۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'شيخ آقابزرگ تهرانى' به 'شيخ آقابزرگ تهرانى') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد محمدحسين طباطبايى' به 'سيد محمدحسين طباطبايى') |
||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
همچنين، نويسنده مىگويد: «استادم آيتالله سيد محمدحسين حسينى تهرانى از استادش سيد هاشم حداد نقل كرده است كه آيتالله سيد على قاضى، از بزرگترين عارفان معاصر و استاد علامه طباطبايى، اهتمام زيادى به محىالدين و كتاب فتوحات مكيه داشت و مىگفت كه ابن عربى از كاملان بود و در فتوحات او شواهد و ادله گوناگونى وجود دارد كه او شيعه بوده است و در آن كتاب مطلب زيادى هست كه اصول قطعى اهل سنت را نقض مىكند. آيتالله قاضى معتقد بوده است كه محال است كسى به مرحله كمال برسد، ولى حقيقت ولايت را شهود نكرده باشد» <ref>همان، ج 2، ص 214 - 215</ref>. | همچنين، نويسنده مىگويد: «استادم آيتالله سيد محمدحسين حسينى تهرانى از استادش سيد هاشم حداد نقل كرده است كه آيتالله سيد على قاضى، از بزرگترين عارفان معاصر و استاد علامه طباطبايى، اهتمام زيادى به محىالدين و كتاب فتوحات مكيه داشت و مىگفت كه ابن عربى از كاملان بود و در فتوحات او شواهد و ادله گوناگونى وجود دارد كه او شيعه بوده است و در آن كتاب مطلب زيادى هست كه اصول قطعى اهل سنت را نقض مىكند. آيتالله قاضى معتقد بوده است كه محال است كسى به مرحله كمال برسد، ولى حقيقت ولايت را شهود نكرده باشد» <ref>همان، ج 2، ص 214 - 215</ref>. | ||
در فصل ششم، نويسنده، مدح و ثناى بيست نفر از دانشمندان مهم شيعى، مانند عبدالرزاق كاشانى، سيد حيدر آملى، آقا على مدرس تهرانى، سيد صدرالدين صدر، شيخ محمدحسين فاضل تونى، علامه سيد محمدحسين | در فصل ششم، نويسنده، مدح و ثناى بيست نفر از دانشمندان مهم شيعى، مانند عبدالرزاق كاشانى، سيد حيدر آملى، آقا على مدرس تهرانى، سيد صدرالدين صدر، شيخ محمدحسين فاضل تونى، علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]]، امام خمينى، استاد شهيد مطهرى، سيد جلالالدين آشتيانى و استاد عبدالله جوادى آملى را در باره محىالدين بن عربى ذكر كرده است <ref>همان، ج 2، ص 299 - 499</ref>. | ||
نويسنده، از عارف شيعى سيد حيدر آملى كه بر «فصوص الحكم»، شرح مبسوطى به نام «نص النصوص» نوشته، در باره فضيلت ابن عربى و ولايتمدارى او و ارزش كتاب «فصوص الحكم» و «فتوحات مكيه» مطالبى را نقل كرده و آورده است كه: «وى خوابى را كه ابن عربى در آغاز فصوص در مورد ديدار پيامبر(ص) و دستور نگارش كتاب نقل كرده، مطابق واقع شمرده و تأييد كرده و بلكه منكران آن را محجوب و گرفتار توهمات و خيالات شمرده است) <ref>همان، ج 2، ص 309 - 310</ref>. | نويسنده، از عارف شيعى سيد حيدر آملى كه بر «فصوص الحكم»، شرح مبسوطى به نام «نص النصوص» نوشته، در باره فضيلت ابن عربى و ولايتمدارى او و ارزش كتاب «فصوص الحكم» و «فتوحات مكيه» مطالبى را نقل كرده و آورده است كه: «وى خوابى را كه ابن عربى در آغاز فصوص در مورد ديدار پيامبر(ص) و دستور نگارش كتاب نقل كرده، مطابق واقع شمرده و تأييد كرده و بلكه منكران آن را محجوب و گرفتار توهمات و خيالات شمرده است) <ref>همان، ج 2، ص 309 - 310</ref>. | ||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
نويسنده، از استاد خودش علامه سيد محمدحسين حسينى تهرانى نقل كرده است كه روش و عادت صدرالمتألهين شيرازى اين بود كه وقتى مطلبى از ابن عربى ذكر مىكرد نام او را با نهايت عظمت و تجليل مىآورد، ولى آنگاه كه مطلبى از بوعلى سينا مىآورد، معمولى و با تعابيرى مثل «برخى از فيلسوفان» از او ياد مىكند؛ گويى كه ابنسينا براى او چندان ارزش و عظمتى ندارد <ref>همان، ج 2، ص 448</ref>. | نويسنده، از استاد خودش علامه سيد محمدحسين حسينى تهرانى نقل كرده است كه روش و عادت صدرالمتألهين شيرازى اين بود كه وقتى مطلبى از ابن عربى ذكر مىكرد نام او را با نهايت عظمت و تجليل مىآورد، ولى آنگاه كه مطلبى از بوعلى سينا مىآورد، معمولى و با تعابيرى مثل «برخى از فيلسوفان» از او ياد مىكند؛ گويى كه ابنسينا براى او چندان ارزش و عظمتى ندارد <ref>همان، ج 2، ص 448</ref>. | ||
و سرانجام، نويسنده بر آن است كه نظر عالمان شيعى در باره مذهب ابن عربى بسيار مختلف است؛ مثلا بعضى او را سنى دوازدهامامى شمردهاند و برخى ديگر مانند سيد حيدر آملى با آنكه او را از واصلان به قلههاى كمال مىشمارند، ولى در تشيع او مناقشه مىكنند و برخى ديگر مانند استاد شهيد مطهرى او را سُنى متعصب مىدانند <ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ج 4، ص 944</ref> و درعينحال، علم و مقام والاى او را با صراحت مىستايند و برخى نيز مانند علامه سيد محمدحسين طباطبايى در باره تعيين گرايش م[[ذهبى]] او مطلبى نگفتهاند <ref>همان، ج 2، ص 293 - 294</ref>، ولى نويسنده خودش عقيده دارد كه نسبتهايى چون سنى متعصب كه در گفتار استاد شهيد مطهرى آمده و... در باره ابن عربى، روا و ثابتشده نيست <ref>همان، ج 2، ص 482</ref> و او واقعاً شيعه به معنايى خاص؛ يعنى «سُنى دوازدهامامى» است <ref>همان، ج 2، ص 5 - 11</ref>. | و سرانجام، نويسنده بر آن است كه نظر عالمان شيعى در باره مذهب ابن عربى بسيار مختلف است؛ مثلا بعضى او را سنى دوازدهامامى شمردهاند و برخى ديگر مانند سيد حيدر آملى با آنكه او را از واصلان به قلههاى كمال مىشمارند، ولى در تشيع او مناقشه مىكنند و برخى ديگر مانند استاد شهيد مطهرى او را سُنى متعصب مىدانند <ref>مجموعه آثار استاد شهيد مطهرى ج 4، ص 944</ref> و درعينحال، علم و مقام والاى او را با صراحت مىستايند و برخى نيز مانند علامه [[طباطبایی، محمدحسین|سيد محمدحسين طباطبايى]] در باره تعيين گرايش م[[ذهبى]] او مطلبى نگفتهاند <ref>همان، ج 2، ص 293 - 294</ref>، ولى نويسنده خودش عقيده دارد كه نسبتهايى چون سنى متعصب كه در گفتار استاد شهيد مطهرى آمده و... در باره ابن عربى، روا و ثابتشده نيست <ref>همان، ج 2، ص 482</ref> و او واقعاً شيعه به معنايى خاص؛ يعنى «سُنى دوازدهامامى» است <ref>همان، ج 2، ص 5 - 11</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == |
ویرایش