پرش به محتوا

حافظ و جام جهان‌نما؛ همراه با یازده مقاله: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURحافظ و جام جهان‌نماJ1.jpg | عنوان =حافظ و جام جهان‌نما | عنوان‌های دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = بیانی، شیرین (اسلامی ندوشن) (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره =‏ | موضوع = |ناشر | ناشر =جامی | مکان نشر =تهران | سال نش...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۹: خط ۳۹:
معجزۀ حافظ، که خود را «رهرو» می‌نامد، در این است که به گونه‌ای روح انسانی را می‌کاود؛ و در بطن جامعه فرو می‌رود، چون غواص کهنه کاری که به دریا می‌رود و تو گوئی با گذار از دالان‌های پرپیچ و خم آن، نه تنها حال، بلکه گذشته و آینده را نیز ترسیم می‌کند و جاده‌ای را می‌کوید و هموار می‌نماید که اندیشه در آن راه می‌افتد و با پیمودن آن پیج و خم‌های زمین و آسمانی، خود را در هر زمان و مکانی که باشد، همراه با حافظ می‌یابد و خویشتن را با چنین همراهی، در دنیای پیرامون تنها احساس نمی‌کند. همین معجزه است که پس از وی، دوره به دوره، تا به امروز و البته پس از آن، «دیوان» او در هر خانه‌ای یافت می‌شود. و برای تفأل و استخاره به کار می‌رود.
معجزۀ حافظ، که خود را «رهرو» می‌نامد، در این است که به گونه‌ای روح انسانی را می‌کاود؛ و در بطن جامعه فرو می‌رود، چون غواص کهنه کاری که به دریا می‌رود و تو گوئی با گذار از دالان‌های پرپیچ و خم آن، نه تنها حال، بلکه گذشته و آینده را نیز ترسیم می‌کند و جاده‌ای را می‌کوید و هموار می‌نماید که اندیشه در آن راه می‌افتد و با پیمودن آن پیج و خم‌های زمین و آسمانی، خود را در هر زمان و مکانی که باشد، همراه با حافظ می‌یابد و خویشتن را با چنین همراهی، در دنیای پیرامون تنها احساس نمی‌کند. همین معجزه است که پس از وی، دوره به دوره، تا به امروز و البته پس از آن، «دیوان» او در هر خانه‌ای یافت می‌شود. و برای تفأل و استخاره به کار می‌رود.


بدین ترتیب کتاب شامل دو بخش است: بخش اول، رسالۀ «حافظ و جام جهان‌نما» و بخش دوم، متن سخنرانی‌ها که به صورت مقاله درآمده و همراه با روند تاریخی از بالا به پایین، ترتیب یافته‌اند. این چند مقاله، گوشه‌هایی از تاریخ ایران را در برمی‌گیرند؛ و با وجود پراکندگی موضوع‌ها، همگونی خاصی بین آنها موجود است؛ زیرا نگاهی است بر زندگی این سرزمین در دوره‌های گوناگون؛ از هزاره‌های دور تا عصر حافظ و می‌توان گفت که در آن نوعی یگانگی در چندگانگی به چشم می‌خورد و مانند جرقه‌هایی است از چراغ فروزانی که تاریخ ایران را ساخته و پرداخته است.
بدین ترتیب کتاب شامل دو بخش است: بخش اول، رسالۀ «حافظ و جام جهان‌نما» و بخش دوم، متن سخنرانی‌ها که به صورت مقاله درآمده و همراه با روند تاریخی از بالا به پایین، ترتیب یافته‌اند. این چند مقاله، گوشه‌هایی از تاریخ ایران را در برمی‌گیرند؛ و با وجود پراکندگی موضوع‌ها، همگونی خاصی بین آنها موجود است؛ زیرا نگاهی است بر زندگی این سرزمین در دوره‌های گوناگون؛ از هزاره‌های دور تا عصر حافظ و می‌توان گفت که در آن نوعی یگانگی در چندگانگی به چشم می‌خورد و مانند جرقه‌هایی است از چراغ فروزانی که تاریخ ایران را ساخته و پرداخته است.


در مقالۀ «آبش خاتون، آخرین فرمانروای سُلغُری فارس و سعدی» چنین آمده است: «یکی از مهم‌ترین و تلخ‌ترین رویدادهای تاریخ پُرفراز و نشیب ایران، تهاجم مغول به این سرزمین و دگرگونی‌های بنیادینی بوده که بر آن وارد گردید بوده است. در این دورۀ سرنوشت‌ساز، یکی از نقاط پرُتب و تاب و پرماجرا، ایالت فارس است که حکومت سُلغُری بر آن فرمانروایی داشته و چون موج‌سواری، امواج سهمگین را در حد امکان از زیر گام‌های خود می‌گذرانیده؛ ولی او نیز عاقبت مقهور این امواج گشته است. عهد حکومت سلغری را می‌توان به سه بخش تقسیم نمود: 1. دوران قبل از مغول، که با استقلال به سر می‌برد. 2. دوران تهاجم و سپس تسلط مغول بر ایران، که سلغریان توانستند با قبول تابعیت، استقلال داخلی خود را حفظ نمایند. 3. دوران فترت و سقوط این فرمانروایی». (ص 146)
در مقالۀ «آبش خاتون، آخرین فرمانروای سُلغُری فارس و سعدی» چنین آمده است: «یکی از مهم‌ترین و تلخ‌ترین رویدادهای تاریخ پُرفراز و نشیب ایران، تهاجم مغول به این سرزمین و دگرگونی‌های بنیادینی بوده که بر آن وارد گردید بوده است. در این دورۀ سرنوشت‌ساز، یکی از نقاط پرُتب و تاب و پرماجرا، ایالت فارس است که حکومت سُلغُری بر آن فرمانروایی داشته و چون موج‌سواری، امواج سهمگین را در حد امکان از زیر گام‌های خود می‌گذرانیده؛ ولی او نیز عاقبت مقهور این امواج گشته است. عهد حکومت سلغری را می‌توان به سه بخش تقسیم نمود: 1. دوران قبل از مغول، که با استقلال به سر می‌برد. 2. دوران تهاجم و سپس تسلط مغول بر ایران، که سلغریان توانستند با قبول تابعیت، استقلال داخلی خود را حفظ نمایند. 3. دوران فترت و سقوط این فرمانروایی». (ص 146)