۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ']]ب' به ']] ب') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف ') |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
حقائق الايمان | حقائق الايمان | ||
قابل توجه است كه | قابل توجه است كه مؤلف هيچ جا به چنين نامى براى كتاب خود تصريح نكرده است، از اين رو بين علما در عنوان كتاب وى اختلاف نظر وجود دارد. الدر المنثور، أمل الامل، الرياض، لؤلؤة البحرين و [[روضات الجنات في أحوال العلماء و السادات|روضات الجنات]] اين گونه از آن ياد كردهاند: و كتاب فى تحقيق الاسلام و الايمان. | ||
[[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] با عنوان حقايق الايمان فى بيان حقيقة الايمان و الاسلام و أجزائهما و شروطهما از آن نام مىبرد. در كشف الحجب از آن به رسالة فى الايمان و الاسلام و الكفر، ياد شده، ولى | [[الذريعة إلی تصانيف الشيعة|الذريعة]] با عنوان حقايق الايمان فى بيان حقيقة الايمان و الاسلام و أجزائهما و شروطهما از آن نام مىبرد. در كشف الحجب از آن به رسالة فى الايمان و الاسلام و الكفر، ياد شده، ولى مؤلف آن مشخص نگرديده است. | ||
اعيان الشيعة با عنوان كتاب تحقيق الاسلام و الايمان، از آن ياد مىكند. | اعيان الشيعة با عنوان كتاب تحقيق الاسلام و الايمان، از آن ياد مىكند. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
از بررسى اقوال گذشته روشن مىشود كه از اين اثر در كتب تراجم با عنوان تحقيق الاسلام ياد شده و در آثار متأخرين با عنوان حقائق الايمان. | از بررسى اقوال گذشته روشن مىشود كه از اين اثر در كتب تراجم با عنوان تحقيق الاسلام ياد شده و در آثار متأخرين با عنوان حقائق الايمان. | ||
مؤلف انگيزه خود از نگارش رساله حقائق الايمان را اين گونه بيان مىكند: چون در مورد حقيقت ايمان با ديدگاههاى گوناگونى مواجه گرديدم، تصميم گرفتم برخى از آنها را گردآورده و اضافاتى نيز بدان بيفزايم. | |||
ساختار رساله حقائق الايمان | ساختار رساله حقائق الايمان | ||
خط ۱۰۷: | خط ۱۰۷: | ||
بخش اول، به اصول اختصاص يافته و از موضوعاتى؛ چون: تفسير شريعت و فائده آن و نيز حكمت وضع شريعت، تفكر و استدلال، كيفيت شناخت آفريدگار، كيفيت شناخت توحيد و ساير مسائل اصولى سخن گفته شده است. در ادامه درباره آموختن علم كلام و نيز علم منطق سخن به ميان آمده است. | بخش اول، به اصول اختصاص يافته و از موضوعاتى؛ چون: تفسير شريعت و فائده آن و نيز حكمت وضع شريعت، تفكر و استدلال، كيفيت شناخت آفريدگار، كيفيت شناخت توحيد و ساير مسائل اصولى سخن گفته شده است. در ادامه درباره آموختن علم كلام و نيز علم منطق سخن به ميان آمده است. | ||
مؤلف معتقد است، شناخت آفريدگار از طريق علم كلام خطرناكترين نوع و سختترين نوع شناخت است. | |||
درباره علم منطق نيز | درباره علم منطق نيز مؤلف معتقد است كه علم منطق نسبت به تفكر و انديشه همانند علم عروض نسبت به شعراست؛ يعنى همانگونه كه اگر كسى ذوق شعرى داشته باشد، بدون دانستن علم عروض مىتواند بين شعر درست و غلط تفاوت نهد كسى هم كه اهل تفكر و انديشه باشد، مىتواند بدون دانستن قواعد منطقى و آموختن اين علم به تفكر صحيح بپردازد. | ||
بخش دوم، اين رساله به فروع اختصاص يافته و از موضوعات ذيل سخن مىگويد: | بخش دوم، اين رساله به فروع اختصاص يافته و از موضوعات ذيل سخن مىگويد: | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۸: | ||
مؤلف در اين رساله ابتدا به تعريف لغوى و اصطلاحى عدالت پرداخته است. وى عدالت را در اصطلاح به معناى متعادل بودن قواى نفسانى انسان و استوار بودن افعال او مىداند و صفت فضيلت را معلول تعديل قواى نفسانى انسان دانسته است. | |||
==جواب مسائل الشيخ أحمد العاملى معروف به الأسئلة المازحية== | ==جواب مسائل الشيخ أحمد العاملى معروف به الأسئلة المازحية== |
ویرایش