۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'حسين مؤنس' به 'حسين مؤنس ') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
'''سپيده دم اندلس'''، ترجمه فارسى كتاب فجر الاندلس حسين | '''سپيده دم اندلس'''، ترجمه فارسى كتاب فجر الاندلس [[مونس، حسین|حسين مؤنس]] ، به قلم حميدرضا شيخى است. تاريخ اندلس را مىتوان از جنبههاى گوناگونى كاويد؛ اما نويسنده در اين كتاب با نگاهى تحقيقى و نقّادانه به بررسى فقط يك دوره چهل و پنج ساله؛ يعنى دوره واليان يا استانداران مىپردازد. | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
كتاب با نگاهى به اوضاع اسپانياى تحت حكومت گوتها آغاز شده است. سپس فتح مغرب و طرحريزى قيروان و تونس مورد بررسى قرار گرفته است. با ورود اسلام به اسپانيا چهره اين سرزمين به كلى دگرگون شد. با آن كه اسپانيا كشورى دوردست و تقريباً بريده از جهان اسلام بود و امكان ارتباط با مركز خلافت چندان ساده نبود و اين امور براى مسلمانان فاتح مشكلاتى به وجود مىآورد - به طورى كه يك بار عمر بن عبدالعزيز تصميم به بيرون بردن مسلمانان از اندلس گرفت - ليكن مسلمانان با قدرت تمام و ايمانى تزلزل ناپذير در اين كشور ماندند و با ايجاد تغييراتى ژرف و گسترده، بناى كاخ فرهنگ و تمدنى پرشكوه و خيرهكننده را پى ريختند؛ تمدن و فرهنگى كه محال است يك محقق، هر چند غيرمنصف، به بررسى تاريخ اسپانيا بپردازد و از كنار آن بگذرد و به تأثير شگرف مسلمانان در اين كشور بىاعتنايى يا كماعتنايى ورزد. | كتاب با نگاهى به اوضاع اسپانياى تحت حكومت گوتها آغاز شده است. سپس فتح مغرب و طرحريزى قيروان و تونس مورد بررسى قرار گرفته است. با ورود اسلام به اسپانيا چهره اين سرزمين به كلى دگرگون شد. با آن كه اسپانيا كشورى دوردست و تقريباً بريده از جهان اسلام بود و امكان ارتباط با مركز خلافت چندان ساده نبود و اين امور براى مسلمانان فاتح مشكلاتى به وجود مىآورد - به طورى كه يك بار عمر بن عبدالعزيز تصميم به بيرون بردن مسلمانان از اندلس گرفت - ليكن مسلمانان با قدرت تمام و ايمانى تزلزل ناپذير در اين كشور ماندند و با ايجاد تغييراتى ژرف و گسترده، بناى كاخ فرهنگ و تمدنى پرشكوه و خيرهكننده را پى ريختند؛ تمدن و فرهنگى كه محال است يك محقق، هر چند غيرمنصف، به بررسى تاريخ اسپانيا بپردازد و از كنار آن بگذرد و به تأثير شگرف مسلمانان در اين كشور بىاعتنايى يا كماعتنايى ورزد. | ||
مستشرقان و محققان اروپايى بيش از مسلمانان به تاريخ اسپانياى اسلامى اهتمام ورزيدهاند و در بين ما مسلمانان باز دنياى عرب به مراتب از ما جلوتر است. تعداد كتابهايى كه با زبان فارسى پيرامون اندلس اسلامى نوشته و يا ترجمه شده است، از تعداد انگشتان يك دست هم فراتر نمىرود كه در اين ميان كتاب حاضر از بهترين آثار در اين زمينه بهشمار مىرود. دكتر حسين مؤنس كه استاد تاريخ اسلام دانشگاه قاهره و مدير انستيتوى مطالعات اسلامى مادريد است، از شايستگى لازم براى پرداختن به موضوعى كه تحقيق آن را به عهده گرفته، برخوردار است و الحق در اين زمينه سنگ تمام گذاشته است. | مستشرقان و محققان اروپايى بيش از مسلمانان به تاريخ اسپانياى اسلامى اهتمام ورزيدهاند و در بين ما مسلمانان باز دنياى عرب به مراتب از ما جلوتر است. تعداد كتابهايى كه با زبان فارسى پيرامون اندلس اسلامى نوشته و يا ترجمه شده است، از تعداد انگشتان يك دست هم فراتر نمىرود كه در اين ميان كتاب حاضر از بهترين آثار در اين زمينه بهشمار مىرود. دكتر [[مونس، حسین|حسين مؤنس]] كه استاد تاريخ اسلام دانشگاه قاهره و مدير انستيتوى مطالعات اسلامى مادريد است، از شايستگى لازم براى پرداختن به موضوعى كه تحقيق آن را به عهده گرفته، برخوردار است و الحق در اين زمينه سنگ تمام گذاشته است. | ||
نويسنده در مقدمه كتاب، به ضرورت نياز به تاريخ عمومى اندلس از آغاز فتح اسلامى تا پايان پادشاهى گرانادا و بررسى اوضاع مسلمانان اين سرزمين كه پس از آن دچار عقبماندگى شدند و نيز تأثيرات ژرف و ماندگار اندلس عزيز اسلامى در تاريخ تمدن بشرى اشاره كرده است. وى متذكر مىشود كه كتاب حاضر را به نيت پركردن اين خلأ و برآوردن اين نياز آغاز كرده است. او با اشاره به محدوديتهاى تاريخ عمومى، علت پرداخت به مقطع تاريخى چهل و پنج ساله را چنين تشريح مىكند: «در همان ابتداى كار متوجه شدم آن ايجاز و اختصارى كه لازمه تواريخ عمومى است، موجب مىشود بسيارى از جلوههاى زيبا و دلانگيز تاريخ اين بهشت گمشده اسلامى از ديدگان پنهان بماند؛ چرا كه در جهان اسلام اندلس سرزمينى منحصر بهفرد بود: مردم آن آميزهاى از نژادهاى اروپايى و شرقى بودند و تمدنش زاييده پيوند فكرى شرق و غرب بود، به نحوى كه نظير آن را در ديگر نقاط جهان اسلام كمتر مىتوان يافت. از اين رو، تاريخ اندلس تاريخى ژرف و پهناور است و هر جنبهاى از آن ويژگىها و شناسههاى خود را دارد كه در خور بررسى، تأمل و اعجاب است. اين ويژگىها فقط با تحقيق همراه با تأنى و بردبارى روشن مىشود؛ تحقيقى كه مشكلات را مطرح مىكند و براى حلّ آنها مىكوشد.... با توجه به اين نكته بود كه به جاى تاريخ عمومى اختصاصاً به بررسى مفصل يكى از اعصار تاريخ اندلس؛ يعنى عصر واليان روى آوردم. اين بررسى، تاريخ اندلس را از كمى پيش از اسلامى تا برپايى دولت اموى به دست عبدالرحمن بن معاويه را در برمىگيرد». | نويسنده در مقدمه كتاب، به ضرورت نياز به تاريخ عمومى اندلس از آغاز فتح اسلامى تا پايان پادشاهى گرانادا و بررسى اوضاع مسلمانان اين سرزمين كه پس از آن دچار عقبماندگى شدند و نيز تأثيرات ژرف و ماندگار اندلس عزيز اسلامى در تاريخ تمدن بشرى اشاره كرده است. وى متذكر مىشود كه كتاب حاضر را به نيت پركردن اين خلأ و برآوردن اين نياز آغاز كرده است. او با اشاره به محدوديتهاى تاريخ عمومى، علت پرداخت به مقطع تاريخى چهل و پنج ساله را چنين تشريح مىكند: «در همان ابتداى كار متوجه شدم آن ايجاز و اختصارى كه لازمه تواريخ عمومى است، موجب مىشود بسيارى از جلوههاى زيبا و دلانگيز تاريخ اين بهشت گمشده اسلامى از ديدگان پنهان بماند؛ چرا كه در جهان اسلام اندلس سرزمينى منحصر بهفرد بود: مردم آن آميزهاى از نژادهاى اروپايى و شرقى بودند و تمدنش زاييده پيوند فكرى شرق و غرب بود، به نحوى كه نظير آن را در ديگر نقاط جهان اسلام كمتر مىتوان يافت. از اين رو، تاريخ اندلس تاريخى ژرف و پهناور است و هر جنبهاى از آن ويژگىها و شناسههاى خود را دارد كه در خور بررسى، تأمل و اعجاب است. اين ويژگىها فقط با تحقيق همراه با تأنى و بردبارى روشن مىشود؛ تحقيقى كه مشكلات را مطرح مىكند و براى حلّ آنها مىكوشد.... با توجه به اين نكته بود كه به جاى تاريخ عمومى اختصاصاً به بررسى مفصل يكى از اعصار تاريخ اندلس؛ يعنى عصر واليان روى آوردم. اين بررسى، تاريخ اندلس را از كمى پيش از اسلامى تا برپايى دولت اموى به دست عبدالرحمن بن معاويه را در برمىگيرد». | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
مؤنس از تمام مواد تاريخ موجود بهره گرفته و پس از طرح مشكلات تاريخى تا آن جا كه منابع و مآخذ يارى مىرسانند، به حل آنها مبادرت ورزيده است. اين مطلب را خواننده به ويژه در مباحث مربوط به عناصر تشكيل دهنده جمعيت و ريشههاى سازمان ادارى و مالى مشاهده مىكند. در بررسى اين مباحث به سراغ ريشههاى دور و پنهان رفته و گاه تحولات آنها را در دهها سال پس از عصرى كه در اين كتاب عهدهدار بررسى آن شده، جستجو كرده است. او مىگويد: «پديدههاى تاريخى پديدههايى بىريشه و خلقالساعه نيستند، بلكه از اصولى سرچشمه مىگيرند و در مسيرهايى كه شرايط و حوادث مشخص مىسازد، حركت مىكنند. در مشكلاتى كه مطرح كردهام به راهحلهايى رسيدهام كه اميدوارم محققان را در بررسى تاريخ اندلس خصوصاً و تاريخ اسلام عموماً كمك كند». | مؤنس از تمام مواد تاريخ موجود بهره گرفته و پس از طرح مشكلات تاريخى تا آن جا كه منابع و مآخذ يارى مىرسانند، به حل آنها مبادرت ورزيده است. اين مطلب را خواننده به ويژه در مباحث مربوط به عناصر تشكيل دهنده جمعيت و ريشههاى سازمان ادارى و مالى مشاهده مىكند. در بررسى اين مباحث به سراغ ريشههاى دور و پنهان رفته و گاه تحولات آنها را در دهها سال پس از عصرى كه در اين كتاب عهدهدار بررسى آن شده، جستجو كرده است. او مىگويد: «پديدههاى تاريخى پديدههايى بىريشه و خلقالساعه نيستند، بلكه از اصولى سرچشمه مىگيرند و در مسيرهايى كه شرايط و حوادث مشخص مىسازد، حركت مىكنند. در مشكلاتى كه مطرح كردهام به راهحلهايى رسيدهام كه اميدوارم محققان را در بررسى تاريخ اندلس خصوصاً و تاريخ اسلام عموماً كمك كند». | ||
حميدرضا شيخى ترجمهاى سليس و روان از كتاب به دست داده است. وى درباره ترجمه اين اثر چنين مىنويسد: «حدود سه سال پيش كه به ترجمه تاريخ فتح اندلس، اثر ابنقوطيه اشتغال داشتم، براى روشن شدن برخى ابهامات و گشودن پارهاى گرههاى كور كتاب ناچار بودم، به كتابها و منابعى درباره تاريخ اندلس مراجعه كنم. در ميان اين كتابها، كتاب بسيار ارزشمند و محققانه فجر الاندلس، نوشته دانشمند محقق و پرتلاش آقاى دكتر حسين | حميدرضا شيخى ترجمهاى سليس و روان از كتاب به دست داده است. وى درباره ترجمه اين اثر چنين مىنويسد: «حدود سه سال پيش كه به ترجمه تاريخ فتح اندلس، اثر ابنقوطيه اشتغال داشتم، براى روشن شدن برخى ابهامات و گشودن پارهاى گرههاى كور كتاب ناچار بودم، به كتابها و منابعى درباره تاريخ اندلس مراجعه كنم. در ميان اين كتابها، كتاب بسيار ارزشمند و محققانه فجر الاندلس، نوشته دانشمند محقق و پرتلاش آقاى دكتر [[مونس، حسین|حسين مؤنس]] ، توجه مرا به خود جلب كرد و بر آن شدم تا پس از اتمام ترجمه تاريخ فتح اندلس به ترجمه اين كتاب همت گمارم». | ||
== وضعيت== | == وضعيت== |
ویرایش