۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن خلدون' به 'ابن خلدون') |
جز (جایگزینی متن - 'شيخ آقابزرگ تهرانى' به 'شيخ آقابزرگ تهرانى') |
||
| خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
در فصل چهارم، نويسنده، تصريح يازده تن از عالمان سنى، مانند قطبالدين يونينى، ابن تيميه، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] دمشقى، شمسالدين [[ذهبى]]، شيخ عبدالله يافعى، [[ابن خلدون]]، ابن حجر عسقلانى، شيخ [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]]، احمد امين مصرى، دكتر حسن ابراهيم حسن و سيد محمدطاهر هاشمى برزنجى را در باره گرايش شيعى ابن عربى ذكر كرده است. در نظر برخى از اين دانشمندان سنىمذهب، مانند احمد امين مصرى، صوفيه به تشيع پيوستند و اين ارتباط، محكم شد و يكى از اعتقاداتى كه از آن مذهب گرفتند، عقيده به مهدى موعود بود كه آن را در قالبى جديد ريختند و به نام «قطب» ناميدند كه ستون آسمان و زمين است و تدبير امور به دست اوست. ابن عربى در «الفتوحات المكية» گفته است كه آنان دوازده نقيب هستند كه نه كم مىشوند و نه زياد و... <ref>همان، ج 2، ص 77 - 78</ref>. | در فصل چهارم، نويسنده، تصريح يازده تن از عالمان سنى، مانند قطبالدين يونينى، ابن تيميه، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]] دمشقى، شمسالدين [[ذهبى]]، شيخ عبدالله يافعى، [[ابن خلدون]]، ابن حجر عسقلانى، شيخ [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد|عبدالوهاب شعرانى]]، احمد امين مصرى، دكتر حسن ابراهيم حسن و سيد محمدطاهر هاشمى برزنجى را در باره گرايش شيعى ابن عربى ذكر كرده است. در نظر برخى از اين دانشمندان سنىمذهب، مانند احمد امين مصرى، صوفيه به تشيع پيوستند و اين ارتباط، محكم شد و يكى از اعتقاداتى كه از آن مذهب گرفتند، عقيده به مهدى موعود بود كه آن را در قالبى جديد ريختند و به نام «قطب» ناميدند كه ستون آسمان و زمين است و تدبير امور به دست اوست. ابن عربى در «الفتوحات المكية» گفته است كه آنان دوازده نقيب هستند كه نه كم مىشوند و نه زياد و... <ref>همان، ج 2، ص 77 - 78</ref>. | ||
در فصل پنجم، نويسنده، نظر 25 نفر از انديشمندان شيعى، مانند احمد بن فهد حلى، سيد محمد نوربخش، علامه جلالالدين دوانى، قاضى نورالله شوشترى، شيخ بهائى، صدرالمتألهين، قاضى سعيد قمى، ابوالحسن جلوه، آيتالله شيخ محمدعلى شاهآبادى، شيخ آقابزرگ | در فصل پنجم، نويسنده، نظر 25 نفر از انديشمندان شيعى، مانند احمد بن فهد حلى، سيد محمد نوربخش، علامه جلالالدين دوانى، قاضى نورالله شوشترى، شيخ بهائى، صدرالمتألهين، قاضى سعيد قمى، ابوالحسن جلوه، آيتالله شيخ محمدعلى شاهآبادى، [[آقابزرگ تهرانی، محمدمحسن|شيخ آقابزرگ تهرانى]]، آيتالله حسن حسنزاده آملى، دكتر سيد حسين نصر و دكتر كامل مصطفى شبيبى را در باره تشيع محىالدين بن عربى بيان كرده است. بنا بر گزارش نويسنده، آيتالله شيخ نصرالله شاهآبادى از پدرش آيتالله شيخ محمدعلى شاهآبادى نقل قول كرده است كه او اعتقاد داشت و بر اين مطلب اصرار مىورزيد كه محىالدين، گرايش به مذهب تشيع داشته است. آيتالله شيخ محمدعلى شاهآبادى همچنين به استدلال برخى از پژوهشگران تاريخ تصوف كه در آن بر اساس مكاشفهاى كه ابن عربى در آغاز كتاب فتوحات مكيه نقل كرده، بر تسنن او استدلال مىكنند، پاسخ داده و مناقشه كرده و آن را مردود شمرده است <ref>همان، ج 2، ص 207</ref>. | ||
نويسنده با نقل مطالبى از انديشوران مذكور، مانند اين مطلب از دكتر سيد حسين نصر: «محىالدين از لحاظ شريعت، سُنى شناخته شده است، ولى كتابى در باره دوازده امام نوشته است كه عرفاى شيعه به آن كمال توجه را دارند و در فتوحات (فصل 366) از مهدى و شرايط بازگشت وى بهصورتى سخن گفته كه با منابع شيعه مطابقت دارد» <ref>سه حكيم مسلمان، ص 213</ref>، كوشيده است كه ارتباط م[[ذهبى]] محىالدين با تشيع و گرايش او به شيعيان را تأييد و تثبيت كند. | نويسنده با نقل مطالبى از انديشوران مذكور، مانند اين مطلب از دكتر سيد حسين نصر: «محىالدين از لحاظ شريعت، سُنى شناخته شده است، ولى كتابى در باره دوازده امام نوشته است كه عرفاى شيعه به آن كمال توجه را دارند و در فتوحات (فصل 366) از مهدى و شرايط بازگشت وى بهصورتى سخن گفته كه با منابع شيعه مطابقت دارد» <ref>سه حكيم مسلمان، ص 213</ref>، كوشيده است كه ارتباط م[[ذهبى]] محىالدين با تشيع و گرايش او به شيعيان را تأييد و تثبيت كند. | ||
ویرایش