مكونات العملية التعلمية في الفكر التربوي الإسلامي: دراسة وصفية تحليلية
مكونات العملية التعلمية في الفكر التربوي الإسلامي: دراسة وصفية تحليلية | |
---|---|
پدیدآوران | ذ. محمد البوزیری (نویسنده) |
ناشر | دارالثقافة للنشر و التوزیع |
مکان نشر | دارالبیضاء مراکش |
سال نشر | 2005م |
چاپ | اول |
موضوع | اسلام و آموزش و پرورش,اخلاق اسلامی |
کد کنگره | BP۲۵۴/۴/ب۹م۷ |
مكونات العملية التعلمية في الفكر التربوي الإسلامي: دراسة وصفية تحليلية تألیف ذ. محمد بوزیری؛ در کتاب حاضر که برنده ششمین دوره جایزه عبدالله کنون مراکش است تلاش شده است عناصر و مؤلفههاى فرآیند آموزش در اندیشه تربیتى در اسلام بررسى و معرفى شوند.
نمىدانم چرا، اما در مغرب اسلامى یعنى لیبى، الجزایر و مراکش در حوزه تربیت اسلامى کمتر بلکه بسیار کم قلمفرسایى شده است و این کتاب از معدود آثارى است که در این حوزه منتشر گشته است.
نگارنده در شرح و شکافت موضوع از پنج عنصر یاد کرده و به بررسى آنها پرداخته است. وى پیش از این شرح و پرداخت به شمارى از اصول و مبانى اندیشه تربیتى در اسلام اشاره کرده و پیش از این اشارت نیز در پیشگفتار کتاب از جمله به انگیزههاى خود از تحریر این کتاب و برخى از مشکلات بررسى فرآیند آموزش نظر کرده است. خلاصه و جمعبندى و نقل گزیدههایى از آراى تربیتى برخى از مربیان مسلمان مانند غزالى و ابنخلدون بحثهاى پایانى این کتاب است.
در شرح مبانى اندیشه تربیتى در اسلام، نخست اشاره شده است که هر نظام تربیتى، غایات و هدفها و مشروعیتش را از مبانى خود مىگیرد؛ سپس به مبانى هشتگانه تربیت اسلامى به شرح ذیل پرداخته شده است: مرجع اصلى تعیین قواعد رفتار و تعیین معیارهاى فعالیت در همه زمینهها، قرآن و سنت است؛ رسول خدا(ص) سرمشق معلم و مدرس مسلمان است و وى باید در گفتار و رفتار و اخلاق و... از رسول خدا(ص) پیروى کند. مبناى سوم، خودارزیابى همهجانبه و فراگیر است. سازوارى و تعامل میان بعد معنوى و مادى انسان و ایجاد توازن میان آنها مبناى چهارم و برابرى فرصتهاى آموزشى براى همگان مبناى پنجم است. پذیرش اهمیت دانش در زندگى فردى و اجتماعى و آن را هدف اساسى دانستن، مبناى ششم و آزادى در چارچوب مسئولیت دینى و اخلاقى مبنا هفتم و لزوم جمع میان علم و عمل و گفتار و کردار، مبناى هشتم اندیشه تربیتى در اسلام است.
عناصر پنجگانه فرآیند تعلیم در اندیشه تربیتى در اسلام که نویسنده به شرح و شکافت آنها همت گمارده است عبارتاند از: آموزشکار، دانشآموز، برنامه آموزشى، روشها و شیوههاى آموزشى، هدفهاى آموزشى و ارزیابى تحصیلى.
آموزشکار: در ادبیات تربیتى ما به جاى آموزشکار/مدرس، بیشتر از واژه معلم استفاده شده است. نگارنده پس از اشاره به این نکته و علت آن و پیش از بررسى کوتاه شروط و شایستگىها و اخلاق و صفات معلم، از زبان امام محمد غزالى به مراحل چهارگانهاى که فرد باید سپرى کند تا به مرحله گردن نهادن به آموزش برسد پرداخته است.
مربیان مسلمان معلمى را رسالت مىدانند نه پیشهاى چونان دیگر شغلها. بر این اساس، براى معلم وظایفى برشماردهاند که نگارنده به هشت مورد از آنها از زبان امام محمد غزالى اشاره کرده است؛ سپس شمارى از اصول آموزشى که بر معلم است در مقام آموزش آنها را پاس بدارد برشمارده است. پس از آن به برخى از شروط معلمى از زبان عبدالباسط علموى، ابن جماعه، امام محمد غزالى، ابوالحسن ماوردى پرداخته شده است.
مؤلف در ادامه این بحث به دیدگاه شمارى از مربیان مسلمان دربارۀ گرفتن دستمزد معلمى اشاره کرده و نظر نووى، مالک [بن انس]، ابوالحسن قابسى، ابن مسعود، ابنحبیب، امام محمد غزالى، ابن سحنون را در اینباره بازگفته است.
شاگرد: عنصر دوم دخیل در فرآیند آموزش است. نگارنده این عنصر را مهمترین عنصر در فرآیند آموزش دانسته (ص 92) و براى بازشکافت این جایگاه به شرح آداب و وظایف شاگرد از زبان امام محمد غزالى پرداخته و مطالب را با استفاده از دیدگاه دیگر مربیان مسلمان بررسى و تحلیل و مقایسه کرده است. مطلب بعدى اشارتى است به اخلاق و آداب متعلم در مطالعه و درس و پس از آن از برخى از روشهاى یادگیرى و مهارتهاى آموزشى یاد شده و به بیان روابط میان معلم و متعلم پرداخته شده است.
نگارنده در ادامه و به مناسبت بحث، از مقوله تشویق و تنبیه در فرآیند تعلیم در اندیشه تربیتى در اسلام یاد کرده و در شرح موضوع ضمن اشاره به دیدگاههاى مربیانى چون ابن جزار قیروانى و ابن خلدون به تحلیل روایى تنبیه بدنى پرداخته و براى اثبات این دیدگاه از جمله به آیه قصاص در قرآن کریم استناد و نیز اشاره کرده است که تنبیه ناگزیر باید جنبه تربیتى داشته باشد، وانگهى تنبیه براى تربیت و تهذیب شروطى دارد که پایبندى به آنها ضرورت دارد.
برنامه آموزشى: سومین عنصر از عناصر یادشده در فرآیند آموزش است. نگارنده در واکاوى این عنصر، نخست از اهمیت و جایگاه برنامه آموزشى یاد کرده است، آنگاه افزوده است که برنامه آموزشى، نظامى است که داراى چند نظام فرعى است: هدفها، مواد آموزشى، روشهاى آموزشى، ارزیابى و آزمون. پس از این به مواد درسى در برنامه آموزشى در اندیشه تربیتى در اسلام پرداخته و اشاره شده است که در مواد آموزشى باید دو شرط فراهم باشد: توجه به بعد اخلاقى، تأکید بر فعالیتهاى عقلى یعنى مشاهده و تفکر و منطق و تجربه و تحلیل. در ادامه بحث به شمارى از مواد درسى در فرهنگ اسلامى اشاره شده است و با تقسیم مواد آموزشى برنامه آموزشى دولتهاى اسلامى به این تقسیمبندى از نگاه ابنخلدون اشاره و مواد آموزشى دولتهایى که در تقسیم ابن خلدون قرار گرفتهاند شرح و بررسى شده است.
روشها و شیوههاى آموزشى: سرآغاز این بحث اشارتى است به سیر تحول روش یادگیرى در انسان از آموزش طبیعى و مستقیم از طبیعت تا روشهاى ابتدایى بشر؛ سپس به اصول روشهاى آموزشى در اندیشه اسلامى پرداخته و از این رهگذر اصول ذیل شرح و بررسى شده است: تدریج، تبسیط، گفتگو و پرسش. در واشکافت این اصول از دیدگاههاى فارابى، ابن خلدون، امام محمد غزالى، ابن جماعه، اخوان الصفا، مغراوى، یاد شده است.
نویسنده پس از عرضه چکیده و جمعبندىاى بلند، گزیدههایى از متون تربیتى در اسلام را نقل کرده است. این گزیدهها از آثار عالمان ذیل است: عبدالباسط مغراوى، بدرالدین ابن جماعه، ابن سینا، ابن خلدون، ابن جزار قیروانى، ابوالحسن ماوردى، ابن عبدالبر قرطبى، امام محمد غزالى.
آوردنى است که مباحث این کتاب، پرداخت تازهاى دارد و کمابیش خواندنى افتاده است اما از سویى معلوم نیست به چه دلیل از عنصر پنجم یعنى هدفها هیچ حرفى به میان نیامده است و موجب ضعف ساختارى کتاب شده است؛ و از سویى دیگر غلطهاى چاپى و بىدقتى در ضبط برخى از اعلام از وزانت کار کاسته است مثلاً، احمد مدکور را احمد مذکور، محمد ناصر را مصطفى ناصر، محمد فوزى العنتیل را محمد فوزى العتیل، سید قطب را سید فطب، هى را فى (ص 25)، لو لا را لول (ص 21)، قدوه را قدره (ص 27) آوردهاند.
- منابعى براى مطالعه فزونتر:
بهروز رفیعى، آراى دانشمندان مسلمان در تعلیم و تربیت و مبانى آن، ج 3: امام محمد غزالى (چاپ دوم: قم - تهران، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه - سمت، 1388)؛ سید احمد احمدى، اصول و روشهاى تربیت در اسلام (چاپ سوم: تهران، ماجد، 1372)؛ سید محمد مرتضوى، اصول و روشها در نظام تربیتى اسلام (چاپ اول: مشهد، گلنشر، 1375)؛ باقر شریف قرشى، نظام تربیتى اسلام، ترجمه [حسن طارمى] (چاپ اول: تهران، فجر، 1362)؛ خسرو باقرى، نگاهى دوباره به تربیت اسلامى (چاپ مکرر: تهران، سازمان پژوهش و برنامهریزى آموزشى).[۱]
پانویس
- ↑ رفیعی، بهروز، ص309-312
منابع مقاله
رفیعی، بهروز، کتابشناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بینالمللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.