۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (') |
جز (جایگزینی متن - 'ر(' به 'ر (') |
||
| خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
نكته مهمى كه بابد به آن توجه شود، ديدگاه جانبدارانه سهمى نسبت به خاندان مهلب است؛ در حالى كه اكثر مورخان اعمال يزيد بن مهلب را در فتح جرجان تقبيح كردهاند و همه آنان از خشونتى كه وى با اهالى جرجان روا داشته، به زشتى ياد مىكنند تا آن حد كه نوشتهاند وقتى سپاه يزيد وارد شهر جرجان شد، بسيارى از مردم را كشتند، كودكان را به بردگى گرفتند و كشتگان را از چپ و راست جاده مصلوب كردند و با اينكه طبى مىنويسد: «يزيد وقتى آهنگ جرجان كرد با خدا پيمان كرد كه اگر بر آن جا ظفر يابد، از آن جا نرود و شمشير آز آنها بر ندارد تا با خونشان گندم آسياب كند و از آن آرد نان كند و بخورد و چون يزيد به مردم جرجان پيروزى يافت، قسم خويش را محقق ساخت» با وجود اين مشاهده مىشود كه نه تنها سهمى از اين همه سختى و خشونت زننده خاطر نشده، بلكه وى با ديدى آكنده از اغماض و با حذف اين قسمت از تاريخ و با جايگزين كردن بخشهايى از كتاب خود در «ذكر مكارم يزيد بن مهلب رحمه ا...» و «ذكر نسب يزيد بن مهلب و فرزندانش» و با اين اعتقاد كه يزيد از تابعين رسول خدا(ص) مىباشد، مهلبيان را مورد ستايش قرار داده است. | نكته مهمى كه بابد به آن توجه شود، ديدگاه جانبدارانه سهمى نسبت به خاندان مهلب است؛ در حالى كه اكثر مورخان اعمال يزيد بن مهلب را در فتح جرجان تقبيح كردهاند و همه آنان از خشونتى كه وى با اهالى جرجان روا داشته، به زشتى ياد مىكنند تا آن حد كه نوشتهاند وقتى سپاه يزيد وارد شهر جرجان شد، بسيارى از مردم را كشتند، كودكان را به بردگى گرفتند و كشتگان را از چپ و راست جاده مصلوب كردند و با اينكه طبى مىنويسد: «يزيد وقتى آهنگ جرجان كرد با خدا پيمان كرد كه اگر بر آن جا ظفر يابد، از آن جا نرود و شمشير آز آنها بر ندارد تا با خونشان گندم آسياب كند و از آن آرد نان كند و بخورد و چون يزيد به مردم جرجان پيروزى يافت، قسم خويش را محقق ساخت» با وجود اين مشاهده مىشود كه نه تنها سهمى از اين همه سختى و خشونت زننده خاطر نشده، بلكه وى با ديدى آكنده از اغماض و با حذف اين قسمت از تاريخ و با جايگزين كردن بخشهايى از كتاب خود در «ذكر مكارم يزيد بن مهلب رحمه ا...» و «ذكر نسب يزيد بن مهلب و فرزندانش» و با اين اعتقاد كه يزيد از تابعين رسول خدا(ص) مىباشد، مهلبيان را مورد ستايش قرار داده است. | ||
پس از بيان وجه تسميه جرجان و چگونگى فتح آن، سهمى از آن عده از صحابه پيامبر(ص) نام مىبرد كه وارد جرجان شدهاند. امام حسن (ع) امام حسين (ع) عبدالله بن عمر، حذيفۀ بن يمان، سعيد بن عاص، سويد بن مقرن، عبدالله بن ابى اوفى، ابوهريره، عبدالله زبير، سواده بن قطبه و عيينه بن نهاس در اين شمار قرار دارند، سهمى بدنبال آن به عمال بنىاميه در جرجان و مدت امارت آنها و مساجدى كه در ايام آنان ساخته شد، مىپردازد. | پس از بيان وجه تسميه جرجان و چگونگى فتح آن، سهمى از آن عده از صحابه پيامبر (ص) نام مىبرد كه وارد جرجان شدهاند. امام حسن (ع) امام حسين (ع) عبدالله بن عمر، حذيفۀ بن يمان، سعيد بن عاص، سويد بن مقرن، عبدالله بن ابى اوفى، ابوهريره، عبدالله زبير، سواده بن قطبه و عيينه بن نهاس در اين شمار قرار دارند، سهمى بدنبال آن به عمال بنىاميه در جرجان و مدت امارت آنها و مساجدى كه در ايام آنان ساخته شد، مىپردازد. | ||
قسمت ديگر، اختصاص به آن دسته از خلفاى بنىعباس دارد كه وارد جرجان شدهاند. از جمله اين خلفا: هارون و پسرش مامون مىباشند كه گويا در اين زمان مامون در معيت امام رضا(ع) بوده است. | قسمت ديگر، اختصاص به آن دسته از خلفاى بنىعباس دارد كه وارد جرجان شدهاند. از جمله اين خلفا: هارون و پسرش مامون مىباشند كه گويا در اين زمان مامون در معيت امام رضا(ع) بوده است. | ||
| خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
سهمى همچنين واژه و كلماتى كه به لحاظ تلفظ و آوا شبيه كلمه جرجانى مىباشد و ممكن است خواننده را در قرائت دچار اشتباه كند، توضيح مىدهد. براى مثال وى واژههاى خرخان، خرجان، جرخان، جوخان، خوجان را نام برده و توضيحات لازم را براى هر يك آورده است، چنانكه درباره خرخان نوشته: نام روستايى از روستاهاى قومس است. | سهمى همچنين واژه و كلماتى كه به لحاظ تلفظ و آوا شبيه كلمه جرجانى مىباشد و ممكن است خواننده را در قرائت دچار اشتباه كند، توضيح مىدهد. براى مثال وى واژههاى خرخان، خرجان، جرخان، جوخان، خوجان را نام برده و توضيحات لازم را براى هر يك آورده است، چنانكه درباره خرخان نوشته: نام روستايى از روستاهاى قومس است. | ||
در اين قسمت آن چنانكه خود مولف مىگويد، اطلاعات وى برگرفته از كتاب تاريخ استرآباد نوشته، ابوسعد عبدالرحمن بن محمد ادريسى استرابادى است. سهمى از آنجا كه در نگارش تراجم و بيان احاديث و روايات با ديد اهل سنت به تدوين كتاب خويش پرداخته، از اين جهت نگرشى ستايش آميز نسبت به خلفاى راشدين دارد. او را صداقتى در خور تحسين دانسته، آن گونه كه به حقايق اعتقاد داشته و به نقل روايات پرداخته است؛ به طورى كه در بسيارى از موارد احاديث روايت شده از وى، متعلق به حضرت على(ع) مىباشد. درباره نزديكترين افراد به پيامبر(ص)، سهمى از قول احمد بن عيسى از... از عايشه نقل كرده كه عايشه به پيامبر عرض كرد چه كسى در نزد رسول خدا(ص) محبوبتر از همه مردم است؟ و پيامبر(ص) فرمود از مردان على(ع) و از زنان فاطمه(س) و درباره بناى مسجد قبا سهمى از احمد بن عمر بكرآبادى از... جابر بن سمهر ديث نقل مىكند كه فضائل حضرت على(ع) را در بردارد. به طور اجمال مىتوان گفت كه كتاب تاريخ جرجان، نزد علماء اهل جرجان به دليل آنكه از نخستين نوشتههاى مربوط به تاريخ منطقه جرجان محسوب مىشد، از ارزش و اهميت بسيارى برخوردار است. يكى ديگر از امتيازات كتاب، كوشش مولف در گردآورى و تهيه شرح حالها و تنظيم آنها بر اساس حروف الفبا مىباشد. | در اين قسمت آن چنانكه خود مولف مىگويد، اطلاعات وى برگرفته از كتاب تاريخ استرآباد نوشته، ابوسعد عبدالرحمن بن محمد ادريسى استرابادى است. سهمى از آنجا كه در نگارش تراجم و بيان احاديث و روايات با ديد اهل سنت به تدوين كتاب خويش پرداخته، از اين جهت نگرشى ستايش آميز نسبت به خلفاى راشدين دارد. او را صداقتى در خور تحسين دانسته، آن گونه كه به حقايق اعتقاد داشته و به نقل روايات پرداخته است؛ به طورى كه در بسيارى از موارد احاديث روايت شده از وى، متعلق به حضرت على(ع) مىباشد. درباره نزديكترين افراد به پيامبر (ص)، سهمى از قول احمد بن عيسى از... از عايشه نقل كرده كه عايشه به پيامبر عرض كرد چه كسى در نزد رسول خدا(ص) محبوبتر از همه مردم است؟ و پيامبر (ص) فرمود از مردان على(ع) و از زنان فاطمه(س) و درباره بناى مسجد قبا سهمى از احمد بن عمر بكرآبادى از... جابر بن سمهر ديث نقل مىكند كه فضائل حضرت على(ع) را در بردارد. به طور اجمال مىتوان گفت كه كتاب تاريخ جرجان، نزد علماء اهل جرجان به دليل آنكه از نخستين نوشتههاى مربوط به تاريخ منطقه جرجان محسوب مىشد، از ارزش و اهميت بسيارى برخوردار است. يكى ديگر از امتيازات كتاب، كوشش مولف در گردآورى و تهيه شرح حالها و تنظيم آنها بر اساس حروف الفبا مىباشد. | ||
آنچه اهتمام وى را ممتاز مىسازد، آن است كه مولف هر چند با ديد اهل سنت به تألیف كتاب خويش دست زده، اما وى به دور از هرگونه تعصب و حب و بغض و ملاحظات خاص به تدوين و ارائه احاديث و روايات پرداخته است. در پايان بايد تاكيد كرد كه اين كتاب اگرچه مىتواند، به عنوان منبع مطالعات مفيدى براى پژوهشگران تاريخ قرار گيرد؛ اما خود كتاب چارچوب وقايع نگارى تاريخى ندارد و بدين جهت محقق براى استفاده از مطالب تاريخى آن بايد با ديد منتقدانه به آن نگاه كند. | آنچه اهتمام وى را ممتاز مىسازد، آن است كه مولف هر چند با ديد اهل سنت به تألیف كتاب خويش دست زده، اما وى به دور از هرگونه تعصب و حب و بغض و ملاحظات خاص به تدوين و ارائه احاديث و روايات پرداخته است. در پايان بايد تاكيد كرد كه اين كتاب اگرچه مىتواند، به عنوان منبع مطالعات مفيدى براى پژوهشگران تاريخ قرار گيرد؛ اما خود كتاب چارچوب وقايع نگارى تاريخى ندارد و بدين جهت محقق براى استفاده از مطالب تاريخى آن بايد با ديد منتقدانه به آن نگاه كند. | ||
ویرایش