۱۴۶٬۹۶۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') |
||
| خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
[[تی.اس. الیوت]] ـ شاعر و ادیب آمریکایی ـ انگلیسی ـ در سال 1926 در نوشتههای عالم میکند «وظیفۀ اساسی نقد ادبی، توضیح آثار هنری و اصلاح سلیقههاست». با این همه وی سی سال بعد تأکید میکند انتساب چنین وظیفهای به نقد ادبی، قدری بلندپروازانه محسوب میشود. او در این دوره حد و حدود نقد ادبی را فقط «کمک به ادراک و التذاذ از ادبیات» دانست. البته پس از او، نحلههای گوناگونی در نقد ادبی پدید آمده و نظریهپردازانی چند رنگینکمانی از آرائ را در این رشته رقم زدهاند. | [[تی.اس. الیوت]] ـ شاعر و ادیب آمریکایی ـ انگلیسی ـ در سال 1926 در نوشتههای عالم میکند «وظیفۀ اساسی نقد ادبی، توضیح آثار هنری و اصلاح سلیقههاست». با این همه وی سی سال بعد تأکید میکند انتساب چنین وظیفهای به نقد ادبی، قدری بلندپروازانه محسوب میشود. او در این دوره حد و حدود نقد ادبی را فقط «کمک به ادراک و التذاذ از ادبیات» دانست. البته پس از او، نحلههای گوناگونی در نقد ادبی پدید آمده و نظریهپردازانی چند رنگینکمانی از آرائ را در این رشته رقم زدهاند. | ||
در پرتو تعریفهای الیوه از «وظیفۀ نقد ادبی»، در این کتاب کوشش بر آن بوده که در حد آگاهی، تحلیل و تحقیق مؤلف، به «ایضاح، ادراک و التذاذ» بخشی از جریان شعر نو/ مدرن ایران یاری رسانده شود. این بخش از شعر فارسی به طور طبیعی باید «شعر منثور» خوانده و نامیده شود، به معنای شعری که در شاخههای موسیقایی، غیرموسیقایی و کمموسیقایی، و نه وزن عروضی کهن یا آزاد، شکل/فرم گرفته است؛ اما به جال اصطلاح «شعر منثور» که افزون بر خوشآوا نبودن، بهصراحت «شعر» را به «نثر» تقلیل میدهد، نام نوظهور و خوشآواتر «شعر سپید» به صورت غلط مصطلح در زبان فارسی رایج شده است؛ زیرا میدانیم که «شعر سپید» در زبانهای اروپایی به معنای شعر موزون اما بیقافیه است. البته از منظر کهن یا معبار بودن زبان، سادگی یا پیچیدگی تصویر، بازنمایی مسائل سیاسی ـ اجتماعی یا فردیت شاعر، بازتاب عواطف انسانی و عاشقانه و ...، گرایشهای متنوع و مختلفی در شعر سپید یا همان شعر منثور پارسی راه یافته است. | در پرتو تعریفهای الیوه از «وظیفۀ نقد ادبی»، در این کتاب کوشش بر آن بوده که در حد آگاهی، تحلیل و تحقیق مؤلف، به «ایضاح، ادراک و التذاذ» بخشی از جریان شعر نو/ مدرن ایران یاری رسانده شود. این بخش از شعر فارسی به طور طبیعی باید «شعر منثور» خوانده و نامیده شود، به معنای شعری که در شاخههای موسیقایی، غیرموسیقایی و کمموسیقایی، و نه وزن عروضی کهن یا آزاد، شکل/فرم گرفته است؛ اما به جال اصطلاح «شعر منثور» که افزون بر خوشآوا نبودن، بهصراحت «شعر» را به «نثر» تقلیل میدهد، نام نوظهور و خوشآواتر «شعر سپید» به صورت غلط مصطلح در زبان فارسی رایج شده است؛ زیرا میدانیم که «شعر سپید» در زبانهای اروپایی به معنای شعر موزون اما بیقافیه است. البته از منظر کهن یا معبار بودن زبان، سادگی یا پیچیدگی تصویر، بازنمایی مسائل سیاسی ـ اجتماعی یا فردیت شاعر، بازتاب عواطف انسانی و عاشقانه و...، گرایشهای متنوع و مختلفی در شعر سپید یا همان شعر منثور پارسی راه یافته است. | ||
شعر سپید در بخشی از حیات خود، بالطبع فصلهای مشترکی با تاریخ شعر نو در ایران دورۀ تجدد دارد. بنابراین بازشناسی دقیق مجموعۀ شعر سپید از دیگر گرایشهای نوگرایانه در آغاز شکلیابی آن چندان آسان نیست. با این همه شاید بتوان سیر شعر سپید در ایران را در دهههای 1290 ـ 1390 به چهار دورۀ عمده تقسیم کرد: | شعر سپید در بخشی از حیات خود، بالطبع فصلهای مشترکی با تاریخ شعر نو در ایران دورۀ تجدد دارد. بنابراین بازشناسی دقیق مجموعۀ شعر سپید از دیگر گرایشهای نوگرایانه در آغاز شکلیابی آن چندان آسان نیست. با این همه شاید بتوان سیر شعر سپید در ایران را در دهههای 1290 ـ 1390 به چهار دورۀ عمده تقسیم کرد: | ||