پرش به محتوا

مشكاة الأنوار الهادمة لقواعد الباطنية الأشرار: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۳ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت'
جز (جایگزینی متن - 'می‎ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ت' به 'ی‌ت')
خط ۳۴: خط ۳۴:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
این کتاب، به‎عنوان رساله‌ای در نقد و تمحیص رسائل باطنیه شناخته شده است. نویسنده، آن را در عقاید و اصول و این مذهب و مبادیش در الهیات و بعث و حساب و جنت و نار و عقوس و شعائر دینی و تأویلاتشان با رموز مختلفه‌ای نگاشته و گفته که مقاصد آنان به‎کل از قصد و هدف شارع به دور است. بلکه می‎توان گفت عقاید آنان به‎کل با اهداف شارع در تناقض و مخالفت است. مؤلف رساله، متون تحریف‎شده‌ای را در آن آورده و به [[امام على(ع)|امام علی بن ابی‎طالب(ع)]] نسبت داده و در آن‎ها سعی شده که به‎وسیله این متون تحریف‎شده، بر تأویلات و تحریفات باطنیه استدلال شود. جالب اینجاست که باطنیان بسیاری از نصوص کتاب و سنت را تحریف کرده و آن‎ها را بر غیر زبان عربی و مراد وحی از آن تأویل کرده و از این مطلب نیز برای تأیید مذهب و استحکام عقیده‎شان یاری جسته‌اند.
این کتاب، به‎عنوان رساله‌ای در نقد و تمحیص رسائل باطنیه شناخته شده است. نویسنده، آن را در عقاید و اصول و این مذهب و مبادیش در الهیات و بعث و حساب و جنت و نار و عقوس و شعائر دینی و تأویلاتشان با رموز مختلفه‌ای نگاشته و گفته که مقاصد آنان به‎کل از قصد و هدف شارع به دور است. بلکه می‌توان گفت عقاید آنان به‎کل با اهداف شارع در تناقض و مخالفت است. مؤلف رساله، متون تحریف‎شده‌ای را در آن آورده و به [[امام على(ع)|امام علی بن ابی‎طالب(ع)]] نسبت داده و در آن‎ها سعی شده که به‎وسیله این متون تحریف‎شده، بر تأویلات و تحریفات باطنیه استدلال شود. جالب اینجاست که باطنیان بسیاری از نصوص کتاب و سنت را تحریف کرده و آن‎ها را بر غیر زبان عربی و مراد وحی از آن تأویل کرده و از این مطلب نیز برای تأیید مذهب و استحکام عقیده‎شان یاری جسته‌اند.


وقتی کتاب باطنیان، به دست [[مؤید، یحیی بن حمزه|یحیی بن حمزه علوی]] رسید و بر حقیقتش و قصد مؤلف از آن واقف شد، برای دفاع از حوزه دین، قیام کرد (همان‎طور که خودش در مقدمه کتاب، این امر را بیان کرده است). وی هرچه در رساله بود را نقد و بررسی کرد و وجه و قول حق را (گاه با استناد به ادله عقلی و گاه با ادله نقلی) در هرچه که مؤلف آن در تأویلات و تحریفات معتقد شده بود را بیان کرد.
وقتی کتاب باطنیان، به دست [[مؤید، یحیی بن حمزه|یحیی بن حمزه علوی]] رسید و بر حقیقتش و قصد مؤلف از آن واقف شد، برای دفاع از حوزه دین، قیام کرد (همان‎طور که خودش در مقدمه کتاب، این امر را بیان کرده است). وی هرچه در رساله بود را نقد و بررسی کرد و وجه و قول حق را (گاه با استناد به ادله عقلی و گاه با ادله نقلی) در هرچه که مؤلف آن در تأویلات و تحریفات معتقد شده بود را بیان کرد.
خط ۴۲: خط ۴۲:
فن اول از کتاب شامل الواح از (9ب تا 26 ب) است. وی این بخش را به رد باطنیه در تمسکشان به‎ضرورت قول به اینکه هر ظاهری باطنی دارد و هر تنزیلی تأویلی، اختصاص داده؛ وی برای این کار به تبیین آثار مکذوبه‌ای که در استدلالاتشان برای مدعایشان، به امام علی(ع) نسبت داده‌اند، می‌پردازد. شیوه او در رد سخنان آنان شیوه عقلی است و در آن از علوم منطق و کلام و فلسفه استفاده کرده است. وی ادله عقلی و نقلی خصم را می‎آورد و سپس به رد و بررسی مجموع آن می‌پردازد. بی‎شک او در اتخاذ این روش، متأثر از شیوه غزالی در فضائح الباطنیه است؛ زیرا روش غزالی در رد بر آنان نیز به همین صورت است که ذیلاً توضیح داده می‎شود؛
فن اول از کتاب شامل الواح از (9ب تا 26 ب) است. وی این بخش را به رد باطنیه در تمسکشان به‎ضرورت قول به اینکه هر ظاهری باطنی دارد و هر تنزیلی تأویلی، اختصاص داده؛ وی برای این کار به تبیین آثار مکذوبه‌ای که در استدلالاتشان برای مدعایشان، به امام علی(ع) نسبت داده‌اند، می‌پردازد. شیوه او در رد سخنان آنان شیوه عقلی است و در آن از علوم منطق و کلام و فلسفه استفاده کرده است. وی ادله عقلی و نقلی خصم را می‎آورد و سپس به رد و بررسی مجموع آن می‌پردازد. بی‎شک او در اتخاذ این روش، متأثر از شیوه غزالی در فضائح الباطنیه است؛ زیرا روش غزالی در رد بر آنان نیز به همین صورت است که ذیلاً توضیح داده می‎شود؛
# طریقه ابطال: این است که همه ادله خصم را می‎آورد و سپس ابطال می‌کند؛ خواه این ادله عقلی باشد یا نقلی.
# طریقه ابطال: این است که همه ادله خصم را می‎آورد و سپس ابطال می‌کند؛ خواه این ادله عقلی باشد یا نقلی.
# طریقه معارضه: که بعد از ابطال حجت خصم و تبیین فساد آن با آن به حجت فاسد دیگری معارضه می‌کند که خصم به دلیل مبانی خودش نمی‎تواند آن را رد کند. [که از این مورد به دلیل نقضی یاد می‌کنند]. مثل‎اینکه کسی به باطنیه بگوید: اگر شما قائلید که مراد از شیاطین، اهل ظاهر هستند، در پاسخ به کسی که در مقابل شما بگوید مراد از شیاطین، اهل باطن هستند، چه خواهید گفت؟
# طریقه معارضه: که بعد از ابطال حجت خصم و تبیین فساد آن با آن به حجت فاسد دیگری معارضه می‌کند که خصم به دلیل مبانی خودش نمی‌تواند آن را رد کند. [که از این مورد به دلیل نقضی یاد می‌کنند]. مثل‎اینکه کسی به باطنیه بگوید: اگر شما قائلید که مراد از شیاطین، اهل ظاهر هستند، در پاسخ به کسی که در مقابل شما بگوید مراد از شیاطین، اهل باطن هستند، چه خواهید گفت؟
# طریقه تحقیق: این طریقه مبنی بر این است که خصم در محاوره‌ای شبیه به محاورات سقراط بر سبیل ملاطفت و نصح برای آنان وارد می‎شود و به او گفته می‎شود: این مبادی که شما به آن قائلید اگر سندی از کتاب و سنت داشته باشد، آیا افشای آن بر رسول خدا که صاحب شریعت بود، لازم بوده یا کتمان آن؟ اگر پاسخ دهند افشای آن بر آن حضرت لازم بوده که سخنی بر خلاف همه مسلمین زده‌اند و کسی قائل به این امر نیست؛ و اگر قائل شوند: کتمانش بر آن حضرت لازم است، آنگاه در وظیفه رسول که تبلیغ و تبشیر است طعن کرده‌اند. این روش، روش رایج در فنون کتاب ثلاثه است.
# طریقه تحقیق: این طریقه مبنی بر این است که خصم در محاوره‌ای شبیه به محاورات سقراط بر سبیل ملاطفت و نصح برای آنان وارد می‎شود و به او گفته می‎شود: این مبادی که شما به آن قائلید اگر سندی از کتاب و سنت داشته باشد، آیا افشای آن بر رسول خدا که صاحب شریعت بود، لازم بوده یا کتمان آن؟ اگر پاسخ دهند افشای آن بر آن حضرت لازم بوده که سخنی بر خلاف همه مسلمین زده‌اند و کسی قائل به این امر نیست؛ و اگر قائل شوند: کتمانش بر آن حضرت لازم است، آنگاه در وظیفه رسول که تبلیغ و تبشیر است طعن کرده‌اند. این روش، روش رایج در فنون کتاب ثلاثه است.


۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش