۱۵٬۵۲۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
|زبان | |زبان | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
| کد کنگره = | | کد کنگره = | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
|ناشر | |ناشر | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
در بخش اول، نقل به عنوان اولین دلیل نحوی که اعتبار آن مورد اجماع نحویون مطرح شده است. نقل از دیدگاه [[ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انباری]] عبارت از کلام عربی فصیحی است که به نقل صحیح از قلت خارج و به کثرت رسیده است. بنابراین موارد شاذ از کلام غیر عرب از مولدین و... و نیز کلام شاذ عرب خارج میشود. کلام عربی فصیح در اعلی مراتبش عبارت از قرآن کریم و حدیث شریف و پس از آن شعر و نثر عرب است.<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> | در بخش اول، نقل به عنوان اولین دلیل نحوی که اعتبار آن مورد اجماع نحویون مطرح شده است. نقل از دیدگاه [[ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انباری]] عبارت از کلام عربی فصیحی است که به نقل صحیح از قلت خارج و به کثرت رسیده است. بنابراین موارد شاذ از کلام غیر عرب از مولدین و... و نیز کلام شاذ عرب خارج میشود. کلام عربی فصیح در اعلی مراتبش عبارت از قرآن کریم و حدیث شریف و پس از آن شعر و نثر عرب است.<ref>ر.ک: همان، ص15</ref> | ||
در بخش دوم، قیاس در لغت، تقدیر و در اصطلاح، تقدیر فرع به حکم اصل معنا شده است. ابن انباری به اعتبار قیاس به عنوان دلیلی از ادله نحو و طریقی از طرق آن بسنده نکرده بلکه از آن فراتر رفته و میگوید: «نحو همان قیاس است».<ref>ر.ک: همان، ص144-143</ref> | در بخش دوم، قیاس در لغت، تقدیر و در اصطلاح، تقدیر فرع به حکم اصل معنا شده است. ابن انباری به اعتبار قیاس به عنوان دلیلی از ادله نحو و طریقی از طرق آن بسنده نکرده بلکه از آن فراتر رفته و میگوید: «نحو همان قیاس است».<ref>ر.ک: همان، ص144-143</ref> | ||
در بخش سوم چنین آمده که منظور از اجماع، اجماع اهل بلدین بصره و کوفه است.<ref>ر.ک: همان، ص213</ref> نویسنده پس از بحث و بررسی دلیل اجماع چنین مینویسد: از آنچه درباره اجماع نقل کردیم ملاحظه میکنیم که میتوان گفت که اجماع دلیل مستقلی نیست که در کنار نقل و قیاس بیاید؛ مؤید این سخن آن است که ابن انباری آن را تحت دلیل قیاس آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص226</ref> | در بخش سوم چنین آمده که منظور از اجماع، اجماع اهل بلدین بصره و کوفه است.<ref>ر.ک: همان، ص213</ref> نویسنده پس از بحث و بررسی دلیل اجماع چنین مینویسد: از آنچه درباره اجماع نقل کردیم ملاحظه میکنیم که میتوان گفت که اجماع دلیل مستقلی نیست که در کنار نقل و قیاس بیاید؛ مؤید این سخن آن است که ابن انباری آن را تحت دلیل قیاس آورده است.<ref>ر.ک: همان، ص226</ref> |