جزری، محمد بن محمد

    از ویکی‌نور
    جزری، محمد بن محمد
    نام جزری، محمد بن محمد
    نام‎های دیگر اب‍ن‌ال‍ج‍زری‌، اب‍وال‍خ‍ی‍ر م‍ح‍م‍د

    اب‍ن‌ال‍ج‍زری‌، ش‍م‍س‌ال‍دی‍ن

    اب‍ن‌ال‍ج‍زری‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د

    اب‍ن‌ال‍ج‍زری‌ ال‍دم‍ش‍ق‍ی‌

    اب‍ن‌ج‍زری‌، م‍ح‍م‍د ب‍ن‌ م‍ح‍م‍د

    نام پدر محمد
    متولد 751ق
    محل تولد دمشق
    رحلت 833 ق
    اساتید عبدالوهاب بن سلادر

    محمد بن عبدالرحمان بن الصائغ، محمد بن رافع سلامى

    برخی آثار أسنی المطالب في مناقب سیدنا علي بن أبي‌طالب کرم الله وجهه

    تحبیر التیسیر فی القراءات العشر

    غاية النهاية في طبقات القراء

    کد مؤلف AUTHORCODE00511AUTHORCODE

    شمس‌الدين ابوالخير محمد بن محمد بن يوسف جزرى (751 - 833ق)، مقرى، محدث و فقيه شافعى است. نسبت جزرى به جزيره ابن عمر واقع در جنوب شرقى تركيه كنونى است.

    ولادت

    او در شب شنبه 25 رمضان سال 751ق در دمشق متولد شد.[۱]

    تحصیلات

    در 766ق، در همان جا به فراگيرى قرائت و حديث آغاز كرد. او در 768ق، به سفر حج رفت و پس از عمل به مناسك و استماع از مشايخ مكه و مدينه به دمشق بازگشت.

    ابن جزرى در نيمه دوم سال بعد عازم مصر شد و پس از استماع از مشايخ آنجا، پيش از شعبان 770 به دمشق مراجعت كرد و دست كم تا ربيع‌الاول سال بعد در آنجا ماند. ابن جزرى سپس مجدداً براى كسب علم عازم مصر شد و باز پيش از شوال 772 به دمشق بازگشت و ظاهراً در همان جا به دست ابوحفص عمر بن حسن مراغى خرقه پوشيد.

    در ذى‌حجه همان سال در بعلبك استماع حديث كرد. در مورد سال 773ق، در آثار خود ابن جزرى اشاره‌اى ديده نمى‌شود، اما سخاوى گويد وى در شعبان 773 به قضاء دمشق منصوب شد و چند روز بعد، پيش از ورود به دمشق از آن سمت عزل گرديد و اين نشان مى‌دهد كه در نيمه اول اين سال در محلى غير از دمشق و احتمالاً مصر بوده است. به‌هرحال وى در 774ق، در دمشق بوده و از عمادالدين ابن كثير در آخرين ماه‌هاى عمرش اجازه افتاء گرفته است. در فاصله سال‌هاى 775 - 777ق نيز از حضور او در دمشق گزارش‌هایى ديده مى‌شود.

    ابن جزرى در 778ق، مجدداً عازم سفر مصر گرديد و در همين سال در آنجا از ضياءالدين قزوينى اجازه افتاء گرفت. سفر وى به اسكندريه نيز گويا در همين اوقات صورت گرفته است. سخاوى مى‌گويد: ابن جزرى در 779ق، متولى «توقيع الدست» بوده، ليكن در مورد محل اين سمت و نيز گمارنده او توضيحى نداده است. ابن جزرى پس از بازگشت مجدد به دمشق، چندى به تدريس قرائات در جامع اموى پرداخت و پس از وفات استادش عبدالوهاب بن سلادر در 782ق، متولى مشيخه كبرى اقراء در تربت ام‌صالح دمشق گرديد.

    سخاوى يادآور شده كه وى پيش از تولى در تربت ام‌صالح، مشيخه اقراء در مدرسه عادليه و نيز مشيخه دارالحديث اشرفيه را نيز عهده‌دار بوده و مدتى نيز در مدرسه اتابكيه دمشق تدريس كرده است. ابن جزرى در 785ق، از شيخ‌الاسلام بلقينى نيز اجازه افتاء گرفت و در 788ق، مجدداً عازم مصر گرديد، ليكن در اواسط سال بعد به وطن بازگشت. در 792ق، براى بار دوم به سفر حج رفت و پس از بازگشت در 793ق، به قضاء شام منصوب شد، اما در تاريخ نامعلومى كه پيش از رمضان 795 بوده است به دليل نه‌چندان روشنى اين سمت را رها كرد و به مصر رفت.

    از عبارت سخاوى برمى‌آيد كه او بخشى از سال 795ق، تا آغاز 797ق، را در مدرسه صلاحيه قدس به تدريس پرداخته، ليكن ابن جزرى تصريح مى‌كند كه آن مدرسه صلاحيه كه وى مدرسى آن را بر عهده داشته، در دمشق بوده است. سخاوى يكى از علل آمدوشد ابن جزرى بين مصر و دمشق را كارگزارى او براى امير قطلوبك دانسته و نيز از تصدى خطابت جامع توته و نزاع با شهاب‌الدين حسبانى بر سر آن، ياد كرده است.

    به‌هرصورت، وى در مصر مورد بى‌مهرى حكمران وقت واقع شد و اموال او مصادره گرديد و سرانجام در 798ق، مصر را ترك گفت و از راه اسكندريه عازم آسياى صغير گرديد. او در14 رجب همان سال در انطاليه بود تا اينكه پيش از ربيع‌الاول 799 به بورسا رسيد و در آنجا اقامت گزيد.

    در اوايل 805ق، بورسا به دست تيمور سقوط كرد و تيمور ابن جزرى را همراه خود به پايتختش، كَش، منتقل ساخت و او تا اوايل 807ق، در كش بود، ليكن شايد به دليل انتقال مركزيت از كش به سمرقند، راهى سمرقند گرديد و در ربيع‌الاول همان سال در آنجا حضور داشت. از لحن گفتار ابن جزرى به‌روشنى برمى‌آيد كه وى پادشاه عثمانى را عادل مى‌دانسته، اما برعكس نسبت به تيمور نظر خوشى نداشته است.

    با وفات تيمور در شعبان 807، اقامت اجبارى ابن جزرى در ماوراءالنهر پايان پذيرفت و وى در مسير بازگشت، وارد هرات گرديد. پس از هرات از يزد و اصفهان گذشت و در رمضان 808، وارد شيراز شد. پيرمحمد، حكمران وقت، او را به قضاء شيراز و توابع آن گماشت و ابن جزرى از آنجا راه بصره را در پيش گرفت. وى پس از سفرى به يمن، يك سال تمام (828ق) در مكه مجاورت گزيد و در اوايل 829ق، ابتدا به مصر و سپس به شام رفت و از آنجا عازم عجم (شيراز) شد و در آنجا سكنى گزيد تا اينكه سرانجام در همان جا وفات يافت. ابن جزرى يك مدرسه در رأس عقبة الكتان دمشق و يك دارالقرآن در شيراز تأسيس كرده بود.

    اساتید

    از مهم‌ترين مشايخ او در قرائت و حديث مى‌توان از محمد بن عبدالرحمان بن الصائغ، محمد بن رافع سلامى، عبدالوهاب بن يوسف ابن السلار، عبدالله بن ايدغدى ابن الجندى، ابوالمعالى محمد بن الكبان و محمد بن احمد بن قدامه مقدسى نام برد.

    ابن جزرى حدود 10 سال ملازم همين محمد مقدسى بود و بيشتر از 15 هزار حديث از او شنيده است. از استادان او در فقه نيز مى‌توان عبدالرحيم اسنوى و سراج‌الدين بلقينى را ياد كرد. وى نزد ضياءالدين قزوينى نيز اصول فقه و معانى و بيان آموخته است.

    وى در 13 سالگى قرآن را حفظ كرده بود و تلاش او براى استماع از بزرگ‌ترين مقريان بلاد اسلامى باعث شد كه قرائت او نه تنها از حيث تعدد طرق، بلكه از حيث علو اسناد نيز چشمگير باشد.

    وفات

    در ربیع‌الاول سال 833ق در شیراز درگذشت و در مدرسه‌ای که خود بنا کرده بود به خاک سپرده شد[۲].

    آثار

    1. أسنى المطالب في مناقب علي بن أبي‌طالب؛
    2. تحبير التيسير في قرائات الأئمة العشرة؛
    3. الحصن الحصين من كلام سيد المرسلين؛
    4. الدرة المضيئة في قرائات الأئمة الثلاثة المرضية لتتميم القرائات العشر؛
    5. الزهر الفائح في ذكر من تنزه عن الذنوب و القبائح؛
    6. طيبة النشر في القرائات العشر؛
    7. عرف التعريف بالمولد الشريف؛
    8. غاية النهاية في طبقات القراء؛
    9. كاشف الخصاصة عن ألفاظ الخلاصة (شرحى است بر الفيه ابن مالك)؛
    10. المصعد الأحمد في ختم مسند الإمام أحمد؛
    11. منجد المقرئين و مرشد الطالبين؛
    12. النشر في القرائات العشر.
    13. الأربعون مسئلة في القرائات، ظاهرية؛
    14. تاريخ الجزرى (تلخيص تاريخ الإسلام ذهبى
    15. تقريب النشر في القرائات العشر؛
    16. التمهيد في علم التجويد؛
    17. ذات الشفاء في سيرة النبي(ص) و الخلفا؛
    18. عدة الحصن الحصين؛
    19. مفتاح الحصن الحصين؛
    20. الهداية في علم الدراية (منظومه‌اى در علوم الحديث)[۳].

    پانویس


    منابع مقاله

    ر.ک.پاکتچی، احمد، دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرة‌المعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1378برگرفته از دايرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج 3، ص229،

    وابسته‌ها