پرش به محتوا

عرايس الجواهر و نفايس الأطايب: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'عباس اقبال آشتيانى' به 'عباس اقبال آشتيانى'
جز (جایگزینی متن - 'ايرج افشار ' به 'ايرج افشار ')
جز (جایگزینی متن - 'عباس اقبال آشتيانى' به 'عباس اقبال آشتيانى')
خط ۵۹: خط ۵۹:
پس از ارائه شرح حال مؤلف و تبحر او، قسمت اول كتاب آشكارا صورت منقول و منحول كتاب تنسوخ‌نامه خواجه نصيرالدين طوسى است. [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] مصحح كتاب، براى نشان دادن مطالب و كيفيت سرقت ادبى مولف، قسمت‌هايى از دو كتاب را به انضمام جدول فهارس آن دو در ضمائم كتاب آورده و نحوه اقتباس مولف را نشان داده است. مؤلف در اين روش ناپسند چندان دليرى و بى‌پروايى داشته است كه حتى از خواجه نصيرالدين طوسى نامى نبرده است.
پس از ارائه شرح حال مؤلف و تبحر او، قسمت اول كتاب آشكارا صورت منقول و منحول كتاب تنسوخ‌نامه خواجه نصيرالدين طوسى است. [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] مصحح كتاب، براى نشان دادن مطالب و كيفيت سرقت ادبى مولف، قسمت‌هايى از دو كتاب را به انضمام جدول فهارس آن دو در ضمائم كتاب آورده و نحوه اقتباس مولف را نشان داده است. مؤلف در اين روش ناپسند چندان دليرى و بى‌پروايى داشته است كه حتى از خواجه نصيرالدين طوسى نامى نبرده است.


عباس اقبال آشتيانى در اين زمينه مقاله‌اى نوشت و در آن به اثبات رسانيد كه (عرايس الجواهر) اثرى اصيل نبوده و كتاب از منبع ديگرى نقل و تحرير شده است.چندى پس از انتشار اين اثر، [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] تحقيقى دقيق نمود كه در مجله يغما درج گرديد. در اين نوشتار وى ناگزير به تغيير رأى شد و نوشت: در آن موقع به مخيّله‌ام خطور نمى‌كرد كه كتاب تنسوخ‌نامه ايلخانى با بعضى تغييرات جزيى از كتاب ديگر نقل شده باشد و روزى خواهد رسيد كه تصنيفى از سال 592ق به دست خواهد آمد و معلوم خواهد شد كه تنسوخ‌نامه كتاب اصيلى نيست. به قرائنى دست يافتم كه دلالت دارد بر اين‌كه مبناى كار كاشانى به عكس آنچه در مقدمه عرايس نوشته‌ام تنسوخ‌نامه نيست و او مستقيماً (جواهرنامه) اثر نظامى را مورد استفاده قرار داده بود؛ زيرا مطالبى در عرايس به نقل از جواهرنامه نظامى آمده است كه در تنسوخ‌نامه نيست.
[[اقبال آشتیانی، عباس|عباس اقبال آشتيانى]] در اين زمينه مقاله‌اى نوشت و در آن به اثبات رسانيد كه (عرايس الجواهر) اثرى اصيل نبوده و كتاب از منبع ديگرى نقل و تحرير شده است.چندى پس از انتشار اين اثر، [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] تحقيقى دقيق نمود كه در مجله يغما درج گرديد. در اين نوشتار وى ناگزير به تغيير رأى شد و نوشت: در آن موقع به مخيّله‌ام خطور نمى‌كرد كه كتاب تنسوخ‌نامه ايلخانى با بعضى تغييرات جزيى از كتاب ديگر نقل شده باشد و روزى خواهد رسيد كه تصنيفى از سال 592ق به دست خواهد آمد و معلوم خواهد شد كه تنسوخ‌نامه كتاب اصيلى نيست. به قرائنى دست يافتم كه دلالت دارد بر اين‌كه مبناى كار كاشانى به عكس آنچه در مقدمه عرايس نوشته‌ام تنسوخ‌نامه نيست و او مستقيماً (جواهرنامه) اثر نظامى را مورد استفاده قرار داده بود؛ زيرا مطالبى در عرايس به نقل از جواهرنامه نظامى آمده است كه در تنسوخ‌نامه نيست.


قسمت اول كتاب در مقاله اول پيرامون جواهرى است كه از جمله حجريات هستند و از معادن و انواع آن، خاصيت و منفعت و مضرت، و شبه آن به طريق صناعت، قيمت و جلا دادن و آن‌چه مناسب آن باشد بحث مى‌كند. از جمله سنگهايى كه در اين باب از آنها سخن به ميان آمده، ياقوت، زمزد، فيروزه، بيجاده، الماس و مرواريد است.
قسمت اول كتاب در مقاله اول پيرامون جواهرى است كه از جمله حجريات هستند و از معادن و انواع آن، خاصيت و منفعت و مضرت، و شبه آن به طريق صناعت، قيمت و جلا دادن و آن‌چه مناسب آن باشد بحث مى‌كند. از جمله سنگهايى كه در اين باب از آنها سخن به ميان آمده، ياقوت، زمزد، فيروزه، بيجاده، الماس و مرواريد است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش