۱۰۶٬۱۰۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' »' به '»') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'می شود' به 'میشود') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
«ممکن است از برای سوره توحید تفسیری حکیمانه که موافق موازین حکمیه و براهین فلسفه است باشد پس «هو» اشاره به صرف الوجود و هویتّ مطلقه است و آن برهان، بر شش مطلب شامخ حکمی است که در سوره مبارکه برای حق اثبات فرموده که این شش مطلب: 1- مقام «الوهیت،»2- مقام «احدیت،»3- مقام «صدیتّ،»4- این مطلب که | «ممکن است از برای سوره توحید تفسیری حکیمانه که موافق موازین حکمیه و براهین فلسفه است باشد پس «هو» اشاره به صرف الوجود و هویتّ مطلقه است و آن برهان، بر شش مطلب شامخ حکمی است که در سوره مبارکه برای حق اثبات فرموده که این شش مطلب: 1- مقام «الوهیت،»2- مقام «احدیت،»3- مقام «صدیتّ،»4- این مطلب که | ||
«از خداوند چیزی انفصال نمی پذیرد»، علیّت به معنای جدا شدن معلول از علّت نیست باید تصویری دیگر را مطرح کرد. تجلی، ظهور، نشان و صدور،5- عدم انفصال خداوند از چیز دیگر نیز با صراحت وجود تنافی دارد .6- عدم کفو و همتا و نفی مثل و شبه با برهان «صرف الوجود لا یتکرر» ثابت | «از خداوند چیزی انفصال نمی پذیرد»، علیّت به معنای جدا شدن معلول از علّت نیست باید تصویری دیگر را مطرح کرد. تجلی، ظهور، نشان و صدور،5- عدم انفصال خداوند از چیز دیگر نیز با صراحت وجود تنافی دارد .6- عدم کفو و همتا و نفی مثل و شبه با برهان «صرف الوجود لا یتکرر» ثابت میشود». | ||
در نگاه امام، معارف و روش های معرفتی در یک نظام طولی ارزشی با مترتب تصاعدی، این گونه بر یکدیگر مترتب میباشند: فلسفه متعارف و سپس فلسفه اعلی و سرانجام سیر و سلوک. آثار گرانقدر امام، مشحون از مطالب فلسفی و قواعد و مبانی حکمی است… به نظر امام آنچه حکمت متعالیه را شایسته برجستگی نموده است، حضور قوی ذوق عرفانی در آن میباشد. در حکمت متعالیه آن جا که گام عقل، لنگ می زند و پای استدلال وا می ماند، براق ذوق و شهود «حکیم متعالی» را به برپایی و ادامه راه قادر می سازد. | در نگاه امام، معارف و روش های معرفتی در یک نظام طولی ارزشی با مترتب تصاعدی، این گونه بر یکدیگر مترتب میباشند: فلسفه متعارف و سپس فلسفه اعلی و سرانجام سیر و سلوک. آثار گرانقدر امام، مشحون از مطالب فلسفی و قواعد و مبانی حکمی است… به نظر امام آنچه حکمت متعالیه را شایسته برجستگی نموده است، حضور قوی ذوق عرفانی در آن میباشد. در حکمت متعالیه آن جا که گام عقل، لنگ می زند و پای استدلال وا می ماند، براق ذوق و شهود «حکیم متعالی» را به برپایی و ادامه راه قادر می سازد. | ||
خط ۹۸: | خط ۹۸: | ||
'''نور''' | '''نور''' | ||
متون روایی مملو از واژه نور است، در فلسفه اسلامی، نور بر حقیقت و مراتب وجود اطلاق | متون روایی مملو از واژه نور است، در فلسفه اسلامی، نور بر حقیقت و مراتب وجود اطلاق میشود، به گونه ای که حکمت متعالیه، وجود را مساوق نور میداند، اطلاق نور بر وجود، امری آشکار است و نیاز به اثبات نیست، به ویژه با اعتقاد به اصالت وجود، این مطلب تأکید بیشتری می یابد. در این باره امام می فرمایند: «نور همان وجود است،در دار هستی غیر از او نور و ظهوری نیست…. نورانیت انوار عرفی و علوم، به وسیله مراتبی از همان وجود است و گرنه ماهیات آنها، ظلمات و تیرگی هایی است، برخی بالاتر از دیگر و…».<ref> ر.ک: بینام، ص86-88</ref> | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> |