۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ه«' به 'ه «') |
جز (جایگزینی متن - 'عين القضات همدانى' به 'عين القضات همدانى ') |
||
خط ۹۱: | خط ۹۱: | ||
سريان عشق و ظهور آن؛ ملامت در عاشق و معشوق و خلق؛ ملامت در عشق؛ اقبال و ادبار عشق؛ مخفى بودن سر عشق؛ وحدت عاشق و معشوق؛ رابطه پيوندى و تعلقى عشق؛ حقيقت عشق بلاست؛ خامى، بدايت عشق است و خفاء، نهايت آن؛ بارگاه عشق، ايوان جان است؛ دل، محل صفات عشق است؛ حقيقت عشق چون پيدا شود، عاشق، قوت معشوق آيد، نه معشوق، قوت عاشق؛ صفت معشوق، استغنا و كبريايى است و صفت عاشق، مذلت و خوارى؛ اسرار عشق، در حروف عشق مضمر است؛ عشق، سكرى است در آلت ادراك و مانع از كمال ادراك؛ عشق را به قبله معيّن حاجت نيست؛ عشق، به حقيقت بناى قدس است؛ اصل عشق از قدم است؛ عاشقى، همه اسيرى است و معشوقى، همه اميرى. | سريان عشق و ظهور آن؛ ملامت در عاشق و معشوق و خلق؛ ملامت در عشق؛ اقبال و ادبار عشق؛ مخفى بودن سر عشق؛ وحدت عاشق و معشوق؛ رابطه پيوندى و تعلقى عشق؛ حقيقت عشق بلاست؛ خامى، بدايت عشق است و خفاء، نهايت آن؛ بارگاه عشق، ايوان جان است؛ دل، محل صفات عشق است؛ حقيقت عشق چون پيدا شود، عاشق، قوت معشوق آيد، نه معشوق، قوت عاشق؛ صفت معشوق، استغنا و كبريايى است و صفت عاشق، مذلت و خوارى؛ اسرار عشق، در حروف عشق مضمر است؛ عشق، سكرى است در آلت ادراك و مانع از كمال ادراك؛ عشق را به قبله معيّن حاجت نيست؛ عشق، به حقيقت بناى قدس است؛ اصل عشق از قدم است؛ عاشقى، همه اسيرى است و معشوقى، همه اميرى. | ||
رساله عينيه يا مكتوب احمد غزالى به عين القضات همدانى | رساله عينيه يا مكتوب احمد غزالى به [[عینالقضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] | ||
اثر حاضر، در واقع شاهكار احمد غزالى به شمار مىرود؛ بهطورى كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در«نفحات الانس» تصريح مىكند كه ميان عين القضات و شيخ احمد غزالى، مكاتبات و مراسلات بسيارى وجود داشته؛ از آن جمله، رساله عينيه غزالى است كه در فصاحت و روانى مىتوان گفت براى آن نظيرى وجود ندارد. | اثر حاضر، در واقع شاهكار احمد غزالى به شمار مىرود؛ بهطورى كه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] در«نفحات الانس» تصريح مىكند كه ميان عين القضات و شيخ احمد غزالى، مكاتبات و مراسلات بسيارى وجود داشته؛ از آن جمله، رساله عينيه غزالى است كه در فصاحت و روانى مىتوان گفت براى آن نظيرى وجود ندارد. | ||
خط ۹۷: | خط ۹۷: | ||
غزالى در اين اثر، براى بيان مكنونات قلبى و عقايد شخصى، متوسل به آيات و اخبار و حكايات و اقوال و اشعار و امثال مىگردد. اينكه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] مىگويد: «براى آن نظيرى وجود ندارد»، به خاطر آن است كه غزالى، در اين اثر، نوادر اقوال عرفا و شعرا و ادبا و فقها و حكما و زهاد و صاحبان مثل و آيات و اخبار و غيره را نقل مىكند كه مىتوان گفت هيچ سطرى از اين رساله از غزالى نيست و كار غزالى صرفاً آوردن ادوات ربط، بين اقوال است. خوشبختانه آقاى مجاهد، مصادر و مآخذ اقوال مزبور را به دست آورده و در تعليقات متذكر شده است. | غزالى در اين اثر، براى بيان مكنونات قلبى و عقايد شخصى، متوسل به آيات و اخبار و حكايات و اقوال و اشعار و امثال مىگردد. اينكه [[جامی، عبدالرحمن|جامى]] مىگويد: «براى آن نظيرى وجود ندارد»، به خاطر آن است كه غزالى، در اين اثر، نوادر اقوال عرفا و شعرا و ادبا و فقها و حكما و زهاد و صاحبان مثل و آيات و اخبار و غيره را نقل مىكند كه مىتوان گفت هيچ سطرى از اين رساله از غزالى نيست و كار غزالى صرفاً آوردن ادوات ربط، بين اقوال است. خوشبختانه آقاى مجاهد، مصادر و مآخذ اقوال مزبور را به دست آورده و در تعليقات متذكر شده است. | ||
نامههاى احمد غزالى به عين القضات همدانى | نامههاى احمد غزالى به [[عینالقضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] | ||
شامل هفت نامه با مشخصات زير است: | شامل هفت نامه با مشخصات زير است: | ||
خط ۱۴۹: | خط ۱۴۹: | ||
10. رساله نوريه. | 10. رساله نوريه. | ||
همچنين وى، به بيان آراء و عقايد احمد غزالى مىپردازد و اقوال پراكندهاى را كه در كتابها از احمد غزالى روايت شده، مىآورد. يكى از كسانى كه آراء احمد غزالى را بيش از ديگران نقل كرده است، عين القضات همدانى مريد وى مىباشد. وى، در چندين جا از آثار خود، از آن جمله در تمهيداتش، اقوال امام احمد غزالى را نقل مىكند. يكى از آرايى كه عين القضات، از غزالى نقل كرده اين است كه احاطه كرسى خداوند بر سماوات، احاطه جسمانى است. | همچنين وى، به بيان آراء و عقايد احمد غزالى مىپردازد و اقوال پراكندهاى را كه در كتابها از احمد غزالى روايت شده، مىآورد. يكى از كسانى كه آراء احمد غزالى را بيش از ديگران نقل كرده است، [[عینالقضاة، عبدالله بن محمد|عين القضات همدانى]] مريد وى مىباشد. وى، در چندين جا از آثار خود، از آن جمله در تمهيداتش، اقوال امام احمد غزالى را نقل مىكند. يكى از آرايى كه عين القضات، از غزالى نقل كرده اين است كه احاطه كرسى خداوند بر سماوات، احاطه جسمانى است. | ||
يكى از اقوال غزالى، گفتارى است كه شيخ عطار ضمن حكايتى در«الهىنامه» از او نقل مىكند و اين داستان را مرحوم بديع الزمان فروزانفر به نثر درآورده است. حاج ملا باباى قزوينى، معاصر [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] نيز نقلى از احمد غزالى در كشكول خود دارد كه قابل مراجعه است... | يكى از اقوال غزالى، گفتارى است كه شيخ عطار ضمن حكايتى در«الهىنامه» از او نقل مىكند و اين داستان را مرحوم بديع الزمان فروزانفر به نثر درآورده است. حاج ملا باباى قزوينى، معاصر [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شيخ بهائى]] نيز نقلى از احمد غزالى در كشكول خود دارد كه قابل مراجعه است... |
ویرایش