پرش به محتوا

امام علی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن ('
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف')
جز (جایگزینی متن - 'ن(' به 'ن (')
خط ۷۶: خط ۷۶:




امام علی(ع) تا وقتى فاطمه(س) زنده بود زنى ديگرى به همسرى نگرفت و از او دو فرزند ذكور يعنى امام حسن(ع) و امام حسين(ع) داشت و پسر ديگرى از او به نام محسِّن داشت كه پيش از تولد از دنيا رفت. دو دختر نيز از حضرت فاطمه(س) داشت كه يكى زينب كبرى و ديگرى ام كلثوم است. پس از حضرت فاطمه(س) زنى از طايفه بنى‌كلاب به نام ام‌البنين گرفت كه از او چند پسر به نامهاى عباس و جعفر و عبداللّه و عثمان داشت و همه در واقعه كربلا شهيد شدند. از خوله دختر جعفر بن قيس حنفى پسرى داشت به نام محمد بن حنفيه. آنحضرت فرزندان ذكور و اناث ديگرى از زوجات ديگر داشتند كه تفصيل آنها در كتب تاريخ مذكور است.  
امام علی(ع) تا وقتى فاطمه(س) زنده بود زنى ديگرى به همسرى نگرفت و از او دو فرزند ذكور يعنى امام حسن (ع) و امام حسين (ع) داشت و پسر ديگرى از او به نام محسِّن داشت كه پيش از تولد از دنيا رفت. دو دختر نيز از حضرت فاطمه(س) داشت كه يكى زينب كبرى و ديگرى ام كلثوم است. پس از حضرت فاطمه(س) زنى از طايفه بنى‌كلاب به نام ام‌البنين گرفت كه از او چند پسر به نامهاى عباس و جعفر و عبداللّه و عثمان داشت و همه در واقعه كربلا شهيد شدند. از خوله دختر جعفر بن قيس حنفى پسرى داشت به نام محمد بن حنفيه. آنحضرت فرزندان ذكور و اناث ديگرى از زوجات ديگر داشتند كه تفصيل آنها در كتب تاريخ مذكور است.  


== حديث منزلت==
== حديث منزلت==
خط ۸۳: خط ۸۳:
بنا به روايات، حضرت امير(ع) در همه غزوات بجز غزوه تبوك حضور داشته است و عَلَم حضرت رسول(ص) همواره به دست على(ع) بوده است. در غزوه تبوك خود حضرت رسول(ص) ايشان را به جاى خويش در مدينه گذاشت و اين امر موجب بروز اين شايعه شد كه حضرت رسول(ص) از مصاحبت على(ع) خوشدل نيست. على(ع) اين شايعه را با آنحضرت در ميان نهاد و آنحضرت سخن بسيار معروف خود را «أماترضى أن تكون منّى بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبى بعدى» (آيا نمى‌خواهى كه پايگاه تو نزد من مانند پايگاه هارون در برابر موسى باشد، جز آنكه پيامبرى پس از من نخواهد بود) ادا فرمود.
بنا به روايات، حضرت امير(ع) در همه غزوات بجز غزوه تبوك حضور داشته است و عَلَم حضرت رسول(ص) همواره به دست على(ع) بوده است. در غزوه تبوك خود حضرت رسول(ص) ايشان را به جاى خويش در مدينه گذاشت و اين امر موجب بروز اين شايعه شد كه حضرت رسول(ص) از مصاحبت على(ع) خوشدل نيست. على(ع) اين شايعه را با آنحضرت در ميان نهاد و آنحضرت سخن بسيار معروف خود را «أماترضى أن تكون منّى بمنزلة هارون من موسى إلا أنه لا نبى بعدى» (آيا نمى‌خواهى كه پايگاه تو نزد من مانند پايگاه هارون در برابر موسى باشد، جز آنكه پيامبرى پس از من نخواهد بود) ادا فرمود.


اگر در احوال موسى(ع) و هارون(ع) مطالعه شود معلوم خواهد شد كه هارون(ع) برادر و نزديك‌ترين شخص به موسى(ع) بوده است، پس با اين مقايسه كه حضرت رسول(ص) فرمودند، شكى نمى‌ماند كه او امام علی(ع) را نزديكترين شخص به خود و حتى مقام او را با خود برابر دانسته و فقط نبوت را كه اختصاص به خودش داشته است استثنا فرموده است.
اگر در احوال موسى(ع) و هارون (ع) مطالعه شود معلوم خواهد شد كه هارون (ع) برادر و نزديك‌ترين شخص به موسى(ع) بوده است، پس با اين مقايسه كه حضرت رسول(ص) فرمودند، شكى نمى‌ماند كه او امام علی(ع) را نزديكترين شخص به خود و حتى مقام او را با خود برابر دانسته و فقط نبوت را كه اختصاص به خودش داشته است استثنا فرموده است.


== رشادت‌هاى اميرالمؤمنين(ع)==
== رشادت‌هاى اميرالمؤمنين (ع)==




خط ۱۷۴: خط ۱۷۴:




خوارج كسانى بودند كه بر امام علی(ع) به جهت موافقت او با تعيين حكم مخالفت كردند و گفتند خلافت على پس از بيعت مردم با او امرى الهى بود و او حق نداشت در اين كار تن به حكميت بدهد. شعار معروف ايشان «لا حكم إلا لله»بيانگر اين مقصود بود. اين شعار بنا به قول حضرت امير(ع) سخن حقى بود كه از آن امر باطلى را در نظر داشتند. «لا حكم إلاّ لله» يعنى وضع احكام شرعى امرى الهى است و هيچ بشرى حق وضع حكم مستقل جداگانه‌اى به عنوان حكم شرعى ندارد. اما حكميت در موارد اختلاف و مخصوصاً در جنگ امر ديگرى است. حضرت در پاسخ احتجاج خوارج فرمود:ما بر حكمين شرط كرديم كه مطابق قرآن و احكام او رفتار كنند. پس اعتراض خوارج كاملاً بى‌مورد بود و آنان تحت تأثير اين شعار فريبنده قرار گرفتند و چون مردمى جاهل و متعصب بودند كوركورانه آن را مستند خود قرار دادند. تعصب و جهل آنان به مرتبه‌اى بود كه در سرتاسر اعتراضات و مخالفت‌ها و جنگهاى ايشان هيچ استدلال معقول بر نظريه و اقدام خود به جز همين شعار از ايشان ديده و شنيده نشد. آنها در اعتراض خود به امام علی(ع) نه به آيه‌اى استدلال كردند و نه به حديثى و نه دليل عقلى آوردند بلكه در برابر هر استدلالى از طرف مقابل در آنجا كه وامى‌ماندند فرياد برمى‌آوردند «لا حكم إلا لله» و اين جمله ظاهر فريب كه اصل آن از قرآن است '''إنِ الحُكمُ إلاّ لِله''' و معنى و مورد آن چيز ديگرى است، دستاويز اين طايفه گرديد. در اينجا بايد به فرقى كه ميان سپاه شام و سپاه كوفه از لحاظ انگيزه‌ها و دواعى روحى و نفسانى وجود داشت اشاره كرد. سپاه شام چنانكه اشاره شد از مراكزى كه در آن اصحاب رسول خدا(ص) و تابعين به بيان احكام الهى اشتغال داشتند بدور بودند. در ميان سپاه شام افراد برجسته‌اى از اصحاب يا تابعين وجود نداشتند و اگر هم چند تن صحابى در ميان ايشان ديده مى‌شد كسانى نبودند كه احساسات دينى عميق داشته باشند. آنان فقط سپاهى بودند و با جيره و مواجب سرشارى كه معاويه به ايشان مى‌داد آماده بودند كه با هر كسى، و لو على بن ابى‌طالب(ع) بجنگند. در ايشان درد و تعصب دينى مشهود نبود و اگر تعصب شديدى وجود داشت همان عصبيت طايفه‌اى و قبيله‌اى بود. بر خلاف مردم عراق يا كوفه و بصره كه خود را صاحب بصيرت در دين مى‌دانستند و مى‌پنداشتند كه اقداماتشان اساس و پايه‌اى دينى دارد. اما اين بصيرتِ ادعايى سطحى بود، زيرا خوارج با شعارى كه از معنى آن خبر نداشتند از عقيده خود برگشتند و عده زيادى از ديگران هم در جريانهاى سياسى بعدى ثابت كردند كه زر و زور را بر دين و حق ترجيح مى‌دهند. رفتار بعدى آنها با امام علی(ع) و فرزندانش‌امام حسن(ع) و امام حسين(ع) شاهد اين مدعا است.
خوارج كسانى بودند كه بر امام علی(ع) به جهت موافقت او با تعيين حكم مخالفت كردند و گفتند خلافت على پس از بيعت مردم با او امرى الهى بود و او حق نداشت در اين كار تن به حكميت بدهد. شعار معروف ايشان «لا حكم إلا لله»بيانگر اين مقصود بود. اين شعار بنا به قول حضرت امير(ع) سخن حقى بود كه از آن امر باطلى را در نظر داشتند. «لا حكم إلاّ لله» يعنى وضع احكام شرعى امرى الهى است و هيچ بشرى حق وضع حكم مستقل جداگانه‌اى به عنوان حكم شرعى ندارد. اما حكميت در موارد اختلاف و مخصوصاً در جنگ امر ديگرى است. حضرت در پاسخ احتجاج خوارج فرمود:ما بر حكمين شرط كرديم كه مطابق قرآن و احكام او رفتار كنند. پس اعتراض خوارج كاملاً بى‌مورد بود و آنان تحت تأثير اين شعار فريبنده قرار گرفتند و چون مردمى جاهل و متعصب بودند كوركورانه آن را مستند خود قرار دادند. تعصب و جهل آنان به مرتبه‌اى بود كه در سرتاسر اعتراضات و مخالفت‌ها و جنگهاى ايشان هيچ استدلال معقول بر نظريه و اقدام خود به جز همين شعار از ايشان ديده و شنيده نشد. آنها در اعتراض خود به امام علی(ع) نه به آيه‌اى استدلال كردند و نه به حديثى و نه دليل عقلى آوردند بلكه در برابر هر استدلالى از طرف مقابل در آنجا كه وامى‌ماندند فرياد برمى‌آوردند «لا حكم إلا لله» و اين جمله ظاهر فريب كه اصل آن از قرآن است '''إنِ الحُكمُ إلاّ لِله''' و معنى و مورد آن چيز ديگرى است، دستاويز اين طايفه گرديد. در اينجا بايد به فرقى كه ميان سپاه شام و سپاه كوفه از لحاظ انگيزه‌ها و دواعى روحى و نفسانى وجود داشت اشاره كرد. سپاه شام چنانكه اشاره شد از مراكزى كه در آن اصحاب رسول خدا(ص) و تابعين به بيان احكام الهى اشتغال داشتند بدور بودند. در ميان سپاه شام افراد برجسته‌اى از اصحاب يا تابعين وجود نداشتند و اگر هم چند تن صحابى در ميان ايشان ديده مى‌شد كسانى نبودند كه احساسات دينى عميق داشته باشند. آنان فقط سپاهى بودند و با جيره و مواجب سرشارى كه معاويه به ايشان مى‌داد آماده بودند كه با هر كسى، و لو على بن ابى‌طالب(ع) بجنگند. در ايشان درد و تعصب دينى مشهود نبود و اگر تعصب شديدى وجود داشت همان عصبيت طايفه‌اى و قبيله‌اى بود. بر خلاف مردم عراق يا كوفه و بصره كه خود را صاحب بصيرت در دين مى‌دانستند و مى‌پنداشتند كه اقداماتشان اساس و پايه‌اى دينى دارد. اما اين بصيرتِ ادعايى سطحى بود، زيرا خوارج با شعارى كه از معنى آن خبر نداشتند از عقيده خود برگشتند و عده زيادى از ديگران هم در جريانهاى سياسى بعدى ثابت كردند كه زر و زور را بر دين و حق ترجيح مى‌دهند. رفتار بعدى آنها با امام علی(ع) و فرزندانش‌امام حسن (ع) و امام حسين (ع) شاهد اين مدعا است.


== جنگ نهروان==
== جنگ نهروان==
خط ۴۱۰: خط ۴۱۰:
[[غرر الحکم و درر الکلم]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
[[غرر الحکم و درر الکلم]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


[[کلمات قصار لعلی بن ابیطالب امیر المومنین(ع) اندرزهای نغز حضرت امیر المومنین علی بن ابیطالب(ع) ترجمه بفارسی و فرانسه (احمد علی سپهر)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
[[کلمات قصار لعلی بن ابیطالب امیر المومنین (ع) اندرزهای نغز حضرت امیر المومنین علی بن ابیطالب(ع) ترجمه بفارسی و فرانسه (احمد علی سپهر)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


[[نهج البلاغة (حسینی)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
[[نهج البلاغة (حسینی)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
خط ۴۲۶: خط ۴۲۶:
[[صد کلمه قصار حضرت علی علیه السلام]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
[[صد کلمه قصار حضرت علی علیه السلام]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


[[سخن مولای متقیان(کلمات قصار - ترجمه غرر الحکم)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
[[سخن مولای متقیان (کلمات قصار - ترجمه غرر الحکم)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


[[إکمال غرر الحکم]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
[[إکمال غرر الحکم]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
خط ۵۹۲: خط ۵۹۲:
[[نهج البلاغة: و هو مجموع ما اختاره الشریف الرضی من کلام سیدنا أمیر المؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
[[نهج البلاغة: و هو مجموع ما اختاره الشریف الرضی من کلام سیدنا أمیر المؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


[[کلمات قصار لعلی ابن ابیطالب امیر المؤمنین(ع): اندرزهای نغز حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه (ترجمه بفارسی و فرانسه)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
[[کلمات قصار لعلی ابن ابیطالب امیر المؤمنین (ع): اندرزهای نغز حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب سلام الله علیه (ترجمه بفارسی و فرانسه)]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده


[[نهج البلاغة مع ترجمه و حواشی مکمل]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
[[نهج البلاغة مع ترجمه و حواشی مکمل]] / نوع اثر: کتاب / نقش: نويسنده
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش