۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - ': ==' به '==') |
جز (جایگزینی متن - 'ايرج افشار ' به 'ايرج افشار ') |
||
| خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
«عرايس الجواهر و نفايس الاطايب» اثر ابوالقاسم عبدالله كاشانى به فارسى و متعلق به قرن هشتم هجرىاست. نويسنده به موضوع خواص جواهر و اطايب كه از قديمى ترين ايام گرانبها و گرانقدر بوده پرداخته است. اين اثر به اهتمام ايرج افشار جزو انتشارات انجمن آثار ملى به طبع رسيده است. | «عرايس الجواهر و نفايس الاطايب» اثر ابوالقاسم عبدالله كاشانى به فارسى و متعلق به قرن هشتم هجرىاست. نويسنده به موضوع خواص جواهر و اطايب كه از قديمى ترين ايام گرانبها و گرانقدر بوده پرداخته است. اين اثر به اهتمام [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] جزو انتشارات انجمن آثار ملى به طبع رسيده است. | ||
== ساختار== | == ساختار== | ||
در ابتدا ديباچهاى از ايرج افشار و سپس مقدمهاى در احوال مؤلف و كتاب او ذكر شده است. در ادامه خطبه كتاب و آنگاه مطالب كتاب در دو بخش ارائه شده است: قسمت اول در معرفت جواهر حجرى معدنى، شامل سه مقاله، كه مقاله اول در پنج باب، مقاله دوم در 37 باب و مقاله سوم، شامل يك مقدمه و 8 باب است. قسمت دوم در معرفت عطرها و اطايب، شامل دو مقاله، مقاله اول در سه باب، باب اول در چهار فصل و باب دوم نيز چهار فصل مىباشد. مقاله دوم شامل 15 باب مىباشد. خاتمهاى نيز بر كتاب ذكر شده كه درباره صنعت كاشىگرى است. | در ابتدا ديباچهاى از [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] و سپس مقدمهاى در احوال مؤلف و كتاب او ذكر شده است. در ادامه خطبه كتاب و آنگاه مطالب كتاب در دو بخش ارائه شده است: قسمت اول در معرفت جواهر حجرى معدنى، شامل سه مقاله، كه مقاله اول در پنج باب، مقاله دوم در 37 باب و مقاله سوم، شامل يك مقدمه و 8 باب است. قسمت دوم در معرفت عطرها و اطايب، شامل دو مقاله، مقاله اول در سه باب، باب اول در چهار فصل و باب دوم نيز چهار فصل مىباشد. مقاله دوم شامل 15 باب مىباشد. خاتمهاى نيز بر كتاب ذكر شده كه درباره صنعت كاشىگرى است. | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
| خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
قدما براى هر يك از گوهرها و عطرها خواص طبى مهم و متعدد قائل بودهاند و خصوصاً عزت و قيمتشان از اين لحاظ بوده است كه آنها را در علاج صاحبان امراض مختلف و شفاى بيمارىها و حالات روحى، مؤثر مىدانستهاند. همراه داشتن يا برخود ماليدن يا بوئيدن عدهاى از آنها را رافع ماليخوليا و دافع جن و شيطان و سبب باز آمدن خواب آرام و قوت يافتن دل مىشمردهاند. | قدما براى هر يك از گوهرها و عطرها خواص طبى مهم و متعدد قائل بودهاند و خصوصاً عزت و قيمتشان از اين لحاظ بوده است كه آنها را در علاج صاحبان امراض مختلف و شفاى بيمارىها و حالات روحى، مؤثر مىدانستهاند. همراه داشتن يا برخود ماليدن يا بوئيدن عدهاى از آنها را رافع ماليخوليا و دافع جن و شيطان و سبب باز آمدن خواب آرام و قوت يافتن دل مىشمردهاند. | ||
پس از ارائه شرح حال مؤلف و تبحر او، قسمت اول كتاب آشكارا صورت منقول و منحول كتاب تنسوخنامه خواجه نصيرالدين طوسى است. ايرج افشار مصحح كتاب، براى نشان دادن مطالب و كيفيت سرقت ادبى مولف، قسمتهايى از دو كتاب را به انضمام جدول فهارس آن دو در ضمائم كتاب آورده و نحوه اقتباس مولف را نشان داده است. مؤلف در اين روش ناپسند چندان دليرى و بىپروايى داشته است كه حتى از خواجه نصيرالدين طوسى نامى نبرده است. | پس از ارائه شرح حال مؤلف و تبحر او، قسمت اول كتاب آشكارا صورت منقول و منحول كتاب تنسوخنامه خواجه نصيرالدين طوسى است. [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] مصحح كتاب، براى نشان دادن مطالب و كيفيت سرقت ادبى مولف، قسمتهايى از دو كتاب را به انضمام جدول فهارس آن دو در ضمائم كتاب آورده و نحوه اقتباس مولف را نشان داده است. مؤلف در اين روش ناپسند چندان دليرى و بىپروايى داشته است كه حتى از خواجه نصيرالدين طوسى نامى نبرده است. | ||
عباس اقبال آشتيانى در اين زمينه مقالهاى نوشت و در آن به اثبات رسانيد كه (عرايس الجواهر) اثرى اصيل نبوده و كتاب از منبع ديگرى نقل و تحرير شده است.چندى پس از انتشار اين اثر، ايرج افشار تحقيقى دقيق نمود كه در مجله يغما درج گرديد. در اين نوشتار وى ناگزير به تغيير رأى شد و نوشت: در آن موقع به مخيّلهام خطور نمىكرد كه كتاب تنسوخنامه ايلخانى با بعضى تغييرات جزيى از كتاب ديگر نقل شده باشد و روزى خواهد رسيد كه تصنيفى از سال 592ق به دست خواهد آمد و معلوم خواهد شد كه تنسوخنامه كتاب اصيلى نيست. به قرائنى دست يافتم كه دلالت دارد بر اينكه مبناى كار كاشانى به عكس آنچه در مقدمه عرايس نوشتهام تنسوخنامه نيست و او مستقيماً (جواهرنامه) اثر نظامى را مورد استفاده قرار داده بود؛ زيرا مطالبى در عرايس به نقل از جواهرنامه نظامى آمده است كه در تنسوخنامه نيست. | عباس اقبال آشتيانى در اين زمينه مقالهاى نوشت و در آن به اثبات رسانيد كه (عرايس الجواهر) اثرى اصيل نبوده و كتاب از منبع ديگرى نقل و تحرير شده است.چندى پس از انتشار اين اثر، [[افشار، ایرج |ايرج افشار]] تحقيقى دقيق نمود كه در مجله يغما درج گرديد. در اين نوشتار وى ناگزير به تغيير رأى شد و نوشت: در آن موقع به مخيّلهام خطور نمىكرد كه كتاب تنسوخنامه ايلخانى با بعضى تغييرات جزيى از كتاب ديگر نقل شده باشد و روزى خواهد رسيد كه تصنيفى از سال 592ق به دست خواهد آمد و معلوم خواهد شد كه تنسوخنامه كتاب اصيلى نيست. به قرائنى دست يافتم كه دلالت دارد بر اينكه مبناى كار كاشانى به عكس آنچه در مقدمه عرايس نوشتهام تنسوخنامه نيست و او مستقيماً (جواهرنامه) اثر نظامى را مورد استفاده قرار داده بود؛ زيرا مطالبى در عرايس به نقل از جواهرنامه نظامى آمده است كه در تنسوخنامه نيست. | ||
قسمت اول كتاب در مقاله اول پيرامون جواهرى است كه از جمله حجريات هستند و از معادن و انواع آن، خاصيت و منفعت و مضرت، و شبه آن به طريق صناعت، قيمت و جلا دادن و آنچه مناسب آن باشد بحث مىكند. از جمله سنگهايى كه در اين باب از آنها سخن به ميان آمده، ياقوت، زمزد، فيروزه، بيجاده، الماس و مرواريد است. | قسمت اول كتاب در مقاله اول پيرامون جواهرى است كه از جمله حجريات هستند و از معادن و انواع آن، خاصيت و منفعت و مضرت، و شبه آن به طريق صناعت، قيمت و جلا دادن و آنچه مناسب آن باشد بحث مىكند. از جمله سنگهايى كه در اين باب از آنها سخن به ميان آمده، ياقوت، زمزد، فيروزه، بيجاده، الماس و مرواريد است. | ||
ویرایش