پرش به محتوا

پیام معصومین علیهم‌السلام به انسان‌ها و انسانیت‌ها؛ امام حسن مجتبی(ع): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)'
جز (جایگزینی متن - ' (ع)' به '(ع)')
خط ۲۹: خط ۲۹:
'''پیام معصومین علیه‌السلام به انسان‌ها و انسانیت‌ها؛ امام حسن مجتبی(ع)'''، اثر [[حکیمی، محمدرضا|محمدرضا حکیمی]] (1314-1400ش)، شماره پنجم از مجموعه کتاب‌های «برگرفته از آثار» می‌باشد.
'''پیام معصومین علیه‌السلام به انسان‌ها و انسانیت‌ها؛ امام حسن مجتبی(ع)'''، اثر [[حکیمی، محمدرضا|محمدرضا حکیمی]] (1314-1400ش)، شماره پنجم از مجموعه کتاب‌های «برگرفته از آثار» می‌باشد.


بخش اول این رساله کوتاه خلاصه‌ای است، از مقاله چهارم کتاب «امام در عینیت جامعه»، که نگاهی کوتاه دارد به تاریخ زندگانی امام حسن (ع). در بخش دوم نیز ۲۰ حدیث، از احادیث امام حسن مجتبی (ع) گردآوری شده است.
بخش اول این رساله کوتاه خلاصه‌ای است، از مقاله چهارم کتاب «امام در عینیت جامعه»، که نگاهی کوتاه دارد به تاریخ زندگانی امام حسن(ع). در بخش دوم نیز ۲۰ حدیث، از احادیث امام حسن مجتبی(ع) گردآوری شده است.


نویسنده یکی از حکمت های صلح امام حسن(ع) ار چنین مطرح نموده که آن امام خواست تا قبول این صلح (که معاویه همواره بر آن اصرار می ورزید تا از دست امام بیاساید، برخی از شیعیان نیز اصرار در قبول آن داشتند و از جنگهای پیاپی زمان حضرت علی(ع) خسته شده بودند)، سبب شود که مردم نپندارند درگیریهای مسلمانان همواره بر سر حکومت است. یعنی جهت دینی موضعگیریها و اقدامها تحت الشعاع قرار نگیرد، و بیگانگان و دیگر مذاهب عالم چنین تصور نکنند که سالهاست مسلمانان به جان خویش افتاده‌اند و پایه دین را برای مبارزه بر سر فرمانورایی گذارده اند.امام در ضمن یک موضعگیری عمیق و مشرفانه، از جنگ کناره گرفت، تا معلوم شود که مسئله مسئله دین است نه فرمانروایی شخصی. و تا معلوم شود که هر جا مصالح دین و مصالح امت اقدامی را اقتضا کرد، پیشوای دیندار، این مصالح را ترجیح می دهد، و به قدرت نمی اندیشد...<ref>متن کتاب، ص24-25</ref>.
نویسنده یکی از حکمت های صلح امام حسن(ع) ار چنین مطرح نموده که آن امام خواست تا قبول این صلح (که معاویه همواره بر آن اصرار می ورزید تا از دست امام بیاساید، برخی از شیعیان نیز اصرار در قبول آن داشتند و از جنگهای پیاپی زمان حضرت علی(ع) خسته شده بودند)، سبب شود که مردم نپندارند درگیریهای مسلمانان همواره بر سر حکومت است. یعنی جهت دینی موضعگیریها و اقدامها تحت الشعاع قرار نگیرد، و بیگانگان و دیگر مذاهب عالم چنین تصور نکنند که سالهاست مسلمانان به جان خویش افتاده‌اند و پایه دین را برای مبارزه بر سر فرمانورایی گذارده اند.امام در ضمن یک موضعگیری عمیق و مشرفانه، از جنگ کناره گرفت، تا معلوم شود که مسئله مسئله دین است نه فرمانروایی شخصی. و تا معلوم شود که هر جا مصالح دین و مصالح امت اقدامی را اقتضا کرد، پیشوای دیندار، این مصالح را ترجیح می دهد، و به قدرت نمی اندیشد...<ref>متن کتاب، ص24-25</ref>.