۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' »' به '» ') |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
== معرفى | == معرفى اجمالى == | ||
'''مکاشفة | '''مکاشفة القلوب المقرب إلى علام الغيوب'''، اثر [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]] (504ق)است که به زبان عربى پيرامون برخى از موضوعات اخلاقى و عرفانى برگرفته از آيات و روايات، نوشته شده است . | ||
== ساختار == | == ساختار == | ||
کتاب | کتاب با معرفى مؤلف آغاز گرديده و در ادامه، مقدمه اى از محقق کتاب ذکر شده و سپس طى 111 باب به مطالب اخلاقى و عرفانى در موضوعات پراکنده اشاره شده است . | ||
روش | روش مؤلف بر اين بوده که در هر باب با آوردن آيه و روايتى به بحث ادامه داده و از قول حکماء و بزرگان، با عبارت «قال بعض الحکماء» استفاده کرده و در هر بابى اگر مى خواسته حکايتى را به عنوان شاهد مثال و توضيح مطلب ذکر کند، ابتدا لفظ «حکى» يا «حکاية» را ذکر نموده و سپس داستان و حکايت را آورده است . | ||
اکثر ابواب | اکثر ابواب کتاب از 3 يا 4 صفحه تجاوز نمى کند و همه آنها داراى يکدستى در حجم مطالب است . | ||
== گزارش | == گزارش محتوا == | ||
در ابتدا، شرح | در ابتدا، شرح حالى از مؤلف کتاب، [[غزالی، محمد بن محمد|ابوحامد غزالى]]، ذکر شده است و در آن به معرفى آثار، اساتيد و شاگردان وى پرداخته شده است . در ادامه، مقدمه اى از محقق کتاب، آقاى عبدالمجيد طعمه حلبى آورده شده است که حاکى از اين است که کتاب «مکاشفة القلوب المقرب الى علام الغيوب» اثر غزالى را مختصر نموده و نام آن را «مکاشفة القلوب» نهاده است . سپس اصل کتاب با باب اول به نام» فى بيان الخوف «آغاز مى گردد و با باب 111 به نام «فى وفات النبى(ص)» خاتمه مى يابد. | ||
مؤلف، پس | مؤلف، پس از نام حضرت على(ع)، عبارت «کرم الله وجهه» و بعد از اسم خلفا عبارت «رضى الله عنه» را ذکر نموده است . | ||
#: ابواب | #: ابواب کتاب را مى توان به چند دسته زير تقسيم نمود: | ||
# ابوابى | # ابوابى که اشاره به مراتب عرفانى دارند، مانند: خوف، صبر، توبه، محبت، عشق و... | ||
# ابوابى | # ابوابى که اشاره به رذائل و فضائل اخلاقى و کردارهاى شايسته و ناشايسته دارند، مانند: غفلت، فسق، نفاق، نسيان الله، غيبت، نميمه، زنا، صله رحم، زکات، نيکى به والدين، قناعت و... | ||
# ابوابى | # ابوابى که اشاره به عناوين اخلاقى و عرفانى اى دارد که مربوط به عوالم پس از مرگ مى باشد: مانند: قبر، نفخ و فزع و حشر من المقابر، شدت موت، عقوبت تارک الصلات و... | ||
# ابواب | # ابواب مربوط به فضيلت ماه هاى قمرى، مانند: شعبان، رمضان، رجب و... | ||
مؤلف | مؤلف اگر در نقل حکايت ها، اسمى از اشخاص را مى دانسته، به آن اشاره کرده و اگر از آن بى اطلاع بوده، با عبارت» قال بعض الحکماء«، «حکى بعض الصالحين» و يا «روى انّ بعضهم» به حکايت يا شاهد مثال خود استناد جسته است . | ||
اکثر ابواب | اکثر ابواب کتاب، به صورت مرتب و دسته بندى شده است که در آنها مى توان چند مطلب را مشاهده نمود: | ||
# استفاده | # استفاده از آيات؛ | ||
# استفاده | # استفاده از کلام حضرت رسول(ص)؛ | ||
# نقل | # نقل سخن بزرگان و عرفا؛ | ||
# نقل | # نقل حکايت هايى جهت توضيح بيشتر مطلب و شاهدِ مثال . | ||
از جمله | از جمله مباحث کتاب، بحث خوف است . مؤلف، با آوردن خبرى از پيامبر(ص) بدين قرار که: «خدا ملکى را خلق کرد که بالى در مشرق و بالى در مغرب دارد، سر او زير عرش الهى، دو پايش زير زمين هفتم و به تعداد مخلوقات الهى، پر دارد. هنگامى که مرد يا زنى از امت من بر من صلوات بفرستد، خدا اين ملک را امر مى کند که در دريايى از نور در تحت عرش الهى فرو رود سپس خارج گردد و بالش را در آن حرکت مى دهد، سپس از هر پرى قطره اى مى چکد، سپس خدا از هر قطره ملکى را خلق مى کند که براى اين شخص تا روز قيامت طلب استغفار مى کنند». | ||
در ادامه | در ادامه اين حديث، آورده که بعضى از حکماء گفته اند: «سلامت جسم، در قلت طعام و سلامت روح، در قلت گناه و سلامت دين، در صلوات فرستادن بر خير الانام، حضرت محمد(ص) است». | ||
وى | وى در ادامه بحث خوف، اين آيه را ذکر مى کند:{{متن قرآن|يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله|سوره=حشر|آیه=18}}، بعد مى گويد: «يعنى از خدا خشيت داشته باشيد«، سپس اين آيه را آورده: {{متن قرآن|و لتنظر نفس ما قدمت لغد|سوره=حشر|آیه=18}} | ||
و مى گويد: «يعنى انسان | و مى گويد: «يعنى انسان بايد براى روز قيامت عمل کند و معناى آن اين است که صدقه بدهيد و فرمان خدا را اطاعت کنيد تا در روز قيامت، پاداش الهى را بيابيد»، سپس اين آيه را آورده: {{متن قرآن|و اتقو الله ان الله خبير بما تعملون|سوره=حشر|آیه=18}} | ||
و در ادامه، ذکر مى کند که | و در ادامه، ذکر مى کند که خدا آگاه به خير و شر است، پس ملائکه، آسمان، زمين، شب و روز، همه در روز قيامت شهادت مى دهند به آنچه که ابن آدم از خير و شر عمل کرده است حتى جوارحش شهادت مى دهند. | ||
زمين | زمين براى مؤمن شهادت مى دهد و مى گويد: بر من نماز گذارده، روزه گرفته، حج رفته، پس مؤمن شاد مى شود و عليه کافر شهادت مى دهد و مى گويد: بر روى من به خدا شرک ورزيد، زنا کرد، شراب خورد، اکل به حرام نمود. | ||
مؤلف | مؤلف سپس ادامه مى دهد که مؤمن کسى است که با تمام جوارحش از خدا بترسد؛ چنان که ابوليث فقيه مى گويد:»علامت خوف الهى در هفت چيز ظاهر مى شود: اول، در زبان که آن را از کذب و غيبت و نميمه و تهمت و کلام نامربوط، بازمى دارد و آن را مشغول ذکر الهى، تلاوت قرآن و مذاکره علم قرار مى دهد. | ||
دوم، قلبش | دوم، قلبش که دشمنى، تهمت و حسادت نسبت به برادران را از آن خارج مى کند، زيرا حسد، حسنات را محو مى کند؛ چنان که پيامبر فرمودند: «حسد، حسنات را مى خورد، همان طور که آتش، هيزم را». حسد از امراض بزرگ در قلوب است و امراض قلوب جز با علم و عمل مداوا نمى شود. | ||
سوم، نگاهش | سوم، نگاهش که آن را به هيچ حرامى از مشروبات و مأکولات و ملبوسات و غير آن نمى افکند و نيز راغبانه به دنيا نمى نگرد، بلکه عبرت گيرانه به آن نگاه مى کند و به آنچه براى او حلال نيست نظر نمى نمايد؛ چنان که رسول(ص) مى فرمايد: کسى که دو چشم خود را از حرام پر کند خدا در روز قيامت دو ديده او را از آتش آکنده مى سازد». مؤلف، سخن ابوليث را در مورد علامت خوف در ساير اعضا پيگيرى مى کند و اين بحث را با ذکر حکاياتى در مورد خوف حضرت داود و حضرت ابراهيم(ع) به پايان مى برد. | ||
از جمله | از جمله مباحث کتاب، مطلبى است که در باب 19 تحت عنوان «عقوبت شارب الخمر» آمده . مؤلف پس از ذکر آيه {{متن قرآن|يسئلونک عن الخمر|سوره=بقره|آیه=۹۱۲}}، مطلبى را ذکر مى کند که نشان از صداقت و عدم کتمان بعضى از واقعيات توسط وى، حتى بر ضد خلفا دارد؛ مثلا در اين باب، پس از ذکر اين نکته که با وجود تحريم شراب خوارى و ابلاغ آن توسط رسول اکرم(ص)، افرادى با حالت مستى به نماز مى ايستادند و خداوند با فرستادن فرمان ديگر آنان را از اين عمل زشت نهى فرمود، مى نويسد: عمر بن خطاب شراب خورد و در حالت مستى با استخوان شتر فرق سر عبدالرحمن بن عوف را شکافت، سپس نشست و بر کشته هاى بدر نوحه سرايى نمود. خبر به رسول خدا(ص) رسيد، حضرت خشمگين شدند و درحالى که عبايشان روى زمين کشيده مى شد، نزد عمر آمدند و با وسيله اى که در دست مبارکشان بود بر سر عمر کوبيدند. عمر فرياد زد از خشم خدا و رسول، به خدا پناه مى برم ... | ||
== وضعيت | == وضعيت کتاب == | ||
پاورقى هاى | پاورقى هاى کتاب، مربوط به ارجاع آيات و روايات و توضيح معناى بضعى از واژگان و مطالب کتاب مى باشد. | ||
فهرست | فهرست مطالب کتاب، در پايان آن قيد شده است . | ||
==پانويس == | ==پانويس == | ||
<references /> | <references /> | ||
== منابع | == منابع مقاله == | ||
متن | متن و مقدمه کتاب . |
ویرایش