پرش به محتوا

تاريخ الشيعة في ساحل بلاد الشام الشمالي: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى ('
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (')
جز (جایگزینی متن - 'ى(' به 'ى (')
خط ۵۹: خط ۵۹:
نويسنده پيرامون سبب تسميه شام به اين نام، به اختلافى اشاره نموده است. به عقيده ابوبكر انبارى، اشتقاق اين اسم، دو وجه دارد: اينكه مآخوذ از «يد الشؤمى» باشد يا اسم بر وزن فعلى از شؤم. جماعتى از اهل لغت نيز آن را بدون همزه تلفظ كرده و آن را جمع «شامة» دانسته‌اند. برخى ديگر نيز آن را منسوب به سام بن نوح كرده‌اند <ref>همان</ref>.
نويسنده پيرامون سبب تسميه شام به اين نام، به اختلافى اشاره نموده است. به عقيده ابوبكر انبارى، اشتقاق اين اسم، دو وجه دارد: اينكه مآخوذ از «يد الشؤمى» باشد يا اسم بر وزن فعلى از شؤم. جماعتى از اهل لغت نيز آن را بدون همزه تلفظ كرده و آن را جمع «شامة» دانسته‌اند. برخى ديگر نيز آن را منسوب به سام بن نوح كرده‌اند <ref>همان</ref>.


در فصل دوم، ضمن بررسى اصل تسميه شيعه، اسمايى كه بر شيعه اطلاق گرديده توضيح داده شده است. نويسنده در توضيح واژه شيعه، از تعاريف زير استفاده كرده است: «گروهى كه بر امرى اجتماع نموده‌اند»، «هر قومى كه امر واحدى را تبعيت مى‌نمايند» و «اتباع و انصار كسى». وى در تعريف اصطلاحى اين واژه، به كسانى اشاره نموده كه قائل به امامت و خلافت اميرالمؤمنين على(ع) از طريق نص و وصيت پيامبر (ص) بوده و ايشان را چه به صورت جلى و چه به صورت خفى، امام مى‌دانند و معتقدند كه امامت از اولاد ايشان خارج نشده و قائل به عصمت ايشان از كبائر و صغاير بوده و امامت را ركنى از اركان مهم دين مى‌دانند و معتقدند كه اغفال از آن و يا تفويض آن به مردم، بنا بر نص قرآن كريم، بر پيامبر (ص) جايز نيست <ref>همان، ص 17</ref>.
در فصل دوم، ضمن بررسى اصل تسميه شيعه، اسمايى كه بر شيعه اطلاق گرديده توضيح داده شده است. نويسنده در توضيح واژه شيعه، از تعاريف زير استفاده كرده است: «گروهى كه بر امرى اجتماع نموده‌اند»، «هر قومى كه امر واحدى را تبعيت مى‌نمايند» و «اتباع و انصار كسى». وى در تعريف اصطلاحى اين واژه، به كسانى اشاره نموده كه قائل به امامت و خلافت اميرالمؤمنين على (ع) از طريق نص و وصيت پيامبر (ص) بوده و ايشان را چه به صورت جلى و چه به صورت خفى، امام مى‌دانند و معتقدند كه امامت از اولاد ايشان خارج نشده و قائل به عصمت ايشان از كبائر و صغاير بوده و امامت را ركنى از اركان مهم دين مى‌دانند و معتقدند كه اغفال از آن و يا تفويض آن به مردم، بنا بر نص قرآن كريم، بر پيامبر (ص) جايز نيست <ref>همان، ص 17</ref>.


نويسنده در ادامه اين بحث، به رواياتى از پيامبر (ص) اشاره نموده كه در آن‌ها، به لفظ شيعه تصريح شده است. از جمله: «يا على شيعه تو شيعه خدا، انصار تو انصار خدا و حزب تو حزب خداست و حزب الله رستگار مى‌باشند»، «شيعه على در قيامت رستگار مى‌باشند» <ref>همان، ص18</ref>.
نويسنده در ادامه اين بحث، به رواياتى از پيامبر (ص) اشاره نموده كه در آن‌ها، به لفظ شيعه تصريح شده است. از جمله: «يا على شيعه تو شيعه خدا، انصار تو انصار خدا و حزب تو حزب خداست و حزب الله رستگار مى‌باشند»، «شيعه على در قيامت رستگار مى‌باشند» <ref>همان، ص18</ref>.
خط ۶۶: خط ۶۶:


#رافضه: كه به عقيده نويسنده، مشهورترين و متداول‌ترين اسمى است كه به شيعه، اطلاق گرديده است. عبدالحى بن العماد الحنبلى در آثار خود، از شيعيان به اين نام استفاده كرده است. از جمله در جايى نوشته است: «پس از استيلاى اسماعيل شاه بر ملوك عجم، مذهب الحاد و رفض تا زمان حاضر در اهل عجم رواج يافت» <ref>همان، ص21</ref>.
#رافضه: كه به عقيده نويسنده، مشهورترين و متداول‌ترين اسمى است كه به شيعه، اطلاق گرديده است. عبدالحى بن العماد الحنبلى در آثار خود، از شيعيان به اين نام استفاده كرده است. از جمله در جايى نوشته است: «پس از استيلاى اسماعيل شاه بر ملوك عجم، مذهب الحاد و رفض تا زمان حاضر در اهل عجم رواج يافت» <ref>همان، ص21</ref>.
#اماميه و اثنى عشريه: قائلين به نصّ و تعيين و كسانى كه به وجود دوازده امام كه نه تن از ايشان، از اولاد امام حسين (ع) و اولين ايشان [[امام على(ع)]] و آخرين نفر، حضرت مهدى(عج) مى‌باشد <ref>همان</ref>.
#اماميه و اثنى عشريه: قائلين به نصّ و تعيين و كسانى كه به وجود دوازده امام كه نه تن از ايشان، از اولاد امام حسين (ع) و اولين ايشان [[امام على (ع)]] و آخرين نفر، حضرت مهدى (عج) مى‌باشد <ref>همان</ref>.
#متاوله و علويه: شيخ محمد تقى فقيه نوشته است: «شيعه در جبل عامل و بعلبك از گذشته به متاوله شناخته شده و در بعضى از عصور نيز علويه ناميده شده‌اند» <ref>همان</ref>.
#متاوله و علويه: شيخ محمد تقى فقيه نوشته است: «شيعه در جبل عامل و بعلبك از گذشته به متاوله شناخته شده و در بعضى از عصور نيز علويه ناميده شده‌اند» <ref>همان</ref>.
#الظنيه: نويسنده علت اين تسميه را وجود شيعيانى در طرابلس در منطقه كوه‌هاى «الضنيه» دانسته است (در نسبت ضاد قلب به ظاء گرديده است) <ref>همان، ص22</ref>.
#الظنيه: نويسنده علت اين تسميه را وجود شيعيانى در طرابلس در منطقه كوه‌هاى «الضنيه» دانسته است (در نسبت ضاد قلب به ظاء گرديده است) <ref>همان، ص22</ref>.
خط ۷۶: خط ۷۶:
نويسنده معتقد است كه بنا بر اتفاق آراء، ابوذر غفارى كسى بود كه تشيع را در شام و جبل عامل نشر داد. بنا بر نظر نويسنده، نمى‌توان تاريخ دقيقى براى اين امر ذكر كرد اما به صورت تقريبى، مى‌توان حدس زد كه اين اتفاق، بين سال‌هاى 28 و 30ق رخ داده است، زيرا معاويه ابوذر را در سال 30ق، به سفارش عثمان، از شام به مدينه فرستاد <ref>همان، ص25</ref>.
نويسنده معتقد است كه بنا بر اتفاق آراء، ابوذر غفارى كسى بود كه تشيع را در شام و جبل عامل نشر داد. بنا بر نظر نويسنده، نمى‌توان تاريخ دقيقى براى اين امر ذكر كرد اما به صورت تقريبى، مى‌توان حدس زد كه اين اتفاق، بين سال‌هاى 28 و 30ق رخ داده است، زيرا معاويه ابوذر را در سال 30ق، به سفارش عثمان، از شام به مدينه فرستاد <ref>همان، ص25</ref>.


نويسنده در اين فصل، به جريان ابوذر غفارى و خطبه‌هايى كه وى در مسجد رسول الله(ص) در برملا ساختن اعمال عثمان و فضايل و مناقب حضرت على(ع) ايراد نمود و چگونگى تبعيد وى به شام، نزد معاويه اشاره نموده است. ابوذر در مسجد شام نيز همان سخنانى كه در مسجد پيامبر (ص) مى‌زد را تكرار نمود و با روشنگرى‌ها و سخنان خود، باعث رسوا شدن دستگاه حكومت و شيوع تشيع در آن بلاد گرديد <ref>همان</ref>.
نويسنده در اين فصل، به جريان ابوذر غفارى و خطبه‌هايى كه وى در مسجد رسول الله(ص) در برملا ساختن اعمال عثمان و فضايل و مناقب حضرت على (ع) ايراد نمود و چگونگى تبعيد وى به شام، نزد معاويه اشاره نموده است. ابوذر در مسجد شام نيز همان سخنانى كه در مسجد پيامبر (ص) مى‌زد را تكرار نمود و با روشنگرى‌ها و سخنان خود، باعث رسوا شدن دستگاه حكومت و شيوع تشيع در آن بلاد گرديد <ref>همان</ref>.


نويسنده همچنين به بررسى عواملى كه به نظر وى، علت اصلى شيوع و گسترش شيعه در ساحل بلاد شام و جبال غربى آن مى‌باشد، پرداخته است. اين عوامل عبارتند از:
نويسنده همچنين به بررسى عواملى كه به نظر وى، علت اصلى شيوع و گسترش شيعه در ساحل بلاد شام و جبال غربى آن مى‌باشد، پرداخته است. اين عوامل عبارتند از:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش