۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
جز (جایگزینی متن - 'مولف' به 'مؤلف') |
||
| خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
'''اخبارنامه'''، اثرى بى مانند به زبان فارسى و حاوى شرح حوادث و رويدادهايى است كه در يك دوره تقريبا يكصدساله، از دوره نادرشاه افشار تا اواخر سلطنت فتحعلى شاه قاجار در سرزمين تالشان اتفاق افتاده است. | '''اخبارنامه'''، اثرى بى مانند به زبان فارسى و حاوى شرح حوادث و رويدادهايى است كه در يك دوره تقريبا يكصدساله، از دوره نادرشاه افشار تا اواخر سلطنت فتحعلى شاه قاجار در سرزمين تالشان اتفاق افتاده است. | ||
مؤلف در بيان انگيزه خود از نگارش اين اثر مىنويسد: | |||
پس من ميرزا احمد ميرزا خداويردى اغلى در سن هفتاد سالگى بر خود لازم دانسته وصف آبا واجداد و خود را به رقم تحرير بياورم كه بعد از من اولادان من بخوانند و بدانند.» | پس من ميرزا احمد ميرزا خداويردى اغلى در سن هفتاد سالگى بر خود لازم دانسته وصف آبا واجداد و خود را به رقم تحرير بياورم كه بعد از من اولادان من بخوانند و بدانند.» | ||
با توجه به سن | با توجه به سن مؤلف، كه ظاهرا هفتاد و هفت سال به طول انجاميده است، به نظر مىرسد، ميرزا احمد در سال 1299ق. شروع به نوشتن کتاب كرده و آن را در 1307ق. در مدتى كمتر از هشت سال به پايان برده است. | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
نويسنده در اين بخش قصد دارد خاندان ميرمصطفىخان، پسر قرهخان فرزند ميرعباسبيگ را كه پس از مرگ نادرشاه به هواى به دست گرفتن قدرت و حاكميت بر تالش شمالى با سهراب بيگ به رقابت پرداخت، را از نسل پيامبر، و حاكميت او بر تالش شمالى را از مقدرات الهى بداند؛ در نتيجه ضمن توصيف ماجراى آمدن ميرعباسبيگ از روستاى هير خلخال به تالش شمالى، از ارتباط وى با خداوند سخن مىگويد كه بى گمان داستانى بيش نيست. | نويسنده در اين بخش قصد دارد خاندان ميرمصطفىخان، پسر قرهخان فرزند ميرعباسبيگ را كه پس از مرگ نادرشاه به هواى به دست گرفتن قدرت و حاكميت بر تالش شمالى با سهراب بيگ به رقابت پرداخت، را از نسل پيامبر، و حاكميت او بر تالش شمالى را از مقدرات الهى بداند؛ در نتيجه ضمن توصيف ماجراى آمدن ميرعباسبيگ از روستاى هير خلخال به تالش شمالى، از ارتباط وى با خداوند سخن مىگويد كه بى گمان داستانى بيش نيست. | ||
بخش دوم کتاب، در دوره آقا محمدخان قاجار، با فرار مرتضى قلىخان، برادر آقامحمدخان - كه | بخش دوم کتاب، در دوره آقا محمدخان قاجار، با فرار مرتضى قلىخان، برادر آقامحمدخان - كه مؤلف آن را رضاقلىخان، برادر فتحعلى شاه، مىداند - به سرزمين تالش و حاكميت ميرمصطفىخان آغاز مىشود كه مؤلف اين حوادث را با تفصيل بيشترى از پدرش روايت مىكند. | ||
در اين بخش | در اين بخش مؤلف اطلاعات گستردهاى از چگونگى درگيرىهاى دو دولت روس و ايران در سرزمين تالش ارائه مىدهد. | ||
بخش سوم کتاب كه با مرگ مير مصطفىخان آغاز مىشود؛ شامل دو بخش است: بخش نخست مطالبى است كه | بخش سوم کتاب كه با مرگ مير مصطفىخان آغاز مىشود؛ شامل دو بخش است: بخش نخست مطالبى است كه مؤلف به نقل از پدرش نوشته و بخش دوم بيشتر شرح مشاهدات ميرزا احمد از دوره دوم جنگهاى روس و ايران است كه به مراتب تفصيل بيشترى دارد. | ||
بخش پايانى کتاب كه شرح حال نويسنده و پدرش در دوران پس از جدايى از ميرحسين خان، پسر مير مصطفىخان، است، مطالب دست اولى از چگونگى تسلط روسها بر منطقه و نابودى خاندان ميرمصطفىخان، تبعيد تالشان به سيبرى، بخشش زمينهاى تالشان به فرماندهى نظامى روسى مستقر در منطقه، غارت اموال سرزمين تالش توسط روسها، نيرنگ برادران ميرحسين خان براى تسليم وى به فرمانده روسى لنكران، محدوديتهاى ايجاد شده براى سفر تالشان، مهاجرت اقليتهاى غير تالشى از ارانى، ارمنى و روسى به سرزمين تالش و سرانجام اطلاعاتى در مورد بالاخان، حاكم كرگانرود، و عليقلىخان، حاكم تالش دولاب، به خوانندگان ارائه مىدهد. | بخش پايانى کتاب كه شرح حال نويسنده و پدرش در دوران پس از جدايى از ميرحسين خان، پسر مير مصطفىخان، است، مطالب دست اولى از چگونگى تسلط روسها بر منطقه و نابودى خاندان ميرمصطفىخان، تبعيد تالشان به سيبرى، بخشش زمينهاى تالشان به فرماندهى نظامى روسى مستقر در منطقه، غارت اموال سرزمين تالش توسط روسها، نيرنگ برادران ميرحسين خان براى تسليم وى به فرمانده روسى لنكران، محدوديتهاى ايجاد شده براى سفر تالشان، مهاجرت اقليتهاى غير تالشى از ارانى، ارمنى و روسى به سرزمين تالش و سرانجام اطلاعاتى در مورد بالاخان، حاكم كرگانرود، و عليقلىخان، حاكم تالش دولاب، به خوانندگان ارائه مىدهد. | ||
ویرایش