۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
#ترجمه اشعار بنا به ضرورت صورت گرفته؛ يعنى هرجا كه اشعار رابطه توضيحى با حادثه مورد بحث داشته، ترجمه شده است و در غير اين صورت حذف گرديده است <ref>توضيح مترجم، ص 13</ref>. | #ترجمه اشعار بنا به ضرورت صورت گرفته؛ يعنى هرجا كه اشعار رابطه توضيحى با حادثه مورد بحث داشته، ترجمه شده است و در غير اين صورت حذف گرديده است <ref>توضيح مترجم، ص 13</ref>. | ||
على بيات در انتهاى مقالهاى تحت عنوان «وقعة الصفين» به سه ترجمه از اين اثر اشاره مىكند: نخست ترجمهاى تحت عنوان «سندس و استبرق» به قلم شيخ محمدمهدى مسجد شاهى در 218 صفحه كه در 1345ق، بهصورت چاپ سنگى در اصفهان منتشر شده است. باز گردان دوم، ترجمه كريم زمانى. وى بهحق اين دو ترجمه را به سبب حذف پارهاى مطالب چون اسناد روايات، اشعار و رجزها ناقص دانسته و در ادامه مىنويسد: «بازگردان سوم به كوشش دكتر [[اتابکی، پرویز|پرويز اتابكى]] | على بيات در انتهاى مقالهاى تحت عنوان «وقعة الصفين» به سه ترجمه از اين اثر اشاره مىكند: نخست ترجمهاى تحت عنوان «سندس و استبرق» به قلم شيخ محمدمهدى مسجد شاهى در 218 صفحه كه در 1345ق، بهصورت چاپ سنگى در اصفهان منتشر شده است. باز گردان دوم، ترجمه كريم زمانى. وى بهحق اين دو ترجمه را به سبب حذف پارهاى مطالب چون اسناد روايات، اشعار و رجزها ناقص دانسته و در ادامه مىنويسد: «بازگردان سوم به كوشش دكتر [[اتابکی، پرویز|پرويز اتابكى]] به شكلى وزين و شايسته به سال 1366ش، در 819 صفحه در تهران به انجام رسيده است» <ref>بيات، على، ص 12</ref>. | ||
احمد تنكابنى نيز در مقاله ديگرى با عنوان «واقعه صفين در تاريخ، ترجمهاى ناقص از كتابى كهن و معتبر»، به بررسى ترجمه زمانى پرداخته است. وى در ابتداى مقاله، نثر كتاب را «نسبتاً روان» دانسته و بهاختصار اهميت كتاب و امانتدارى نويسنده در نقل حوادث و وقايع صفين را متذكر شده است. سپس به نقد ترجمه زمانى پرداخته و مىنويسد: «مؤلف، كه مورخى حقيقتنگار و امين است، بهتفصيل نام راويان هر خبر و گزارش را ذكر مىكند و تمام روايات را بهنحو «معنعن» توثيق مىنمايد. نقل سلسله روات براى محققانى كه قصد پژوهش و سنجش دارند و به ارزيابى وقايع تاريخى همت مىگمارند، بسيار مهم و گرهگشاست، ولى متأسفانه در ترجمه يادشده به عذر احتراز از اطناب، از نقل سلسله راويان و ناقلان اخبار كه در حكم ضمانتنامه صحت هر خبر مىتواند بود [باشد]، بهكلى صرف نظر شده و به اين ترتيب مقدار زيادى از اعتبار كتاب در ترجمه ساقط شده است» <ref>تنكابنى، احمد، ص 23</ref>. | احمد تنكابنى نيز در مقاله ديگرى با عنوان «واقعه صفين در تاريخ، ترجمهاى ناقص از كتابى كهن و معتبر»، به بررسى ترجمه زمانى پرداخته است. وى در ابتداى مقاله، نثر كتاب را «نسبتاً روان» دانسته و بهاختصار اهميت كتاب و امانتدارى نويسنده در نقل حوادث و وقايع صفين را متذكر شده است. سپس به نقد ترجمه زمانى پرداخته و مىنويسد: «مؤلف، كه مورخى حقيقتنگار و امين است، بهتفصيل نام راويان هر خبر و گزارش را ذكر مىكند و تمام روايات را بهنحو «معنعن» توثيق مىنمايد. نقل سلسله روات براى محققانى كه قصد پژوهش و سنجش دارند و به ارزيابى وقايع تاريخى همت مىگمارند، بسيار مهم و گرهگشاست، ولى متأسفانه در ترجمه يادشده به عذر احتراز از اطناب، از نقل سلسله راويان و ناقلان اخبار كه در حكم ضمانتنامه صحت هر خبر مىتواند بود [باشد]، بهكلى صرف نظر شده و به اين ترتيب مقدار زيادى از اعتبار كتاب در ترجمه ساقط شده است» <ref>تنكابنى، احمد، ص 23</ref>. |
ویرایش