دریچهای به شعر سپید پارسی (از آغاز تا دهۀ 1370)
دریچهای به شعر سپید پارسی (از آغاز تا دهۀ 1370) | |
---|---|
پدیدآوران | عابدی، کامیار (نویسنده) |
ناشر | جهان کتاب |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 4ـ48ـ8967ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
دریچهای به شعر سپید پارسی (از آغاز تا دهۀ 1370) تألیف کامیار عابدی؛ شعر سپید به چه نوع شعری گفته میشود؟ سپیدسرایی چه ویژگیهایی دارد؟ و این نوع شعر چه راهها و تجربههایی را در ایران پشت سر گذاشته است؟ نویسنده در بخش نخست کتاب کوشیده تا در طی حدود سی فصل بسیار فشرده همراه با نمونههای متعدد، شماری از ریشهها، جوانب، شاخهها، گروهها و تقسیمبندیهای دورهای یا شکلی شعر سپید را از آغاز تا پایان دهۀ 1370 واگویی، شناسایی و تحلیل کند.
ساختار
کتاب از دو بخش تشکیل شده است.
گزارش کتاب
تی.اس. الیوت ـ شاعر و ادیب آمریکایی ـ انگلیسی ـ در سال 1926 در نوشتههای عالم میکند «وظیفۀ اساسی نقد ادبی، توضیح آثار هنری و اصلاح سلیقههاست». با این همه وی سی سال بعد تأکید میکند انتساب چنین وظیفهای به نقد ادبی، قدری بلندپروازانه محسوب میشود. او در این دوره حد و حدود نقد ادبی را فقط «کمک به ادراک و التذاذ از ادبیات» دانست. البته پس از او، نحلههای گوناگونی در نقد ادبی پدید آمده و نظریهپردازانی چند رنگینکمانی از آرائ را در این رشته رقم زدهاند.
در پرتو تعریفهای الیوه از «وظیفۀ نقد ادبی»، در این کتاب کوشش بر آن بوده که در حد آگاهی، تحلیل و تحقیق مؤلف، به «ایضاح، ادراک و التذاذ» بخشی از جریان شعر نو/ مدرن ایران یاری رسانده شود. این بخش از شعر فارسی به طور طبیعی باید «شعر منثور» خوانده و نامیده شود، به معنای شعری که در شاخههای موسیقایی، غیرموسیقایی و کمموسیقایی، و نه وزن عروضی کهن یا آزاد، شکل/فرم گرفته است؛ اما به جال اصطلاح «شعر منثور» که افزون بر خوشآوا نبودن، بهصراحت «شعر» را به «نثر» تقلیل میدهد، نام نوظهور و خوشآواتر «شعر سپید» به صورت غلط مصطلح در زبان فارسی رایج شده است؛ زیرا میدانیم که «شعر سپید» در زبانهای اروپایی به معنای شعر موزون اما بیقافیه است. البته از منظر کهن یا معبار بودن زبان، سادگی یا پیچیدگی تصویر، بازنمایی مسائل سیاسی ـ اجتماعی یا فردیت شاعر، بازتاب عواطف انسانی و عاشقانه و ...، گرایشهای متنوع و مختلفی در شعر سپید یا همان شعر منثور پارسی راه یافته است.
شعر سپید در بخشی از حیات خود، بالطبع فصلهای مشترکی با تاریخ شعر نو در ایران دورۀ تجدد دارد. بنابراین بازشناسی دقیق مجموعۀ شعر سپید از دیگر گرایشهای نوگرایانه در آغاز شکلیابی آن چندان آسان نیست. با این همه شاید بتوان سیر شعر سپید در ایران را در دهههای 1290 ـ 1390 به چهار دورۀ عمده تقسیم کرد:
الف) دورۀ تجربه و تردید (حدود دهههای 1290 ـ 1330): در این دورۀ طولانی تجربههای موسیقی هجایی در شعر و شعر منثور در آثار شاعرانی مانند دولتآبادی، لاهوتی، مقدم، تندر کیا، طبری، ایرانی، غریب، داریوش، شاملو و دیگران در دسترس مخاطبان بسیار خاص قرار میگیرد. هم خوانندگان و هم اغلب این شاعران نسبت به این نوع تجربهها در تردید بهسر میبرند.
ب) دورۀ تکوین (حدود دهههای 1340 ـ 1350): در این دوره هم شاملو و هم شماری از شاعران جوانتر، با اعتماد به نفس و حضور در نشستهای ادبی و نشریههای فرهنگی به تکوین شعر سپید یاری میرسانند. بهتدریج بر هواخواهان این نوع شعر در گرایشهای موسیقایی و غیرموسیقایی، پیچیده و ساده، اجتماعی و فردی افزوده میشود: بیژن جلالی، احمدرضا احمدی و شماری درخور توه از شاعران برای خود خوانندگانی پیدا میکنند.
ج) دورۀ تثبیت (حدود دهههای 1360 ـ 1370): در این دوره شاعران جوان بسیار زیادی به سپیدسرایی روی میآورند. این شاعران بهتدریج و برخلاف شاعران دو دهۀ قبل، از بازتاب مستقیم سمائل سیاسی و اجتماعی در سرودههایشان دوری میکنند. در آغاز رواج نوعی شعر ساختارگرا و سپس گسترش شعر ساختارگریز در میان شماری از علاقمندان شعر سپید پذیرفته میشود. شمس لنگرودی و سیدعلی صالحی از شناختهترین سپیدسرایان در این دوره محسوب میشوند.
د) دورۀ گسترش و فوران (حدود دهههای 1380 ـ 1390): در این دوره شعر سپید به دلایل مختلف، بهویژه گسترش فضای مجازی از زبان عمومی تأثیر میپذیرد، از فضای روشنفکری ادبی منتزع میشود و میکوشد تا با تکیه بر رمانتیسیسم نو و بهویژه قصارنویسی به قلمرو مخاطبان عام نزدیک شود.
شعر سپید به چه نوع شعری گفته میشود؟ سپیدسرایی چه ویژگیهایی دارد؟ و این نوع شعر چه راهها و تجربههایی را در ایران پشت سر گذاشته است؟ نویسنده در بخش نخست کتاب کوشیده تا در طی حدود سی فصل بسیار فشرده همراه با نمونههای متعدد، شماری از ریشهها، جوانب، شاخهها، گروهها و تقسیمبندیهای دورهای یا شکلی شعر سپید را از آغاز تا پایان دهۀ 1370 واگویی، شناسایی و تحلیل کند.
در بخش دوم این کتاب، دیدگاه شاعران و ادیبان با نگاههای موافق، مخالف یا بینابین به سپیدسرایی قرار گرفته است. آراء بسیار متنوع سی تن از آنان در این بخش از منابع و مآخذ بسیار پراکنده تحلیل، گردآوری و تلخیص شده است. این آراء چون نمونهای است از تطور فکر ادبی شماری از ایرانیان در دورۀ تجدد ادبی، نوعی سند نیز محسوب میشود.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات