته است؛ بهنود هم اين نظر را تأييد كرده و مىگويد: چون برزويه بر دو زبان پارسى و هندى مسلط بوده است، خود برزگمهر او را انتخاب و ترجمه كتاب را به وى واگذار كرده است و همچنين معلوم مىشود كه خود بزرگمهر، چيزى بر اين كتاب نيفزوده است، زيرا ترجمه سريانى كه از اصل پهلوى گرفته شده، چنين مىنماياند كه از جانب بزرگمهر بابى و مطلبى بر كتاب افزوده نشده است و باب «برزويه طبيب» هم از اضافاتى است كه ابن المقفع بر آن افزوده است و به اين ترتيب معلوم مىشود كه خود برزويه، اين كتاب را ترجمه كرده و اين كار مهم علمى و فرهنگى در قرن ششم ميلادى و به روزگار خسرو انوشيروان دادگر شاهنشاه ساسانى انجام يافته و در آن وقت، ده قرن از تاريخ تأليف «كليله و دمنه» مىگذشته است. بر اين اساس معلوم مىشود كه همين ترجمه برزويه تنها ترجمه «كليله و دمنه» بوده است و ترجمه ديگرى به زبان پهلوى نبوده و دو ترجمه ديگر عربى و سريانى از روى همين نسخه برزويه طبيب به عمل آمده است. | ||
معروفترين ابواب كتاب، | معروفترين ابواب كتاب، باب «برزويه طبيب» است كه گفته مىشود ساخته خود [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] است، ولى در متن عربی «كليله و دمنه» چاپ عزّام، به بزرجمهر، منسوب شده است. | ||
اين باب، گفتارى است از قول برزويه پزشك در شرح حال و سير و سلوك باطنى و وجدانى خويش و مجادله او با نفس و در جستوجوى او براى وصول به سعادت و حقيقت و در شكايت از وضع زمان و ابناء زمان كه سرانجام، به روى آوردن او به رياضت و زهد و اعراض از دنيا و عمل براى آخرت منتهى مىگردد؛ پس از وصول به اين نتيجه، كتابهايى را در هند استنساخ مىكند و به ايران مىآورد كه از آن جمله، همين كتاب كليله و دمنه است. | اين باب، گفتارى است از قول برزويه پزشك در شرح حال و سير و سلوك باطنى و وجدانى خويش و مجادله او با نفس و در جستوجوى او براى وصول به سعادت و حقيقت و در شكايت از وضع زمان و ابناء زمان كه سرانجام، به روى آوردن او به رياضت و زهد و اعراض از دنيا و عمل براى آخرت منتهى مىگردد؛ پس از وصول به اين نتيجه، كتابهايى را در هند استنساخ مىكند و به ايران مىآورد كه از آن جمله، همين كتاب كليله و دمنه است. | ||
از مطالعه اين باب، برمىآيد كه ظاهراً بايد انشاى خود برزويه باشد، اما [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]]، رياضىدان و هندشناس معروف ايرانى، در | از مطالعه اين باب، برمىآيد كه ظاهراً بايد انشاى خود برزويه باشد، اما [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوريحان بيرونى]]، رياضىدان و هندشناس معروف ايرانى، در كتاب «تحقيق ما للهند»، اين باب را افزوده [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] مىشمارد. | ||
اما آنچه مسلماً [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] بر «كليله و دمنه» افزوده است، «باب غرض الكتاب» است كه عزّام، در مقدمه «كليله و دمنه» آن را از [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] دانسته است. | اما آنچه مسلماً [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] بر «كليله و دمنه» افزوده است، «باب غرض الكتاب» است كه عزّام، در مقدمه «كليله و دمنه» آن را از [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] دانسته است. | ||
برخى، | برخى، باب «الفحص عن امر دمنة» را نيز از افزودههاى [[ابنمقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] دانستهاند. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش