۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NURمكونات العملية التعلمية في الفكر التربوي الإسلاميJ1.jpg | عنوان = | عنوانهای دیگر = |پدیدآورندگان | پدیدآوران = ذ. محمد البوزیری (نویسنده) |زبان | زبان = | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر = دارالثقافة للنشر و التوزیع |...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنج' به 'ابن ج') |
||
| خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
آموزشکار: در ادبیات تربیتى ما به جاى آموزشکار/مدرس، بیشتر از واژه معلم استفاده شده است. نگارنده پس از اشاره به این نکته و علت آن و پیش از بررسى کوتاه شروط و شایستگىها و اخلاق و صفات معلم، از زبان امام محمد غزالى به مراحل چهارگانهاى که فرد باید سپرى کند تا به مرحله گردن نهادن به آموزش برسد پرداخته است. | آموزشکار: در ادبیات تربیتى ما به جاى آموزشکار/مدرس، بیشتر از واژه معلم استفاده شده است. نگارنده پس از اشاره به این نکته و علت آن و پیش از بررسى کوتاه شروط و شایستگىها و اخلاق و صفات معلم، از زبان امام محمد غزالى به مراحل چهارگانهاى که فرد باید سپرى کند تا به مرحله گردن نهادن به آموزش برسد پرداخته است. | ||
مربیان مسلمان معلمى را رسالت مىدانند نه پیشهاى چونان دیگر شغلها. بر این اساس، براى معلم وظایفى برشماردهاند که نگارنده به هشت مورد از آنها از زبان امام محمد غزالى اشاره کرده است؛ سپس شمارى از اصول آموزشى که بر معلم است در مقام آموزش آنها را پاس بدارد برشمارده است. پس از آن به برخى از شروط معلمى از زبان عبدالباسط علموى، | مربیان مسلمان معلمى را رسالت مىدانند نه پیشهاى چونان دیگر شغلها. بر این اساس، براى معلم وظایفى برشماردهاند که نگارنده به هشت مورد از آنها از زبان امام محمد غزالى اشاره کرده است؛ سپس شمارى از اصول آموزشى که بر معلم است در مقام آموزش آنها را پاس بدارد برشمارده است. پس از آن به برخى از شروط معلمى از زبان عبدالباسط علموى، ابن جماعه، امام محمد غزالى، ابوالحسن ماوردى پرداخته شده است. | ||
مؤلف در ادامه این بحث به دیدگاه شمارى از مربیان مسلمان دربارۀ گرفتن دستمزد معلمى اشاره کرده و نظر نووى، مالک [بن انس]، ابوالحسن قابسى، ابنمسعود، ابنحبیب، امام محمد غزالى، ابنسحنون را در اینباره بازگفته است. | مؤلف در ادامه این بحث به دیدگاه شمارى از مربیان مسلمان دربارۀ گرفتن دستمزد معلمى اشاره کرده و نظر نووى، مالک [بن انس]، ابوالحسن قابسى، ابنمسعود، ابنحبیب، امام محمد غزالى، ابنسحنون را در اینباره بازگفته است. | ||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
شاگرد: عنصر دوم دخیل در فرآیند آموزش است. نگارنده این عنصر را مهمترین عنصر در فرآیند آموزش دانسته (ص 92) و براى بازشکافت این جایگاه به شرح آداب و وظایف شاگرد از زبان امام محمد غزالى پرداخته و مطالب را با استفاده از دیدگاه دیگر مربیان مسلمان بررسى و تحلیل و مقایسه کرده است. مطلب بعدى اشارتى است به اخلاق و آداب متعلم در مطالعه و درس و پس از آن از برخى از روشهاى یادگیرى و مهارتهاى آموزشى یاد شده و به بیان روابط میان معلم و متعلم پرداخته شده است. | شاگرد: عنصر دوم دخیل در فرآیند آموزش است. نگارنده این عنصر را مهمترین عنصر در فرآیند آموزش دانسته (ص 92) و براى بازشکافت این جایگاه به شرح آداب و وظایف شاگرد از زبان امام محمد غزالى پرداخته و مطالب را با استفاده از دیدگاه دیگر مربیان مسلمان بررسى و تحلیل و مقایسه کرده است. مطلب بعدى اشارتى است به اخلاق و آداب متعلم در مطالعه و درس و پس از آن از برخى از روشهاى یادگیرى و مهارتهاى آموزشى یاد شده و به بیان روابط میان معلم و متعلم پرداخته شده است. | ||
نگارنده در ادامه و به مناسبت بحث، از مقوله تشویق و تنبیه در فرآیند تعلیم در اندیشه تربیتى در اسلام یاد کرده و در شرح موضوع ضمن اشاره به دیدگاههاى مربیانى چون | نگارنده در ادامه و به مناسبت بحث، از مقوله تشویق و تنبیه در فرآیند تعلیم در اندیشه تربیتى در اسلام یاد کرده و در شرح موضوع ضمن اشاره به دیدگاههاى مربیانى چون ابن جزار قیروانى و ابنخلدون به تحلیل روایى تنبیه بدنى پرداخته و براى اثبات این دیدگاه از جمله به آیه قصاص در قرآن کریم استناد و نیز اشاره کرده است که تنبیه ناگزیر باید جنبه تربیتى داشته باشد، وانگهى تنبیه براى تربیت و تهذیب شروطى دارد که پایبندى به آنها ضرورت دارد. | ||
برنامه آموزشى: سومین عنصر از عناصر یادشده در فرآیند آموزش است. نگارنده در واکاوى این عنصر، نخست از اهمیت و جایگاه برنامه آموزشى یاد کرده است، آنگاه افزوده است که برنامه آموزشى، نظامى است که داراى چند نظام فرعى است: هدفها، مواد آموزشى، روشهاى آموزشى، ارزیابى و آزمون. پس از این به مواد درسى در برنامه آموزشى در اندیشه تربیتى در اسلام پرداخته و اشاره شده است که در مواد آموزشى باید دو شرط فراهم باشد: توجه به بعد اخلاقى، تأکید بر فعالیتهاى عقلى یعنى مشاهده و تفکر و منطق و تجربه و تحلیل. در ادامه بحث به شمارى از مواد درسى در فرهنگ اسلامى اشاره شده است و با تقسیم مواد آموزشى برنامه آموزشى دولتهاى اسلامى به این تقسیمبندى از نگاه ابنخلدون اشاره و مواد آموزشى دولتهایى که در تقسیم ابنخلدون قرار گرفتهاند شرح و بررسى شده است. | برنامه آموزشى: سومین عنصر از عناصر یادشده در فرآیند آموزش است. نگارنده در واکاوى این عنصر، نخست از اهمیت و جایگاه برنامه آموزشى یاد کرده است، آنگاه افزوده است که برنامه آموزشى، نظامى است که داراى چند نظام فرعى است: هدفها، مواد آموزشى، روشهاى آموزشى، ارزیابى و آزمون. پس از این به مواد درسى در برنامه آموزشى در اندیشه تربیتى در اسلام پرداخته و اشاره شده است که در مواد آموزشى باید دو شرط فراهم باشد: توجه به بعد اخلاقى، تأکید بر فعالیتهاى عقلى یعنى مشاهده و تفکر و منطق و تجربه و تحلیل. در ادامه بحث به شمارى از مواد درسى در فرهنگ اسلامى اشاره شده است و با تقسیم مواد آموزشى برنامه آموزشى دولتهاى اسلامى به این تقسیمبندى از نگاه ابنخلدون اشاره و مواد آموزشى دولتهایى که در تقسیم ابنخلدون قرار گرفتهاند شرح و بررسى شده است. | ||
روشها و شیوههاى آموزشى: سرآغاز این بحث اشارتى است به سیر تحول روش یادگیرى در انسان از آموزش طبیعى و مستقیم از طبیعت تا روشهاى ابتدایى بشر؛ سپس به اصول روشهاى آموزشى در اندیشه اسلامى پرداخته و از این رهگذر اصول ذیل شرح و بررسى شده است: تدریج، تبسیط، گفتگو و پرسش. در واشکافت این اصول از دیدگاههاى فارابى، ابنخلدون، امام محمد غزالى، | روشها و شیوههاى آموزشى: سرآغاز این بحث اشارتى است به سیر تحول روش یادگیرى در انسان از آموزش طبیعى و مستقیم از طبیعت تا روشهاى ابتدایى بشر؛ سپس به اصول روشهاى آموزشى در اندیشه اسلامى پرداخته و از این رهگذر اصول ذیل شرح و بررسى شده است: تدریج، تبسیط، گفتگو و پرسش. در واشکافت این اصول از دیدگاههاى فارابى، ابنخلدون، امام محمد غزالى، ابن جماعه، اخوانالصفا، مغراوى، یاد شده است. | ||
نویسنده پس از عرضه چکیده و جمعبندىاى بلند، گزیدههایى از متون تربیتى در اسلام را نقل کرده است. این گزیدهها از آثار عالمان ذیل است: عبدالباسط مغراوى، بدرالدین | نویسنده پس از عرضه چکیده و جمعبندىاى بلند، گزیدههایى از متون تربیتى در اسلام را نقل کرده است. این گزیدهها از آثار عالمان ذیل است: عبدالباسط مغراوى، بدرالدین ابن جماعه، ابنسینا، ابنخلدون، ابن جزار قیروانى، ابوالحسن ماوردى، ابنعبدالبر قرطبى، امام محمد غزالى. | ||
آوردنى است که مباحث این کتاب، پرداخت تازهاى دارد و کمابیش خواندنى افتاده است اما از سویى معلوم نیست به چه دلیل از عنصر پنجم یعنى هدفها هیچ حرفى به میان نیامده است و موجب ضعف ساختارى کتاب شده است؛ و از سویى دیگر غلطهاى چاپى و بىدقتى در ضبط برخى از اعلام از وزانت کار کاسته است مثلاً، احمد مدکور را احمد مذکور، محمد ناصر را مصطفى ناصر، محمد فوزى العنتیل را محمد فوزى العتیل، سید قطب را سید فطب، هى را فى (ص 25)، لو لا را لول (ص 21)، قدوه را قدره (ص 27) آوردهاند. | آوردنى است که مباحث این کتاب، پرداخت تازهاى دارد و کمابیش خواندنى افتاده است اما از سویى معلوم نیست به چه دلیل از عنصر پنجم یعنى هدفها هیچ حرفى به میان نیامده است و موجب ضعف ساختارى کتاب شده است؛ و از سویى دیگر غلطهاى چاپى و بىدقتى در ضبط برخى از اعلام از وزانت کار کاسته است مثلاً، احمد مدکور را احمد مذکور، محمد ناصر را مصطفى ناصر، محمد فوزى العنتیل را محمد فوزى العتیل، سید قطب را سید فطب، هى را فى (ص 25)، لو لا را لول (ص 21)، قدوه را قدره (ص 27) آوردهاند. | ||