روض الجنان و روح الجنان في تفسير القرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو'
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
جز (جایگزینی متن - 'ابو ' به 'ابو')
خط ۵۹: خط ۵۹:




در متن كتاب به نام تفسير اشاره‌اى نشده است، اما بنابر اجماع دست‌نويس‌ها و منابع هم روزگار مؤلف، از جمله فهرست منتجب الدين رازى (ص 45)كه شاگرد شيخ بوده، همه جا نام كتاب روض الجنان و روح الجنان آمده است. تنها در معالم العلماى ابن شهر آشوب (ص 141) «روح الجنان و روح الجنان» ثبت شده كه قطعاً كلمه «روح» در آغاز آن محرّف «روض» است، چرا كه خود ابن شهر آشوب در كتاب ديگرش، مناقب (ج 1، ص 12)، گفته است: «ابو الفتوح روايت روض الجنان و روح الجنان فى تفسير القرآن را به من اجازه داده است».
در متن كتاب به نام تفسير اشاره‌اى نشده است، اما بنابر اجماع دست‌نويس‌ها و منابع هم روزگار مؤلف، از جمله فهرست منتجب الدين رازى (ص 45)كه شاگرد شيخ بوده، همه جا نام كتاب روض الجنان و روح الجنان آمده است. تنها در معالم العلماى ابن شهر آشوب (ص 141) «روح الجنان و روح الجنان» ثبت شده كه قطعاً كلمه «روح» در آغاز آن محرّف «روض» است، چرا كه خود ابن شهر آشوب در كتاب ديگرش، مناقب (ج 1، ص 12)، گفته است: «ابوالفتوح روايت روض الجنان و روح الجنان فى تفسير القرآن را به من اجازه داده است».


شيوه تنظيم تفسير [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]] اصولا كلامى-روايى است، اما از آنجا كه بر جنبه‌هاى ادبى واژه‌هاى قرآنى مانند مباحث لغوى و زبانى و استشهاد به اشعار عربى براى روشن شدن معانى كلمات و جنبه‌هاى صرف و نحوى نيز تأكيد دارد، خصوصيت ادبى را هم مى‌توان بر آن افزود.
شيوه تنظيم تفسير [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]] اصولا كلامى-روايى است، اما از آنجا كه بر جنبه‌هاى ادبى واژه‌هاى قرآنى مانند مباحث لغوى و زبانى و استشهاد به اشعار عربى براى روشن شدن معانى كلمات و جنبه‌هاى صرف و نحوى نيز تأكيد دارد، خصوصيت ادبى را هم مى‌توان بر آن افزود.
خط ۶۹: خط ۶۹:
نشانه‌هايى چون تصريح به نام و نقل آشكار مطالب، استفاده‌ى [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]] از اهمّ تفسيرهاى عربى پيشين اعم از شيعه و سنّى را اثبات مى‌كند. او در تفسير خود از بسيارى مفسران پيشين، از قبيل امام حسن عسكرى(ع)، ابوالقاسم كعبى، ابومسلم محمد بن بحر اصفهانى، ابوعلى جبايى و پسرش ابوهاشم جبايى، ابوبكر اصمّ، ابوالحسن رُمّانى، زجّاج، حسين بن فضل بجلى، ابواسحاق ثعلبى، فتّال نيشابورى و بويژه محمد بن جرير طبرى، نام برده و از تفسيرهاى آنان و به‌طور خاص از تفسير طبرى استفاده كرده است (ياحقى، 1369ش، ص 327-332).
نشانه‌هايى چون تصريح به نام و نقل آشكار مطالب، استفاده‌ى [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]] از اهمّ تفسيرهاى عربى پيشين اعم از شيعه و سنّى را اثبات مى‌كند. او در تفسير خود از بسيارى مفسران پيشين، از قبيل امام حسن عسكرى(ع)، ابوالقاسم كعبى، ابومسلم محمد بن بحر اصفهانى، ابوعلى جبايى و پسرش ابوهاشم جبايى، ابوبكر اصمّ، ابوالحسن رُمّانى، زجّاج، حسين بن فضل بجلى، ابواسحاق ثعلبى، فتّال نيشابورى و بويژه محمد بن جرير طبرى، نام برده و از تفسيرهاى آنان و به‌طور خاص از تفسير طبرى استفاده كرده است (ياحقى، 1369ش، ص 327-332).


ابو الفتوح هنگام بحث فقهى و كلامى در آيات، اقوال مفسران اهل سنّت را تقريباً با بى‌طرفى كامل ذكر كرده و نظر خود را بر مبناى فقه و كلام شيعه، تحت عنوان «مذهب ما»، بيان داشته است. تفسير ابوالفتوح در ميان امّهات تفاسير شيعى پيشين، حتى در مباحث لغوى و معانى واژه‌هاى قرآنى و استشهاد به اشعار عربى، با التبيان فى تفسير القرآن [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و مجمع البيان فى تفسير القرآن طبرسى قابل مقايسه است و از اين نظر ظاهراً بر دو تفسير ديگر رجحان دارد (خزاعى، ص 205-216). ابوالفتوح ظاهراً از التبيان به طور مستقيم استفاده كرده اما به سبب قرب زمان تأليف از وجود مجمع البيان بى‌خبر بوده است و مشابهت اين دو مى‌تواند از اشتراك منابع و نزديكى مشرب فقهى و كلامى دو مؤلف ناشى شده باشد.
ابوالفتوح هنگام بحث فقهى و كلامى در آيات، اقوال مفسران اهل سنّت را تقريباً با بى‌طرفى كامل ذكر كرده و نظر خود را بر مبناى فقه و كلام شيعه، تحت عنوان «مذهب ما»، بيان داشته است. تفسير ابوالفتوح در ميان امّهات تفاسير شيعى پيشين، حتى در مباحث لغوى و معانى واژه‌هاى قرآنى و استشهاد به اشعار عربى، با التبيان فى تفسير القرآن [[طوسی، محمد بن حسن|شيخ طوسى]] و مجمع البيان فى تفسير القرآن طبرسى قابل مقايسه است و از اين نظر ظاهراً بر دو تفسير ديگر رجحان دارد (خزاعى، ص 205-216). ابوالفتوح ظاهراً از التبيان به طور مستقيم استفاده كرده اما به سبب قرب زمان تأليف از وجود مجمع البيان بى‌خبر بوده است و مشابهت اين دو مى‌تواند از اشتراك منابع و نزديكى مشرب فقهى و كلامى دو مؤلف ناشى شده باشد.


استفاده وسيع ابوالفتوح از منابع فقهى و كلامى فرق مختلف و مباحث تاريخى و قصص و حتى اسرائيليات، اهميت آن را از اين جهات نيز در ميان آثار همگن سزاوار تحقيق كرده است (براى نمونه عسكر حقوقى، تحقيق در تفسير [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]] ، 1346 ش، 3 ج).
استفاده وسيع ابوالفتوح از منابع فقهى و كلامى فرق مختلف و مباحث تاريخى و قصص و حتى اسرائيليات، اهميت آن را از اين جهات نيز در ميان آثار همگن سزاوار تحقيق كرده است (براى نمونه عسكر حقوقى، تحقيق در تفسير [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]] ، 1346 ش، 3 ج).
خط ۷۵: خط ۷۵:
تفسير [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]] بر تفسيرهاى عربى و فارسى بعد از خود اثر نهاده است. قاضى نور اللّه شوشترى (ج 1، ص 490) ضمن ستايش از اين تفسير، اظهار نظر كرده كه فخر الدين رازى اساس تفسير كبير خود را از اين كتاب گرفته و براى دفع انتحال، بعضى از تشكيكات خود را بر آن افزوده است. از ميان تفسيرهاى فارسى كه از ابوالفتوح متأثر بوده و به وضوح و گاه به عين عبارت از آن نقل قول كرده‌اند، مى‌توان به دو تفسير پر آوازه شيعه، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان معروف به تفسير گازر تأليف ابوالمحاسن حسين بن حسن جرجانى و منهج الصادقين ملا فتح اللّه كاشانى اشاره كرد. متن اين دو كتاب، به‌ويژه تفسير گازر، با روض الجنان اغلب يكسان و سزاوار سنجشهاى دقيق است (جرجانى، ج 1، مقدمه حسينى ارموى، ص ى-يا، لز-لح).
تفسير [[ابوالفتوح رازی، حسین بن علی|ابوالفتوح رازى]] بر تفسيرهاى عربى و فارسى بعد از خود اثر نهاده است. قاضى نور اللّه شوشترى (ج 1، ص 490) ضمن ستايش از اين تفسير، اظهار نظر كرده كه فخر الدين رازى اساس تفسير كبير خود را از اين كتاب گرفته و براى دفع انتحال، بعضى از تشكيكات خود را بر آن افزوده است. از ميان تفسيرهاى فارسى كه از ابوالفتوح متأثر بوده و به وضوح و گاه به عين عبارت از آن نقل قول كرده‌اند، مى‌توان به دو تفسير پر آوازه شيعه، جلاء الاذهان و جلاء الاحزان معروف به تفسير گازر تأليف ابوالمحاسن حسين بن حسن جرجانى و منهج الصادقين ملا فتح اللّه كاشانى اشاره كرد. متن اين دو كتاب، به‌ويژه تفسير گازر، با روض الجنان اغلب يكسان و سزاوار سنجشهاى دقيق است (جرجانى، ج 1، مقدمه حسينى ارموى، ص ى-يا، لز-لح).


تفسير ابوالفتوح تقريباً از زمان حيات مؤلف مورد توجه بوده و مرتب استنساخ و رونويسى شده است. تاكنون 53 نسخه ناقص و كامل از اين تفسير در كتابخانه‌هاى ايران و ديگر كشورها شناسايى شده (ابو الفتوح رازى، ج 1، مقدمه ياحقى و ناصح، ص هفتاد و شش-هشتاد و يك) كه كهن‌ترين آنها دست‌نويس شماره 1336ش آستان قدس رضوى مورخ ربيع الاول 556 است كه تنها مجلدات 16 و 17 تفسير را شامل مى‌شود. نسخه‌اى از اين كتاب متعلق به كتابخانه شخصى جلال الدين [[محدث، جلال‌الدین|محدث ارموى]]، مورخ دوم صفر 579، صريحاً نشان مى‌دهد كه از روى نسخه‌اى به تاريخ 533 كتابت شده است (براى آگاهى بيشتر بينش، ص 44-51؛ياحقى، 1362 ش، ص 160-188). از ميان 53 دست‌نويس شناخته شده‌ى اين اثر، تنها چهار نسخه است كه دو دوره‌ى كامل تفسير (هر دوره در دو نسخه) را تشكيل مى‌دهد و مابقى تنها بخشى از اين تفسير است. تفسير روض الجنان بر اساس تقسيم‌بندى خود مؤلف و تصريح برخى از هم روزگاران او مانند منتجب الدين رازى (همانجا) و عبدالجليل قزوينى (ص 212) و اتفاق همه‌ى دست‌نويسها بيست جلد بوده كه فراهم‌آورندگان سه چاپ اول كتاب تقسيم‌بندى را مراعات نكرده‌اند.
تفسير ابوالفتوح تقريباً از زمان حيات مؤلف مورد توجه بوده و مرتب استنساخ و رونويسى شده است. تاكنون 53 نسخه ناقص و كامل از اين تفسير در كتابخانه‌هاى ايران و ديگر كشورها شناسايى شده (ابوالفتوح رازى، ج 1، مقدمه ياحقى و ناصح، ص هفتاد و شش-هشتاد و يك) كه كهن‌ترين آنها دست‌نويس شماره 1336ش آستان قدس رضوى مورخ ربيع الاول 556 است كه تنها مجلدات 16 و 17 تفسير را شامل مى‌شود. نسخه‌اى از اين كتاب متعلق به كتابخانه شخصى جلال الدين [[محدث، جلال‌الدین|محدث ارموى]]، مورخ دوم صفر 579، صريحاً نشان مى‌دهد كه از روى نسخه‌اى به تاريخ 533 كتابت شده است (براى آگاهى بيشتر بينش، ص 44-51؛ياحقى، 1362 ش، ص 160-188). از ميان 53 دست‌نويس شناخته شده‌ى اين اثر، تنها چهار نسخه است كه دو دوره‌ى كامل تفسير (هر دوره در دو نسخه) را تشكيل مى‌دهد و مابقى تنها بخشى از اين تفسير است. تفسير روض الجنان بر اساس تقسيم‌بندى خود مؤلف و تصريح برخى از هم روزگاران او مانند منتجب الدين رازى (همانجا) و عبدالجليل قزوينى (ص 212) و اتفاق همه‌ى دست‌نويسها بيست جلد بوده كه فراهم‌آورندگان سه چاپ اول كتاب تقسيم‌بندى را مراعات نكرده‌اند.


==وضعيت كتاب==
==وضعيت كتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش