۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'یت' به 'یت') |
جز (جایگزینی متن - 'یش' به 'یش') |
||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
نویسنده، مطالب این کتاب را به سی فن تقسیم کرده و علاوه بر این امور، مقدمه و خاتمهای هم بر کتاب دارد. وی در مقدمه از علت و انگیزهاش در تألیف این کتاب صحبت میکند؛ او غیرت در دین و دفاع از کتاب و سنت و رد اکاذیب را از جمله انگیزههای نگارش این اثر میداند. او سعی دارد در میان بیان سخنان باطنیان، هدف باطنیه از تحریف کتاب خدا و تأویل شریعت بر غیر مدلولش را بیان نماید.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38968/1/17 ر.ک: مقدمه تحقیق کتاب، ص17]</ref> | نویسنده، مطالب این کتاب را به سی فن تقسیم کرده و علاوه بر این امور، مقدمه و خاتمهای هم بر کتاب دارد. وی در مقدمه از علت و انگیزهاش در تألیف این کتاب صحبت میکند؛ او غیرت در دین و دفاع از کتاب و سنت و رد اکاذیب را از جمله انگیزههای نگارش این اثر میداند. او سعی دارد در میان بیان سخنان باطنیان، هدف باطنیه از تحریف کتاب خدا و تأویل شریعت بر غیر مدلولش را بیان نماید.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38968/1/17 ر.ک: مقدمه تحقیق کتاب، ص17]</ref> | ||
فن اول از کتاب شامل الواح از (9ب تا 26 ب) است. وی این بخش را به رد باطنیه در تمسکشان بهضرورت قول به اینکه هر ظاهری باطنی دارد و هر تنزیلی تأویلی، اختصاص داده؛ وی برای این کار به تبیین آثار مکذوبهای که در استدلالاتشان برای مدعایشان، به امام علی(ع) نسبت دادهاند، میپردازد. شیوه او در رد سخنان آنان شیوه عقلی است و در آن از علوم منطق و کلام و فلسفه استفاده کرده است. وی ادله عقلی و نقلی خصم را میآورد و سپس به رد و بررسی مجموع آن میپردازد. | فن اول از کتاب شامل الواح از (9ب تا 26 ب) است. وی این بخش را به رد باطنیه در تمسکشان بهضرورت قول به اینکه هر ظاهری باطنی دارد و هر تنزیلی تأویلی، اختصاص داده؛ وی برای این کار به تبیین آثار مکذوبهای که در استدلالاتشان برای مدعایشان، به امام علی(ع) نسبت دادهاند، میپردازد. شیوه او در رد سخنان آنان شیوه عقلی است و در آن از علوم منطق و کلام و فلسفه استفاده کرده است. وی ادله عقلی و نقلی خصم را میآورد و سپس به رد و بررسی مجموع آن میپردازد. بیشک او در اتخاذ این روش، متأثر از شیوه غزالی در فضائح الباطنیه است؛ زیرا روش غزالی در رد بر آنان نیز به همین صورت است که ذیلاً توضیح داده میشود؛ | ||
# طریقه ابطال: این است که همه ادله خصم را میآورد و سپس ابطال میکند؛ خواه این ادله عقلی باشد یا نقلی. | # طریقه ابطال: این است که همه ادله خصم را میآورد و سپس ابطال میکند؛ خواه این ادله عقلی باشد یا نقلی. | ||
# طریقه معارضه: که بعد از ابطال حجت خصم و تبیین فساد آن با آن به حجت فاسد دیگری معارضه میکند که خصم به دلیل مبانی خودش نمیتواند آن را رد کند. [که از این مورد به دلیل نقضی یاد میکنند]. مثلاینکه کسی به باطنیه بگوید: اگر شما قائلید که مراد از شیاطین، اهل ظاهر هستند، در پاسخ به کسی که در مقابل شما بگوید مراد از شیاطین، اهل باطن هستند، چه خواهید گفت؟ | # طریقه معارضه: که بعد از ابطال حجت خصم و تبیین فساد آن با آن به حجت فاسد دیگری معارضه میکند که خصم به دلیل مبانی خودش نمیتواند آن را رد کند. [که از این مورد به دلیل نقضی یاد میکنند]. مثلاینکه کسی به باطنیه بگوید: اگر شما قائلید که مراد از شیاطین، اهل ظاهر هستند، در پاسخ به کسی که در مقابل شما بگوید مراد از شیاطین، اهل باطن هستند، چه خواهید گفت؟ | ||
# طریقه تحقیق: این طریقه مبنی بر این است که خصم در محاورهای شبیه به محاورات سقراط بر سبیل ملاطفت و نصح برای آنان وارد | # طریقه تحقیق: این طریقه مبنی بر این است که خصم در محاورهای شبیه به محاورات سقراط بر سبیل ملاطفت و نصح برای آنان وارد میشود و به او گفته میشود: این مبادی که شما به آن قائلید اگر سندی از کتاب و سنت داشته باشد، آیا افشای آن بر رسول خدا که صاحب شریعت بود، لازم بوده یا کتمان آن؟ اگر پاسخ دهند افشای آن بر آن حضرت لازم بوده که سخنی بر خلاف همه مسلمین زدهاند و کسی قائل به این امر نیست؛ و اگر قائل شوند: کتمانش بر آن حضرت لازم است، آنگاه در وظیفه رسول که تبلیغ و تبشیر است طعن کردهاند. این روش، روش رایج در فنون کتاب ثلاثه است. | ||
فن دوم مخصوص به رد مذهبشان در الهیات و عالم و کون و عالم و فساد است و ابطال قولشان به سابق و تالی و عقل کلی و... که در آن از همان طریقی که سابقاً در ابطال مذاهب بیان شد تبعیت شده است. این فن اکبر فنون ثلاثه کتاب است؛ زیرا لوحات از شماره (26 ب تا 86 ب) با این شیوه تحقیق شده است و در آن متعرض مذاهب متکلمین و فلاسفه در توحید و صفات الهی شده است، بعلاوه در این فن، اصولی را که اقوال باطنیه در الهیات از آن رشد و تغذیه میکنند را بیان میکند و همچنین بیان میدارد که این اقوال، اسلامی نیستند. | فن دوم مخصوص به رد مذهبشان در الهیات و عالم و کون و عالم و فساد است و ابطال قولشان به سابق و تالی و عقل کلی و... که در آن از همان طریقی که سابقاً در ابطال مذاهب بیان شد تبعیت شده است. این فن اکبر فنون ثلاثه کتاب است؛ زیرا لوحات از شماره (26 ب تا 86 ب) با این شیوه تحقیق شده است و در آن متعرض مذاهب متکلمین و فلاسفه در توحید و صفات الهی شده است، بعلاوه در این فن، اصولی را که اقوال باطنیه در الهیات از آن رشد و تغذیه میکنند را بیان میکند و همچنین بیان میدارد که این اقوال، اسلامی نیستند. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
سومین و آخرین فن کتاب اختصاص به دفاع از علم توحید و علمای آن دارد؛ زیرا این علم حمله تشنیع از باطنیه و اسماعیلیه در عصرش را هدف قرار داده و روشش این بوده که بیان کند شرف علم تابع شرف معلومش است و اشرف معلومات، الله سبحانه است و شکی در این نیست که علمی که از خدای متعال صحبت کند، اشرف علوم و مجهول القدرترین علوم است، همچنین اشاره کرده به سهم عظیمی که علم کلام در دفاع از دین دارد بر ضد دعاوی و هجمههای زبانی که متعرض آن هستند، خاتمه کتاب در پایان آن، در توضیح و بیان طرق صحیحه در کیفیت استدلال به قرآن و بیان علومی که در طریقه استدلال به قرآن، چارهای از فرا گرفتن آن نیست، ارائه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38968/1/17 ر.ک: همان، ص17-19]</ref> | سومین و آخرین فن کتاب اختصاص به دفاع از علم توحید و علمای آن دارد؛ زیرا این علم حمله تشنیع از باطنیه و اسماعیلیه در عصرش را هدف قرار داده و روشش این بوده که بیان کند شرف علم تابع شرف معلومش است و اشرف معلومات، الله سبحانه است و شکی در این نیست که علمی که از خدای متعال صحبت کند، اشرف علوم و مجهول القدرترین علوم است، همچنین اشاره کرده به سهم عظیمی که علم کلام در دفاع از دین دارد بر ضد دعاوی و هجمههای زبانی که متعرض آن هستند، خاتمه کتاب در پایان آن، در توضیح و بیان طرق صحیحه در کیفیت استدلال به قرآن و بیان علومی که در طریقه استدلال به قرآن، چارهای از فرا گرفتن آن نیست، ارائه شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38968/1/17 ر.ک: همان، ص17-19]</ref> | ||
شوق محقق در آماده ساختن این کتاب برای چاپ به دلیل اهمیت فراوانی است که این اثر دارد؛ زیرا شامل نصوص باطنیه و اسماعیلیه است که برای اولین بار منتشر | شوق محقق در آماده ساختن این کتاب برای چاپ به دلیل اهمیت فراوانی است که این اثر دارد؛ زیرا شامل نصوص باطنیه و اسماعیلیه است که برای اولین بار منتشر میشود بعلاوه اینکه صدور این اثر از عالم علوی زیدی نزدیکتر به شناخت حقایق این مذهب و بیان دقایقش برای محققان و جویندگان این مجال از بحث، است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38968/1/19 ر.ک: همان، ص19]</ref> | ||
نویسنده مقدمه مسجع زیبایی بر کتاب دارد و پس از بیان کلمات موزون و زیبا در بخشی از مقدمه در بیان نگارش این اثر چنین مینویسد: «قد سولت له نفسه و جدعه اغتراره و أرکسه وهمه و تقاعس به استکباره و جنی علی نفسه فی مصاولة أسود النظر و اقتحام موارد الهلکة و مواقع الخطر، فتکلم علی رسالة الشیخ ابی محمد الحسن بن محمد الرصاص، ابان فیها فضائح مذهبهم و أظهر فیها عوار نحلتهم و هم بزعمه ردا علیه، فهو من ذلک عطفی و حرک من نشاطی و تطع عنی علائق التسویف و المطال و حل عقدة عزیمتی فی التساهل و الإمهال و تقاضا بی ما أسلفته من أمر الدین الکلام علی تحریفه الذی اظهره و عظیم الحاده الذی کتمه و أضمره و کیف لاولی الی خوض هذه الغمرة باعثان: أحدهما ما اخذه الله من المیثاق علی العماء لتبیننه للناس و لا تکتمونه و الثانی ان الدفاع عن الدین حتم واجب و فرض لازم لازب...».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38968/1/32 مقدمه نویسنده، ص32-33]</ref> | نویسنده مقدمه مسجع زیبایی بر کتاب دارد و پس از بیان کلمات موزون و زیبا در بخشی از مقدمه در بیان نگارش این اثر چنین مینویسد: «قد سولت له نفسه و جدعه اغتراره و أرکسه وهمه و تقاعس به استکباره و جنی علی نفسه فی مصاولة أسود النظر و اقتحام موارد الهلکة و مواقع الخطر، فتکلم علی رسالة الشیخ ابی محمد الحسن بن محمد الرصاص، ابان فیها فضائح مذهبهم و أظهر فیها عوار نحلتهم و هم بزعمه ردا علیه، فهو من ذلک عطفی و حرک من نشاطی و تطع عنی علائق التسویف و المطال و حل عقدة عزیمتی فی التساهل و الإمهال و تقاضا بی ما أسلفته من أمر الدین الکلام علی تحریفه الذی اظهره و عظیم الحاده الذی کتمه و أضمره و کیف لاولی الی خوض هذه الغمرة باعثان: أحدهما ما اخذه الله من المیثاق علی العماء لتبیننه للناس و لا تکتمونه و الثانی ان الدفاع عن الدین حتم واجب و فرض لازم لازب...».<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38968/1/32 مقدمه نویسنده، ص32-33]</ref> |
ویرایش