۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هگ' به 'هگ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - 'نه' به 'نه') |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
اسماعیلیه یکی از فرقههای منشعب از شیعه است که فعالیت | اسماعیلیه یکی از فرقههای منشعب از شیعه است که فعالیت آنها در بسیاری از کشورها از قبیل هند، پاکستان، یمن، سوریه، لبنان، افغانستان، کشورهای آفریقایی و ایران بوده است. اسماعیلیه خود به فرقههایی تقسیم میشوند: | ||
# قرامطه: این فرقه معتقد به امامت «محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق(ع)» است و میگویند او غائب شده است. | # قرامطه: این فرقه معتقد به امامت «محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق(ع)» است و میگویند او غائب شده است. | ||
# دروز: این فرقه معتقد به یازده امام هستند که آخرین امام غایب | # دروز: این فرقه معتقد به یازده امام هستند که آخرین امام غایب آنها «الحاکمبامرالله» است. | ||
# مستعلیه: این فرقه، امامت را به امام سیزدهم، «المستنصربالله»، میرسانند و بعد از وی معتقد به امامت فرزند او «المستعلیبالله» هستند. این فرقه خود به دو قسمت داودیه و سلیمانیه منقسم میشود. | # مستعلیه: این فرقه، امامت را به امام سیزدهم، «المستنصربالله»، میرسانند و بعد از وی معتقد به امامت فرزند او «المستعلیبالله» هستند. این فرقه خود به دو قسمت داودیه و سلیمانیه منقسم میشود. | ||
# نزاریة: این فرقه نیز امامت را به «المستنصربالله» رسانده و پس از وی قائل به امامت فرزند دیگر او «نزار بن معد» هستند. این فرقه نیز به مؤمنیه و قاسمیه که معروف به آغاخانیه هستند، منقسم میشود<ref>ر.ک: مقدمه، ص3-4</ref>. | # نزاریة: این فرقه نیز امامت را به «المستنصربالله» رسانده و پس از وی قائل به امامت فرزند دیگر او «نزار بن معد» هستند. این فرقه نیز به مؤمنیه و قاسمیه که معروف به آغاخانیه هستند، منقسم میشود<ref>ر.ک: مقدمه، ص3-4</ref>. | ||
نویسنده در فصل اول میگوید: مذهب اسماعیلیه دارای آراء و عقایدی است که در این فصل به خلاصه | نویسنده در فصل اول میگوید: مذهب اسماعیلیه دارای آراء و عقایدی است که در این فصل به خلاصه آنها اشاره میشود و در فصول بعد تفصیلا بیان میگردد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص7</ref>. | ||
اسماعیلیه، همچون بسیاری از انقلابهای ضد اموی، با شعار دوستی و پیروی از اهلبیت آغاز گردید و از افتخارات | اسماعیلیه، همچون بسیاری از انقلابهای ضد اموی، با شعار دوستی و پیروی از اهلبیت آغاز گردید و از افتخارات آنها وابستگی خلفای آنها به خاندان رسالت و نبوت بود؛ بهگونهای که نام حکومت خود را فاطمیون نهادند و هدف از این نامگذاری تحریک احساسات بود؛ با این حجت که فرزندان، فضائل پدرانشان را به ارث میبرند و اینکه تکریم خاندان رسول خدا، همان تکریم رسول خداست.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
تأویل ظواهر و حمل | تأویل ظواهر و حمل آنها برخلاف آنچه در عرف متشرعه از آنها متبادر میشود، از خصوصیات بارز و از پایههای اصلی این فرقه بشمار میرود؛ بهگونهای که اگر این نباشد، تمایزی از سایر فرق شیعه ندارند، جز صرف امامت از امام کاظم(ع)، به برادرش اسماعیل<ref>ر.ک: همان، ص8</ref>. | ||
اسماعیلیه، مذهب خود را با مسائل و آموزههای فلسفی همراهی نموده است. در اینباره مورخ اسماعیلی معاصر، مصطفی غالب میگوید: هرچند کلمه اسماعیلیه، در آغاز بر اینکه این فرقه از جمله فرق معتدل شیعی است، دلالت میکرد، ولی در طول زمان به یک جنبش عقلی تبدیل گردید که دلالت بر مذاهب دینی مختلف، احزاب سیاسی و اجتماعی متعدد و آراء فلسفی و علمی متنوع میکند<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | اسماعیلیه، مذهب خود را با مسائل و آموزههای فلسفی همراهی نموده است. در اینباره مورخ اسماعیلی معاصر، مصطفی غالب میگوید: هرچند کلمه اسماعیلیه، در آغاز بر اینکه این فرقه از جمله فرق معتدل شیعی است، دلالت میکرد، ولی در طول زمان به یک جنبش عقلی تبدیل گردید که دلالت بر مذاهب دینی مختلف، احزاب سیاسی و اجتماعی متعدد و آراء فلسفی و علمی متنوع میکند<ref>ر.ک: همان، ص9</ref>. | ||
هیچیک از دول یا فرق، آنچنانکه فرقه اسماعیلیه به دعوت و سازماندهی آن اهمیت میدادند، اهمیت نمیداد؛ همین را، یک وسیله اساسی و مهم برای تحقق موفقیتهای خویش در تمام | هیچیک از دول یا فرق، آنچنانکه فرقه اسماعیلیه به دعوت و سازماندهی آن اهمیت میدادند، اهمیت نمیداد؛ همین را، یک وسیله اساسی و مهم برای تحقق موفقیتهای خویش در تمام زمانها قرار داده بودند. برنامههای آنها بهگونهای سازمان یافته بود که در هیچ جای جهان چنین چیزی به چشم نمیخورد. آنان مبتکر روشهایی بودند که ساختار آن الهامگرفته از عقاید محکمشان بود<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | ||
امامت در نظر اسماعیلیه دارای جایگاه والا و درجات و مقامات مختلفی است؛ بنابراین به یکی از برجستهترین ویژگیهای این مذهب تبدیل شده است. آنان معتقد به نطقاء ششگانه هستند که هرکدام از ناطقین، رسولی است که بعد از او هفت امام میآید<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | امامت در نظر اسماعیلیه دارای جایگاه والا و درجات و مقامات مختلفی است؛ بنابراین به یکی از برجستهترین ویژگیهای این مذهب تبدیل شده است. آنان معتقد به نطقاء ششگانه هستند که هرکدام از ناطقین، رسولی است که بعد از او هفت امام میآید<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>. | ||
اسماعیلیه برای حفظ کیان خود گروهی از | اسماعیلیه برای حفظ کیان خود گروهی از انسانها را بهعنوان فداییان برای حفظ ائمه و دعات خود تربیت مینمودند. در اینباره نقل شده که سلطان سلجوقی در سال 501ق، قلعه الموت را محاصره نمود و فرستادهای بهسوی حسن بن صباح فرستاد تا او را به تسلیم شدن دعوت کند. حسن صباح یکی از آن فداییان را صدا زد و به او دستور داد که خودش را از برج به پایین پرت کند و او چنین کرد، به دومی گفت که خود را با خنجر از پای دربیاورد و او چنین کرد؛ آنگاه به آن فرستاده گفت: برو و به مولای خود بگو که نزد من هفتاد هزار از این فداییان مخلص هست..<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>. | ||
اسماعیلیه، اسناد، کتب، تألیفات و هر آنچه به | اسماعیلیه، اسناد، کتب، تألیفات و هر آنچه به آنها ارتباط داشته را مخفی مینمودند و به هیچکس غیر از خود اجازه دسترسی نمیدادند؛ بنابراین بحث از اسماعیلیه و طوایف آن یک امر غیر ممکن است، مگر اینکه به کتب و آثار مخالفانشان مراجعه کرد و این عمل خارج از ادبیات پژوهشی صادقانه است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. دراینبین، برخی از مستشرقان، همچون «ایوانف»، «[[ماسینیون، لویی|لویس ماسینیون]]»، «شتروطمان»، «[[کربن، هانری|هانری کوربن]]» و «برنارد لویس»، به اسنادی درباره اسماعیلیه دست یافتند و آنها را منتشر نمودند<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>. | ||
اسماعیلیه برای ائمه خود رتبه و درجاتی در نظر گرفته است که یکی از | اسماعیلیه برای ائمه خود رتبه و درجاتی در نظر گرفته است که یکی از آنها امام مستور است. امامان مستور در نظر آنها چهار نفرند: محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق(ع)، عبدالله بن محمد بن اسماعیل، احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل، حسین بن احمد بن عبدالله بن محمد<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>. | ||
فصل دوم کتاب به بازگویی مطالبی درباره اسماعیلیه با توجه به معاجم و کتب ملل و نحل اختصاص یافته است. نویسنده در اینباره میگوید: مطالبی که درباره اسماعیلیه در این منابع آمده، از زندگینامه اسماعیل بن جعفر صادق و مطالبی جزئی درباره عقیده | فصل دوم کتاب به بازگویی مطالبی درباره اسماعیلیه با توجه به معاجم و کتب ملل و نحل اختصاص یافته است. نویسنده در اینباره میگوید: مطالبی که درباره اسماعیلیه در این منابع آمده، از زندگینامه اسماعیل بن جعفر صادق و مطالبی جزئی درباره عقیده آنها تجاوز نمیکند. ایشان در ادامه قول نوبختی، [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]]، اسفراینی، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]]، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و [[امین، محسن|سید محسن امین]] در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] را نقل میکند<ref>ر.ک: همان، ص23-27</ref>. | ||
نویسنده در ادامه میگوید: از اسماعیلیه در این زمان فقط دو فرقه «آغاخانیه» و «بهره» باقی ماندهاند؛ که امام آغاخانیه به نام محمد شاه (آغاخان سوم) هماکنون در بمبئی است. شمار بهره (بر وزن زهره)، در هند و یمن، حدود چهارصد هزار نفر است و همگی اهل کار و تلاشند و هیچ نیازمندی در میان آنها یافت نمیشود (اساسا واژه بهره، یک واژه هندی و به معنای تلاش و جدیت میباشد)<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | نویسنده در ادامه میگوید: از اسماعیلیه در این زمان فقط دو فرقه «آغاخانیه» و «بهره» باقی ماندهاند؛ که امام آغاخانیه به نام محمد شاه (آغاخان سوم) هماکنون در بمبئی است. شمار بهره (بر وزن زهره)، در هند و یمن، حدود چهارصد هزار نفر است و همگی اهل کار و تلاشند و هیچ نیازمندی در میان آنها یافت نمیشود (اساسا واژه بهره، یک واژه هندی و به معنای تلاش و جدیت میباشد)<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>. | ||
محمد بن مقلاص معروف به ابوالخطاب اسدی، مغیرة بن سعید، بشار شعیری و... از جمله کسانی هستند که حرکات باطنی را ابداع و گروهی از شیعیان ائمه اهلبیت(ع) را اغفال نمودند. [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آشکار از | محمد بن مقلاص معروف به ابوالخطاب اسدی، مغیرة بن سعید، بشار شعیری و... از جمله کسانی هستند که حرکات باطنی را ابداع و گروهی از شیعیان ائمه اهلبیت(ع) را اغفال نمودند. [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] آشکار از آنها برائت جست<ref>همان، ص33</ref>. | ||
علاوه بر روایاتی که از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در مذمت خطابیه رسیده، نصوص تاریخی، حاکی از آن است که مذهب اسماعیلیه در دامان خطابیه متولد شد و پرورش یافت. | علاوه بر روایاتی که از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] در مذمت خطابیه رسیده، نصوص تاریخی، حاکی از آن است که مذهب اسماعیلیه در دامان خطابیه متولد شد و پرورش یافت. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
عبدالله بن میمون بن دیصان، از موالی و دوستداران [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق]] بود. او متولد حدود 190 و متوفای 270ق و اصالتاً اهوازی یا کوفی است. وی از بنیانگذران فرقه اسماعیلیه بشمار میرود<ref>ر.ک: همان، ص50-53</ref>. | عبدالله بن میمون بن دیصان، از موالی و دوستداران [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق]] بود. او متولد حدود 190 و متوفای 270ق و اصالتاً اهوازی یا کوفی است. وی از بنیانگذران فرقه اسماعیلیه بشمار میرود<ref>ر.ک: همان، ص50-53</ref>. | ||
تمام فرق اسماعیلیه بر امامت سیزده امام که اولین | تمام فرق اسماعیلیه بر امامت سیزده امام که اولین آنها اسماعیل بن جعفر و آخرین آنها معد بن علی المستنصر است، متفقند؛ لکن فرقه مستعلیه، معتقد به امامت سه نفر دیگر بعد از مستنصر هستند و فرقه نزاریه معتقدند که بعد از مستنصر پنج امام دیگر وجود دارند که ائمه این دو فرقه با یکدیگر متفاوت هستند<ref>ر.ک: همان، ص69-70</ref>. | ||
نویسنده در ادامه به ترجمه ائمه اسماعیلیه میپردازد. ایشان در فصل پنجم، ترجمه پنج امام مستور، در فصل ششم، ترجمه هشت امام ظاهر، در فصل هفتم، ترجمه ائمه مختص فرقه مستعلیه و در فصل هشتم و نهم، ترجمه ائمه اختصاصی فرقه نزاریه (اعم از آغاخانیه و مؤمنیه) را ذکر میکند. | نویسنده در ادامه به ترجمه ائمه اسماعیلیه میپردازد. ایشان در فصل پنجم، ترجمه پنج امام مستور، در فصل ششم، ترجمه هشت امام ظاهر، در فصل هفتم، ترجمه ائمه مختص فرقه مستعلیه و در فصل هشتم و نهم، ترجمه ائمه اختصاصی فرقه نزاریه (اعم از آغاخانیه و مؤمنیه) را ذکر میکند. | ||
اصول عقاید، تأویلات | اصول عقاید، تأویلات آنها، شش دوره اسماعیلیه، ترجمه برخی از بزرگان آنها و... از عناوین و محتویات فصول دهم تا چهاردهم است. | ||
نویسنده در فصل پانزدهم درباره قرامطه سخن به میان آورده است. قرامطه یکی از فرق اسماعیلیه است که معتقد به امامت محمد بن اسماعیل بهجای اسماعیل بن جعفر الصادق(ع) هستند<ref>ر.ک: همان، ص325</ref>. | نویسنده در فصل پانزدهم درباره قرامطه سخن به میان آورده است. قرامطه یکی از فرق اسماعیلیه است که معتقد به امامت محمد بن اسماعیل بهجای اسماعیل بن جعفر الصادق(ع) هستند<ref>ر.ک: همان، ص325</ref>. آنها معتقدند که محمد بن اسماعیل، زنده و همان مهدی قائم است و معنای قائم نزد آنان این است که وی به رسالت و شریعت جدید مبعوث میگردد و شریعت محمد(ص) را نسخ مینماید<ref>ر.ک: همان، ص326</ref>. در ادامه مؤسسین، اسباب نشو، اعتقادات، افکار و سرانجام این فرقه بیان شده است.<ref>ر.ک: همان، ص327-340</ref>. | ||
یکی دیگر از فرقههایی اسماعیلیه که نویسنده به آن میپردازد، فرقه دروزیه است. او بعد از معرفی این فرقه، به عقایدشان اشاره میکند. اعتقاد دروزیان به تأویل، باعث برداشتهای مختلفی از فرایض دینی شده است که در برخی از موارد به اسقاط تکلیف میانجامد. | یکی دیگر از فرقههایی اسماعیلیه که نویسنده به آن میپردازد، فرقه دروزیه است. او بعد از معرفی این فرقه، به عقایدشان اشاره میکند. اعتقاد دروزیان به تأویل، باعث برداشتهای مختلفی از فرایض دینی شده است که در برخی از موارد به اسقاط تکلیف میانجامد. آنها نماز را به معنای اتصال قلب با مولای حاکم خویش، زکات را به معنای اعتقاد به یگانگی مولای حاکم و تزکیه قلب، روزه را به معنای حفظ قلب نسبت به یگانگی مولای حاکم و حج را به معنای شناخت مولای حاکم میدانند<ref>ر.ک: همان، ص352-353</ref>. | ||
[[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله سبحانی]] به دنبال این فصل، به ترجمه برخی از اعلام | [[سبحانی تبریزی، جعفر|آیتالله سبحانی]] به دنبال این فصل، به ترجمه برخی از اعلام آنها از قبیل حمزة بن علی فارسی، جمالالدین عبدالله تنوخی، یوسف کفرقوقی و محمد ابوهلال میپردازد. | ||
دو فصل پایانی کتاب، به فتحیه و واقفیه اختصاص یافته است. | دو فصل پایانی کتاب، به فتحیه و واقفیه اختصاص یافته است. |
ویرایش