پرش به محتوا

الفصول المهمة في أصول الأئمة (تكملة الوسائل): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '(عليه السلام)' به '(ع)'
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق')
جز (جایگزینی متن - '(عليه السلام)' به '(ع)')
خط ۶۷: خط ۶۷:
اولين باب در باره اصول دين، ذكر آياتى از قرآن كريم است كه به اصول و فروع و غير آنها تعلق دارد. ايشان آيات بسيارى را در اين قسمت ذكر كرده‌اند كه تعدادشان شايد بيش از صد آيه باشد. اولين آنها آيه 20 بقره؛ يعنى '''«إن اللّه على كل شيء قدير»''' و آخرينشان آيه 111 سوره اسراء؛ يعنى '''«و لم يكن له شريك في الملك و لم يكن له ولي من الذّل و كبره تكبيرا»''' مى‌باشد.
اولين باب در باره اصول دين، ذكر آياتى از قرآن كريم است كه به اصول و فروع و غير آنها تعلق دارد. ايشان آيات بسيارى را در اين قسمت ذكر كرده‌اند كه تعدادشان شايد بيش از صد آيه باشد. اولين آنها آيه 20 بقره؛ يعنى '''«إن اللّه على كل شيء قدير»''' و آخرينشان آيه 111 سوره اسراء؛ يعنى '''«و لم يكن له شريك في الملك و لم يكن له ولي من الذّل و كبره تكبيرا»''' مى‌باشد.


باب دوم در باره محبوبيّت عقل براى خداوند است كه با آوردن پانزده روايت به اثبات نكته مورد نظرش پرداخته است. روايت اول را با ذكر سند از كافى نقل مى‌كند كه روايت امام باقر(عليه السلام) است؛ حضرت فرمود: «لمّا خلق اللّه العقل استنطقه ثم قال له: أقبل فأقبل ثم قال له أدبر فأدبر ثم قال: و عزّتي و جلالي ما خلقت خلقا هو أحب إلي منك و لا أكملتك إلاّ فيمن أحبّ أما إنّى إيّاك آمر و إيّاك أنهى و إيّاك أعاقب و إيّاك أثيب».
باب دوم در باره محبوبيّت عقل براى خداوند است كه با آوردن پانزده روايت به اثبات نكته مورد نظرش پرداخته است. روايت اول را با ذكر سند از كافى نقل مى‌كند كه روايت امام باقر(ع) است؛ حضرت فرمود: «لمّا خلق اللّه العقل استنطقه ثم قال له: أقبل فأقبل ثم قال له أدبر فأدبر ثم قال: و عزّتي و جلالي ما خلقت خلقا هو أحب إلي منك و لا أكملتك إلاّ فيمن أحبّ أما إنّى إيّاك آمر و إيّاك أنهى و إيّاك أعاقب و إيّاك أثيب».


باب سوم در وجوب عمل به ادله عقليه به هنگام اثبات ادله سمعيّه مى‌باشد.
باب سوم در وجوب عمل به ادله عقليه به هنگام اثبات ادله سمعيّه مى‌باشد.
خط ۸۳: خط ۸۳:
باب دوم در باره لزوم اخذ علوم دين از پيامبر(صلى الله عليه و آله) و ائمه(عليهم السلام) مى‌باشد كه البته واسطه‌هاى موثقى هم كه ما را به آراى آن ذوات مقدس برسانند مى‌توانند مرجع ما در اين زمينه‌ها قرار بگيرند.
باب دوم در باره لزوم اخذ علوم دين از پيامبر(صلى الله عليه و آله) و ائمه(عليهم السلام) مى‌باشد كه البته واسطه‌هاى موثقى هم كه ما را به آراى آن ذوات مقدس برسانند مى‌توانند مرجع ما در اين زمينه‌ها قرار بگيرند.


باب بعدى در وجوب كفايى تعلّم علوم اهل بيت(عليهم السلام) مى‌باشد كه البته استحبابش و نيز وجوبش تا حد مورد نياز، عينى مى‌باشد. اولين روايت از هجده روايتى كه در اين باب ذكر شده، از امام باقر(عليه السلام) مى‌باشد كه فرمود «إن الذى يعلّم العلم منكم له مثلا أجر المتعلّم و له الفضل عليه فتعلّموا العلم من حملة العلم و علّموه إخوانكم كما علّمكموه العلماء». وجوب عمل به علم، عدم جواز عمل به چيزى كه انسان در باره‌اش علم ندارد، وجوب عمل به احاديث اهل بيت(عليهم السلام) كه در كتاب‌هاى مورد اعتماد و كتاب‌هاى حديث نقل گرديده‌اند و چندين مطلب مهم ديگر، عناوين ديگر ابواب مى‌باشند.
باب بعدى در وجوب كفايى تعلّم علوم اهل بيت(عليهم السلام) مى‌باشد كه البته استحبابش و نيز وجوبش تا حد مورد نياز، عينى مى‌باشد. اولين روايت از هجده روايتى كه در اين باب ذكر شده، از امام باقر(ع) مى‌باشد كه فرمود «إن الذى يعلّم العلم منكم له مثلا أجر المتعلّم و له الفضل عليه فتعلّموا العلم من حملة العلم و علّموه إخوانكم كما علّمكموه العلماء». وجوب عمل به علم، عدم جواز عمل به چيزى كه انسان در باره‌اش علم ندارد، وجوب عمل به احاديث اهل بيت(عليهم السلام) كه در كتاب‌هاى مورد اعتماد و كتاب‌هاى حديث نقل گرديده‌اند و چندين مطلب مهم ديگر، عناوين ديگر ابواب مى‌باشند.


ابواب متعلق به فروع فقه:
ابواب متعلق به فروع فقه:


ابواب چهل و شش‌گانه فقهى موضوع ديگر بخش كتاب است كه هر يك از آنها نيز داراى فروعاتى مى‌باشد؛ براى مثال كتاب طهارت كه اولين كتاب از اين فروع فقهى است، داراى هشت باب مياه، وضو، جنابت، حيض و استحاضه و نفاس، احكام اموات، اغسال، تيمم و نجاسات و ظروف و پوست‌ها مى‌باشد. هر كدام از اين ابواب نيز به چندين باب تقسيم شده و در آن ابواب روايات مربوط به هر يك ذكر گرديده است؛ براى مثال در ابواب مياه چهار روايت از [[امام صادق]](عليه السلام) آمده كه عبارتند از:
ابواب چهل و شش‌گانه فقهى موضوع ديگر بخش كتاب است كه هر يك از آنها نيز داراى فروعاتى مى‌باشد؛ براى مثال كتاب طهارت كه اولين كتاب از اين فروع فقهى است، داراى هشت باب مياه، وضو، جنابت، حيض و استحاضه و نفاس، احكام اموات، اغسال، تيمم و نجاسات و ظروف و پوست‌ها مى‌باشد. هر كدام از اين ابواب نيز به چندين باب تقسيم شده و در آن ابواب روايات مربوط به هر يك ذكر گرديده است؛ براى مثال در ابواب مياه چهار روايت از [[امام صادق]](ع) آمده كه عبارتند از:


1- «كل ماء طاهر إلاّ ما علمت أنّه قذر».
1- «كل ماء طاهر إلاّ ما علمت أنّه قذر».
خط ۹۷: خط ۹۷:
4- «سئل عليه السلام عن الماء النقيع تبول فيه الدّوابّ؟ فقال: إن تغيّر الماء فلا تتوضّأ منه و إن لم تغيّره أبوالها فتوضّأ منه و كذلك الدّم إذا سال في الماء و أشباهه».
4- «سئل عليه السلام عن الماء النقيع تبول فيه الدّوابّ؟ فقال: إن تغيّر الماء فلا تتوضّأ منه و إن لم تغيّره أبوالها فتوضّأ منه و كذلك الدّم إذا سال في الماء و أشباهه».


باب بعد در ذكر روايات آب كر، باب بعدش در روايات آب چاه، باب ديگر در آب مضاف و... مى‌باشند. كتاب صلاه هم كه كتاب بعدى مى‌باشد؛ يعنى دومين كتاب از كتب مطرح شده در فروعات فقهى، خود داراى هيجده باب مى‌باشد. اولين باب از اين ابواب در مورد فضل و تعداد نمازهاى واجب مى‌باشد كه خود داراى هشت باب است. در باب اولش پنج روايت نقل شده كه اولين آنها از امام باقر(عليه السلام) مى‌باشد كه در جواب سؤالى از مقدار واجب در نماز فرمودند: «خمس صلوات في الليل و النّهار». حضرت صادق(عليه السلام) هم در روايت بعدى مى‌فرمايد: «إذا لقيت اللّه بالصلوات الخمس لم يسألك عمّا سوى ذلك». اوقات نمازها، قبله، لباس نمازگزار، مكان نمازگزار، مساجد، چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است، اذان، افعال نماز، قواطع نماز و چندين باب ديگر ابواب نماز را تشكيل داده‌اند.
باب بعد در ذكر روايات آب كر، باب بعدش در روايات آب چاه، باب ديگر در آب مضاف و... مى‌باشند. كتاب صلاه هم كه كتاب بعدى مى‌باشد؛ يعنى دومين كتاب از كتب مطرح شده در فروعات فقهى، خود داراى هيجده باب مى‌باشد. اولين باب از اين ابواب در مورد فضل و تعداد نمازهاى واجب مى‌باشد كه خود داراى هشت باب است. در باب اولش پنج روايت نقل شده كه اولين آنها از امام باقر(ع) مى‌باشد كه در جواب سؤالى از مقدار واجب در نماز فرمودند: «خمس صلوات في الليل و النّهار». حضرت صادق(ع) هم در روايت بعدى مى‌فرمايد: «إذا لقيت اللّه بالصلوات الخمس لم يسألك عمّا سوى ذلك». اوقات نمازها، قبله، لباس نمازگزار، مكان نمازگزار، مساجد، چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است، اذان، افعال نماز، قواطع نماز و چندين باب ديگر ابواب نماز را تشكيل داده‌اند.


روال كار مؤلف در كتاب‌هاى بعدى نيز به همين صورت مى‌باشد؛ مانند كتاب زكات، خمس، صيام، اعتكاف، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منكر، تجارت، رهن، حجر، ضمان صلح، شركت، مضاربه، مزارعه و مساقات، وديعه و عاريه، اجاره، وكالت، وقف، صدقات هبات و...
روال كار مؤلف در كتاب‌هاى بعدى نيز به همين صورت مى‌باشد؛ مانند كتاب زكات، خمس، صيام، اعتكاف، حج، جهاد، امر به معروف و نهى از منكر، تجارت، رهن، حجر، ضمان صلح، شركت، مضاربه، مزارعه و مساقات، وديعه و عاريه، اجاره، وكالت، وقف، صدقات هبات و...
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
ابواب متعلق به طب:  
ابواب متعلق به طب:  


در بخش طب صد و چهل و يك باب وجود دارد؛ باب اول اين است كه درد و شفا هر دو از خداوند است كه سه روايت از سوى مؤلف در اين قسمت نقل شده است: روايت اول از [[امام صادق]](عليه السلام) مى‌باشد كه فرمود: «قال موسى(عليهم السلام) يا ربّ من أين الدّاء؟ قال منّي، قال فالشفاء؟ قال: منّي قال فما يصنع عبادك بالمعالج؟ قال بطيب أنفسهم فيومئذ سمّي المعالج الطبيب».
در بخش طب صد و چهل و يك باب وجود دارد؛ باب اول اين است كه درد و شفا هر دو از خداوند است كه سه روايت از سوى مؤلف در اين قسمت نقل شده است: روايت اول از [[امام صادق]](ع) مى‌باشد كه فرمود: «قال موسى(عليهم السلام) يا ربّ من أين الدّاء؟ قال منّي، قال فالشفاء؟ قال: منّي قال فما يصنع عبادك بالمعالج؟ قال بطيب أنفسهم فيومئذ سمّي المعالج الطبيب».


باب بعدى در ادويه نافعه مى‌باشد كه به مسائلى چون حجامت، نوره، حقنه و... اشاره شده است. سومين باب بخش طب در صدد بيان جواز مداوا با هر گونه دوايى است كه براى نجات مريض انجام مى‌شود. تنها محدوديت افراد در مداواى مريض‌ها حرام‌هاى شرعى مى‌باشد كه بايد از آنها اجتناب شود؛ مؤلف شش روايت در اين زمينه ذكر كرده است.
باب بعدى در ادويه نافعه مى‌باشد كه به مسائلى چون حجامت، نوره، حقنه و... اشاره شده است. سومين باب بخش طب در صدد بيان جواز مداوا با هر گونه دوايى است كه براى نجات مريض انجام مى‌شود. تنها محدوديت افراد در مداواى مريض‌ها حرام‌هاى شرعى مى‌باشد كه بايد از آنها اجتناب شود؛ مؤلف شش روايت در اين زمينه ذكر كرده است.


از ديگر ابواب طب كه همگى حاكى از اهميت دادن دين مبين اسلام به سلامتى، بهداشت و حيات انسان‌ها مى‌باشند، وجوب مداوا در صورت نياز و احتمال خطر در صورت ترك مداوا مى‌باشد كه طبابت را به يك واجب شرعى تبديل مى‌كند. از ديگر ابواب، توصيه به صدقه دادن به عنوان بهترين مداوا كننده امراض مى‌باشد؛ در اين زمينه روايتى را امام باقر(عليه السلام) از پيامبر(صلى الله عليه و آله) نقل مى‌كند كه فرمود: «داووا مرضاكم بالصدقة». باب ديگرى در اين بخش وجود دارد كه تربت امام حسين(عليه السلام) را به عنوان شفاى هر درد و امانى از هر ترس معرفى مى‌كند.
از ديگر ابواب طب كه همگى حاكى از اهميت دادن دين مبين اسلام به سلامتى، بهداشت و حيات انسان‌ها مى‌باشند، وجوب مداوا در صورت نياز و احتمال خطر در صورت ترك مداوا مى‌باشد كه طبابت را به يك واجب شرعى تبديل مى‌كند. از ديگر ابواب، توصيه به صدقه دادن به عنوان بهترين مداوا كننده امراض مى‌باشد؛ در اين زمينه روايتى را امام باقر(ع) از پيامبر(صلى الله عليه و آله) نقل مى‌كند كه فرمود: «داووا مرضاكم بالصدقة». باب ديگرى در اين بخش وجود دارد كه تربت امام حسين(ع) را به عنوان شفاى هر درد و امانى از هر ترس معرفى مى‌كند.


ابواب نوادر كليّات:  
ابواب نوادر كليّات:  
۶۱٬۱۸۹

ویرایش