۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ ضروره وجود الحکومه او الولایه للفقهاء را به ضرورة وجود الحكومة أو ولاية الفقهاء في عصر الغيبة منتقل کرد) |
جز (جایگزینی متن - '(عليه السلام)' به '(ع)') |
||
| خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
نگارنده با استفاده از آيات و روايات، نخست ابعاد ولايت پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) و امام على( | نگارنده با استفاده از آيات و روايات، نخست ابعاد ولايت پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) و امام على(ع) و ساير ائمه(عليهم السلام) را بررسى نموده و آنگاه به وسيله همان ادله بر ضرورت ادامه امر ولايت در عصر غيبت توسط فقهاى جامع الشرايط پرداخته است. | ||
== گزارش محتوا == | == گزارش محتوا == | ||
در ابتدا نگارنده بر اين نكته پافشارى مىكند كه بر طبق آموزههاى تشيع حق حاكميت همه جانبه پس از رحلت پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) بر عهده امام معصوم( | در ابتدا نگارنده بر اين نكته پافشارى مىكند كه بر طبق آموزههاى تشيع حق حاكميت همه جانبه پس از رحلت پيامبر اسلام(صلى الله عليه و آله) بر عهده امام معصوم(ع) است و او از جانب خداوند متعال مفترض الطاعه است و سرپيچى از دستورات او در حكم سرپيچى از دستورات پيامبر اسلام و در نتيجه سرپيچى از دستورات خداوند متعال است. آنگاه مستندات خود را از قرآن و سنت اقامه كرده و اطاعت از ائمه دوازدهگانه را واجب دانسته است. به تكليف مسئله حكومت و اعمال ولايت امام معصوم(ع) در عصر غيبت پرداخته و مدعى مىشود كه بعد از نيابت نواب اربعه كه نيابت خاصه بوده است فقهاى شيعه كه داراى شرايط اجتهاد و ملكه عدالت باشند، مىتوانند بر مردم حكومت كنند و بر آنها اعمال ولايت نمايند و اين ولايت به طور عام از طرف امام عصر(ع) به آنان تفويض شده است. | ||
در ادامه نويسنده به ادله عقلى حكومت فقها اشاره كرده و نياز جامعه بشرى به حكومت كردن افراد عادل را ضامن حفظ كيان اسلامى از فساد و زوال، حفظ مصالح جامعه اسلامى، احقاق حقوق مظلومان و ضعيفان از ظالمان و قدرتمندان، ايجاد امنيت و عدالت اجتماعى و وجود قانونى الهى براى سعادت دنيا و آخرت مردم عنوان كرده و اين امور را از جمله ادله عقلى دانسته است. | در ادامه نويسنده به ادله عقلى حكومت فقها اشاره كرده و نياز جامعه بشرى به حكومت كردن افراد عادل را ضامن حفظ كيان اسلامى از فساد و زوال، حفظ مصالح جامعه اسلامى، احقاق حقوق مظلومان و ضعيفان از ظالمان و قدرتمندان، ايجاد امنيت و عدالت اجتماعى و وجود قانونى الهى براى سعادت دنيا و آخرت مردم عنوان كرده و اين امور را از جمله ادله عقلى دانسته است. | ||
| خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
از نظر نويسنده همه اديان و جوامع بشرى نياز به قانون و حاكميت دارند و جامعه اسلامى از اين حجت مستثنا نيست و قرآن كريم هم بر اين امر صحه گذاشته است. وى به آيه شريفه: " النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم" استناد كرده و از لحاظ قرآنى به اثبات ولايت مطلقه پيامبر(صلى الله عليه و آله) و ائمه معصوم (عليهم السلام) پس از ايشان مىپردازد. | از نظر نويسنده همه اديان و جوامع بشرى نياز به قانون و حاكميت دارند و جامعه اسلامى از اين حجت مستثنا نيست و قرآن كريم هم بر اين امر صحه گذاشته است. وى به آيه شريفه: " النبي أولى بالمؤمنين من أنفسهم" استناد كرده و از لحاظ قرآنى به اثبات ولايت مطلقه پيامبر(صلى الله عليه و آله) و ائمه معصوم (عليهم السلام) پس از ايشان مىپردازد. | ||
همچنين به آيات غدير و نصوص وارده در مورد ولايت امام على( | همچنين به آيات غدير و نصوص وارده در مورد ولايت امام على(ع) پرداخته و شرايط وجود امام حّى و حاضر در همه زمانها را از منظرى قرآنى و روايى بررسى نموده است. | ||
در بخش ديگرى از كتاب، نويسنده به دلايل حكومت فقها بر مردم در عصر غيبت اشاره كرده و فقهاى جامع الشرايط را حجت بر مردم از جانب امام زمان( | در بخش ديگرى از كتاب، نويسنده به دلايل حكومت فقها بر مردم در عصر غيبت اشاره كرده و فقهاى جامع الشرايط را حجت بر مردم از جانب امام زمان(ع) خوانده و ولايت آنها را مانند ولايت امام عصر(ع) بر مردم دانسته و رد كردن آنان را مانند رد كردن امام معصوم(ع) دانسته است. | ||
در همين رابطه نگارنده به روايت مشهور مقبوله عمر بن حنظله و برخى ديگر از توقيعات رسيده از امام زمان(عجل الله تعالى فرجه الشريف) در باره تفويض امر ولايت و حكومت به فقها در عصر غيبت استناد كرده و اجماع علماى شيعه اماميه در اين زمينه را منعكس كرده است. | در همين رابطه نگارنده به روايت مشهور مقبوله عمر بن حنظله و برخى ديگر از توقيعات رسيده از امام زمان(عجل الله تعالى فرجه الشريف) در باره تفويض امر ولايت و حكومت به فقها در عصر غيبت استناد كرده و اجماع علماى شيعه اماميه در اين زمينه را منعكس كرده است. | ||
وى همچنين آياتى از قرآن كريم در مورد انتقال ولايت از جانب پيامبران به برخى از اوصيا در زمان غيبت آنان مانند تفويض ولايت و حكومت از جانب موسى( | وى همچنين آياتى از قرآن كريم در مورد انتقال ولايت از جانب پيامبران به برخى از اوصيا در زمان غيبت آنان مانند تفويض ولايت و حكومت از جانب موسى(ع) به هارون(ع) را مورد تفسير قرار داده و نصب امام در ميان جامعه و لو به مدت كوتاه را نيز جزء سيره پيامبران دانسته است. | ||
از باب قاعده لطف به اين نتيجه مىرسد كه نبايد جامعه اسلامى در هيچ زمانى معطل حضور فيزيكى امام باشد و احكام و زندگى دينى تعطيل گردد. بنا بر اين بايد در عصر غيبت تحت امر افرادى كه شبيهترين شخص به معصوم( | از باب قاعده لطف به اين نتيجه مىرسد كه نبايد جامعه اسلامى در هيچ زمانى معطل حضور فيزيكى امام باشد و احكام و زندگى دينى تعطيل گردد. بنا بر اين بايد در عصر غيبت تحت امر افرادى كه شبيهترين شخص به معصوم(ع) هستند قرار گرفته و در امور دينى و اجتماعى خود از آنها تبعيت نمايند. | ||
از منظر نگارنده، مردم در تبعيت از فقها هنگام غيبت معذورند حتى اگر آنان در مورد حكم واقعى اشتباه كنند و فتاواى درستى در امر حكومت ندهند. | از منظر نگارنده، مردم در تبعيت از فقها هنگام غيبت معذورند حتى اگر آنان در مورد حكم واقعى اشتباه كنند و فتاواى درستى در امر حكومت ندهند. | ||
| خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
وى در بخش پايانى كتاب به ميزان ولايت و اختيارات ولى فقيه پرداخته و صلاحيت آنان را در امور دينى بررسى نموده است. | وى در بخش پايانى كتاب به ميزان ولايت و اختيارات ولى فقيه پرداخته و صلاحيت آنان را در امور دينى بررسى نموده است. | ||
در همين راستا بر اساس اجماع فقهاى شيعه، اختياراتى مانند دريافت سهم مبارك امام معصوم( | در همين راستا بر اساس اجماع فقهاى شيعه، اختياراتى مانند دريافت سهم مبارك امام معصوم(ع) از مردم و هزينه كردن آن در امورى مانند اداره كردن حوزههاى علميه شيعه و تقويت علوم و معارف اسلامى، احراز كليه مناصب والى حكومتى از نظر عرف و شرع اسلامى، تصدى امر قضاوت و استيفاى حقوق مردم از لحاظ فردى و اجتماعى، رهبرى جامعه اسلامى و حفظ آن از شر دشمنان اسلام و معاندان و متجاوزان به نواميس و اموال مردم، تصدى اموال، ارث بردن از كسانى كه وارثى ندارند، تعليم امور حلال و حرام به مردم، تبليغ اسلام و ترويج معارف اسلامى، تأسيس مساجد و مدارس علميه دينى، چاپ كتابهاى اسلامى، تأسيس امور خيريه، ايجاد مراكز اقتصادى، آموزشى و تربيتى و نيز كليه امورى كه موجب عزت مسلمانان و جامعه اسلامى شود را براى شخص ولى فقيه اثبات كرده است. | ||
به برخى از شبهات موجود در مورد اخذ سهم امام توسط ولى فقيه و خرج كردن آنها نيز پاسخ گفته و ادله مربوط به خمس و اختيارات فقها در عصر غيبت را بررسى نموده و ادله مربوط به آن را ارائه كرده است. | به برخى از شبهات موجود در مورد اخذ سهم امام توسط ولى فقيه و خرج كردن آنها نيز پاسخ گفته و ادله مربوط به خمس و اختيارات فقها در عصر غيبت را بررسى نموده و ادله مربوط به آن را ارائه كرده است. | ||
| خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
[http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/1420 مطالعه کتاب ضروره وجود الحکومه او الولایه للفقهاء در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | [http://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Text/1420 مطالعه کتاب ضروره وجود الحکومه او الولایه للفقهاء در پایگاه کتابخانه دیجیتال نور] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش