پرش به محتوا

هرم هستی: تحلیلی از مبادی هستی شناسی تطبیقی: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۲ اوت ۲۰۱۹
جز
جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ'
جز (جایگزینی متن - 'می‎د' به 'می‌د')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎خ' به 'ی‌خ')
خط ۴۸: خط ۴۸:
مؤلف در مقدمه کتاب پیرامون بی‎همتایی فلسفه اسلامی سخن به میان آورده، هستی‎شناسی از دیدگاه اسلام را یک دیدگاه ویژه تلقی می‎کند که از سوی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] با مهارتی بی‎نظیر طرح‎ریزی شده و به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] و مسلک زیر بنایی اصالت الوجود منتهی گردیده است، در دیدگاه فلسفه اسلامی، حقیقت هستی و معنی و مفهوم آن به‎گونه‎ای تفسیر شده که در عین وحدت و حفظ یگانگی، این حقیقت مانند حقیقت نور از بخشی از کثرات همچون شدت و ضعف و بیشی و کمی و... برخوردار است؛ و همچنان که یک پدیده طبیعی افزایش و تکامل طبیعی می‎یابد بدون اینکه هویت عینی خود را از دست بدهد، به همین نحو حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که می‎تواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یافته و از نوع کثرات هر چند به‎صورت نامتناهی باشد، به یگانگی و هویت شخصی و عینی حقیقت آن آسیبی وارد سازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/9 ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه نه]</ref>.
مؤلف در مقدمه کتاب پیرامون بی‎همتایی فلسفه اسلامی سخن به میان آورده، هستی‎شناسی از دیدگاه اسلام را یک دیدگاه ویژه تلقی می‎کند که از سوی [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‎سینا]] با مهارتی بی‎نظیر طرح‎ریزی شده و به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدین شیرازی]] و مسلک زیر بنایی اصالت الوجود منتهی گردیده است، در دیدگاه فلسفه اسلامی، حقیقت هستی و معنی و مفهوم آن به‎گونه‎ای تفسیر شده که در عین وحدت و حفظ یگانگی، این حقیقت مانند حقیقت نور از بخشی از کثرات همچون شدت و ضعف و بیشی و کمی و... برخوردار است؛ و همچنان که یک پدیده طبیعی افزایش و تکامل طبیعی می‎یابد بدون اینکه هویت عینی خود را از دست بدهد، به همین نحو حقیقت هستی نیز یک واحد عینی و شخصی است که می‎تواند در تمام مراحل متفاوت خود گسترش یافته و از نوع کثرات هر چند به‎صورت نامتناهی باشد، به یگانگی و هویت شخصی و عینی حقیقت آن آسیبی وارد سازد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/34066/2/9 ر.ک: مقدمه کتاب، صفحه نه]</ref>.


نگارنده در بخش نخست کتاب، بحث هستی‎شناسی را به میان آورده و شناخت هستی را سرسلسله علوم و مبدأ المبادی همه شناخت‎ها معرفی می‎کند و بیان می‌دارد که قبل از ورود در بررسی تطبیقی باید از مشرب حکمای اسلامی در این مبحث اطلاع بیشتری داشته باشیم تا بعد با یک شناخت بهتر و عمیق‎تر مکاتب غرب را بتوانیم بررسی نماییم و مصطلحات آن را بفهمیم که چه هستند و چه می‎خواهند بگویند.
نگارنده در بخش نخست کتاب، بحث هستی‎شناسی را به میان آورده و شناخت هستی را سرسلسله علوم و مبدأ المبادی همه شناخت‎ها معرفی می‎کند و بیان می‌دارد که قبل از ورود در بررسی تطبیقی باید از مشرب حکمای اسلامی در این مبحث اطلاع بیشتری داشته باشیم تا بعد با یک شناخت بهتر و عمیق‎تر مکاتب غرب را بتوانیم بررسی نماییم و مصطلحات آن را بفهمیم که چه هستند و چه می‌خواهند بگویند.


در بحث بعدی مؤلف در مورد تقسیمات [[ارسطو]]یی از هستی، بیان می‌دارد که ارسطو معتقد است جوهر یک مصداق از مصادیق و انقسامات وجود است ولی فلاسفه غرب می‎گویند که در کلمات ارسطو وجود، تعریف به جوهر شده است و گاهی در خود کلام [[ارسطو]] هم از نظر حکمای غرب اختلاف است، زیرا بعضی وقت‎ها او می‎گوید وجود مستقل، جوهر است و گاهی وجود را مثال می‎زند به وجود در شیء دیگر، مثل وجود اعراض که در شیء دیگر است. نگارنده پس از جمع‎بندی بحث، مطالب بیان شده را مقدمه‎ای می‌داند برای این نکته که اقسام و مصادیق عینی وجود غیر از خود مفهوم و تعریف مفهوم وجود است، اقسام وجود را حکمای اسلامی بدین گونه تفصیل داده‎اند:
در بحث بعدی مؤلف در مورد تقسیمات [[ارسطو]]یی از هستی، بیان می‌دارد که ارسطو معتقد است جوهر یک مصداق از مصادیق و انقسامات وجود است ولی فلاسفه غرب می‎گویند که در کلمات ارسطو وجود، تعریف به جوهر شده است و گاهی در خود کلام [[ارسطو]] هم از نظر حکمای غرب اختلاف است، زیرا بعضی وقت‎ها او می‎گوید وجود مستقل، جوهر است و گاهی وجود را مثال می‎زند به وجود در شیء دیگر، مثل وجود اعراض که در شیء دیگر است. نگارنده پس از جمع‎بندی بحث، مطالب بیان شده را مقدمه‎ای می‌داند برای این نکته که اقسام و مصادیق عینی وجود غیر از خود مفهوم و تعریف مفهوم وجود است، اقسام وجود را حکمای اسلامی بدین گونه تفصیل داده‎اند:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش