۹٬۷۹۱
ویرایش
(+++) |
(+) |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
بر طبق گفته [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد | شعرانى]]، اثر حاضر شرح و توضیح مطالبی است که نویسنده از [[حضرت خضر(ع)]] در سال 931 قمری دریافت کرده است. <ref>مقدمه کتاب، ص8.</ref> او مینویسد به آن حضرت از اختلافات مجتهدان و مقلدان شکایت کردم و ابزار سنجش طلبیدم و در پاسخ شنیدم که شنیدهها بگذار و چشم قلبت را بگشا! <ref>"فقال علیهالصلاةوالسلام: ألق سمعک و افتح عین قلبک." مقدمه کتاب، ص8.</ref> | بر طبق گفته [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد | شعرانى]]، اثر حاضر شرح و توضیح مطالبی است که نویسنده از [[حضرت خضر(ع)]] در سال 931 قمری دریافت کرده است. <ref>مقدمه کتاب، ص8.</ref> او مینویسد به آن حضرت از اختلافات مجتهدان و مقلدان شکایت کردم و ابزار سنجش طلبیدم و در پاسخ شنیدم که شنیدهها بگذار و چشم قلبت را بگشا! <ref>"فقال علیهالصلاةوالسلام: ألق سمعک و افتح عین قلبک." مقدمه کتاب، ص8.</ref> | ||
[[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد | عبدالوهاب شعرانى]] میگوید [[حضرت خضر(ع)]] به من گفت که این مطالب را به هیچ کس قبل از تو آموزش ندادهام و من نیز از آن زمان تا به حال حدود 32 سال است که به آن اشاره کردهام و بروشنی نگفتهام زیرا کسی را نیافتهام که شایسته چنین معرفتی باشد.<ref>متن کتاب، ص95.</ref> | [[شعرانی، عبدالوهاب بن احمد | عبدالوهاب شعرانى]] میگوید [[حضرت خضر(ع)]] به من گفت که این مطالب را به هیچ کس قبل از تو آموزش ندادهام و من نیز از آن زمان تا به حال حدود 32 سال است که به آن اشاره کردهام و بروشنی نگفتهام زیرا کسی را نیافتهام که شایسته چنین معرفتی باشد. او میافزاید: ولی این سخنان را در این کتاب نوشتم زیرا به اواخر زندگی نزدیک شدهام و میترسم اگر کتمان کنم گنهکار شوم. <ref>متن کتاب، ص95.</ref> | ||
مباحث کتاب حاضر بر طبق بخش یا فصل تقسیم نشده است و حتی عنوانگذاری نیز ندارد. نویسنده مینویسد از آنچه گذشت دانسته میشود که در احکام شریعت تناقضی نیست زیرا پیامبر(ص) مردم را بر اساس عقلهایشان مخاطب قرار داده است.<ref>متن کتاب، ص81.</ref> | مباحث کتاب حاضر بر طبق بخش یا فصل تقسیم نشده است و حتی عنوانگذاری نیز ندارد. نویسنده مینویسد از آنچه گذشت دانسته میشود که در احکام شریعت تناقضی نیست زیرا پیامبر(ص) مردم را بر اساس عقلهایشان مخاطب قرار داده است.<ref>متن کتاب، ص81.</ref> |