پرش به محتوا

تاريخ الإسماعيلية و فرق الفطحية، الواقفية، القرامطة، الدروز و النصيرية: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن'
جز (جایگزینی متن - 'ب‎ه' به 'ب‌ه')
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ن' به 'ی‌ن')
خط ۴۵: خط ۴۵:
امامت در نظر اسماعیلیه دارای جایگاه والا و درجات و مقامات مختلفی است؛ بنابراین به یکی از برجسته‎ترین ویژگی‎های این مذهب تبدیل شده است. آنان معتقد به نطقاء شش‎گانه هستند که هرکدام از ناطقین، رسولی است که بعد از او هفت امام می‎آید<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.
امامت در نظر اسماعیلیه دارای جایگاه والا و درجات و مقامات مختلفی است؛ بنابراین به یکی از برجسته‎ترین ویژگی‎های این مذهب تبدیل شده است. آنان معتقد به نطقاء شش‎گانه هستند که هرکدام از ناطقین، رسولی است که بعد از او هفت امام می‎آید<ref>ر.ک: همان، ص11</ref>.


اسماعیلیه برای حفظ کیان خود گروهی از انسان‎ها را به‎عنوان فداییان برای حفظ ائمه و دعات خود تربیت می‎نمودند. در این‎باره نقل شده که سلطان سلجوقی در سال 501ق، قلعه الموت را محاصره نمود و فرستاده‌ای به‎سوی حسن بن صباح فرستاد تا او را به تسلیم شدن دعوت کند. حسن صباح یکی از آن فداییان را صدا زد و به او دستور داد که خودش را از برج به پایین پرت کند و او چنین کرد، به دومی گفت که خود را با خنجر از پای دربیاورد و او چنین کرد؛ آنگاه به آن فرستاده گفت: برو و به مولای خود بگو که نزد من هفتاد هزار از این فداییان مخلص هست..<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.
اسماعیلیه برای حفظ کیان خود گروهی از انسان‎ها را به‎عنوان فداییان برای حفظ ائمه و دعات خود تربیت می‌نمودند. در این‎باره نقل شده که سلطان سلجوقی در سال 501ق، قلعه الموت را محاصره نمود و فرستاده‌ای به‎سوی حسن بن صباح فرستاد تا او را به تسلیم شدن دعوت کند. حسن صباح یکی از آن فداییان را صدا زد و به او دستور داد که خودش را از برج به پایین پرت کند و او چنین کرد، به دومی گفت که خود را با خنجر از پای دربیاورد و او چنین کرد؛ آنگاه به آن فرستاده گفت: برو و به مولای خود بگو که نزد من هفتاد هزار از این فداییان مخلص هست..<ref>ر.ک: همان، ص12</ref>.


اسماعیلیه، اسناد، کتب، تألیفات و هر آنچه به آن‎ها ارتباط داشته را مخفی می‎نمودند و به هیچ‎کس غیر از خود اجازه دسترسی نمی‌دادند؛ بنابراین بحث از اسماعیلیه و طوایف آن ‎یک امر غیر ممکن است، مگر اینکه به کتب و آثار مخالفانشان مراجعه کرد و این عمل خارج از ادبیات پژوهشی صادقانه است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. دراین‎بین، برخی از مستشرقان، همچون «ایوانف»، «[[ماسینیون، لویی|لویس ماسینیون]]»، «شتروطمان»، «[[کربن، هانری|هانری کوربن]]» و «برنارد لویس»، به اسنادی درباره اسماعیلیه دست یافتند و آن‎ها را منتشر نمودند<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>.
اسماعیلیه، اسناد، کتب، تألیفات و هر آنچه به آن‎ها ارتباط داشته را مخفی می‌نمودند و به هیچ‎کس غیر از خود اجازه دسترسی نمی‌دادند؛ بنابراین بحث از اسماعیلیه و طوایف آن ‎یک امر غیر ممکن است، مگر اینکه به کتب و آثار مخالفانشان مراجعه کرد و این عمل خارج از ادبیات پژوهشی صادقانه است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref>. دراین‎بین، برخی از مستشرقان، همچون «ایوانف»، «[[ماسینیون، لویی|لویس ماسینیون]]»، «شتروطمان»، «[[کربن، هانری|هانری کوربن]]» و «برنارد لویس»، به اسنادی درباره اسماعیلیه دست یافتند و آن‎ها را منتشر نمودند<ref>ر.ک: همان، ص14</ref>.


اسماعیلیه برای ائمه خود رتبه و درجاتی در نظر گرفته است که یکی از آن‎ها امام مستور است. امامان مستور در نظر آن‎ها چهار نفرند: محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق(ع)، عبدالله بن محمد بن اسماعیل، احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل، حسین بن احمد بن عبدالله بن محمد<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>.
اسماعیلیه برای ائمه خود رتبه و درجاتی در نظر گرفته است که یکی از آن‎ها امام مستور است. امامان مستور در نظر آن‎ها چهار نفرند: محمد بن اسماعیل بن جعفر الصادق(ع)، عبدالله بن محمد بن اسماعیل، احمد بن عبدالله بن محمد بن اسماعیل، حسین بن احمد بن عبدالله بن محمد<ref>ر.ک: همان، ص15-16</ref>.


فصل دوم کتاب به بازگویی مطالبی درباره اسماعیلیه با توجه به معاجم و کتب ملل و نحل اختصاص یافته است. نویسنده در این‎باره می‎گوید: مطالبی که درباره اسماعیلیه در این منابع آمده، از زندگی‎نامه اسماعیل بن جعفر صادق و مطالبی جزئی درباره عقیده آن‎ها تجاوز نمی‎کند. ایشان در ادامه قول نوبختی، [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]]، اسفراینی، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]]، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و [[امین، محسن|سید محسن امین]] در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] را نقل می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص23-27</ref>.
فصل دوم کتاب به بازگویی مطالبی درباره اسماعیلیه با توجه به معاجم و کتب ملل و نحل اختصاص یافته است. نویسنده در این‎باره می‎گوید: مطالبی که درباره اسماعیلیه در این منابع آمده، از زندگی‌نامه اسماعیل بن جعفر صادق و مطالبی جزئی درباره عقیده آن‎ها تجاوز نمی‎کند. ایشان در ادامه قول نوبختی، [[اشعری، علی بن اسماعیل|ابوالحسن اشعری]]، [[بغدادی، عبدالقاهر بن طاهر|بغدادی]]، اسفراینی، [[شهرستانی، محمد بن عبدالکریم|شهرستانی]]، [[مفید، محمد بن محمد|شیخ مفید]] و [[امین، محسن|سید محسن امین]] در [[أعيان الشيعة (12 جلدی)|أعيان الشيعة]] را نقل می‎کند<ref>ر.ک: همان، ص23-27</ref>.


نویسنده در ادامه می‎گوید: از اسماعیلیه در این زمان فقط دو فرقه «آغاخانیه» و «بهره» باقی مانده‌اند؛ که امام آغاخانیه به نام محمد شاه (آغاخان سوم) هم‎اکنون در بمبئی است. شمار بهره (بر وزن زهره)، در هند و یمن، حدود چهارصد هزار نفر است و همگی اهل کار و تلاشند و هیچ نیازمندی در میان آنها یافت نمی‎شود (اساسا واژه بهره، یک واژه هندی و به معنای تلاش و جدیت می‎باشد)<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>.
نویسنده در ادامه می‎گوید: از اسماعیلیه در این زمان فقط دو فرقه «آغاخانیه» و «بهره» باقی مانده‌اند؛ که امام آغاخانیه به نام محمد شاه (آغاخان سوم) هم‎اکنون در بمبئی است. شمار بهره (بر وزن زهره)، در هند و یمن، حدود چهارصد هزار نفر است و همگی اهل کار و تلاشند و هیچ نیازمندی در میان آنها یافت نمی‎شود (اساسا واژه بهره، یک واژه هندی و به معنای تلاش و جدیت می‎باشد)<ref>ر.ک: همان، ص27-28</ref>.
خط ۷۲: خط ۷۲:
اصول عقاید، تأویلات آن‎ها، شش دوره اسماعیلیه، ترجمه برخی از بزرگان آن‎ها و... از عناوین و محتویات فصول دهم تا چهاردهم است.
اصول عقاید، تأویلات آن‎ها، شش دوره اسماعیلیه، ترجمه برخی از بزرگان آن‎ها و... از عناوین و محتویات فصول دهم تا چهاردهم است.


نویسنده در فصل پانزدهم درباره قرامطه سخن به میان آورده است. قرامطه یکی از فرق اسماعیلیه است که معتقد به امامت محمد بن اسماعیل به‎جای اسماعیل بن جعفر الصادق(ع) هستند<ref>ر.ک: همان، ص325</ref>. آن‎ها معتقدند که محمد بن اسماعیل، زنده و همان مهدی قائم است و معنای قائم نزد آنان این است که وی به رسالت و شریعت جدید مبعوث می‎گردد و شریعت محمد(ص) را نسخ می‎نماید<ref>ر.ک: همان، ص326</ref>. در ادامه مؤسسین، اسباب نشو، اعتقادات، افکار و سرانجام این فرقه بیان شده است.<ref>ر.ک: همان، ص327-340</ref>.
نویسنده در فصل پانزدهم درباره قرامطه سخن به میان آورده است. قرامطه یکی از فرق اسماعیلیه است که معتقد به امامت محمد بن اسماعیل به‎جای اسماعیل بن جعفر الصادق(ع) هستند<ref>ر.ک: همان، ص325</ref>. آن‎ها معتقدند که محمد بن اسماعیل، زنده و همان مهدی قائم است و معنای قائم نزد آنان این است که وی به رسالت و شریعت جدید مبعوث می‎گردد و شریعت محمد(ص) را نسخ می‌نماید<ref>ر.ک: همان، ص326</ref>. در ادامه مؤسسین، اسباب نشو، اعتقادات، افکار و سرانجام این فرقه بیان شده است.<ref>ر.ک: همان، ص327-340</ref>.


یکی دیگر از فرقه‎هایی اسماعیلیه که نویسنده به آن می‎پردازد، فرقه دروزیه است. او بعد از معرفی این فرقه، به عقایدشان اشاره می‎کند. اعتقاد دروزیان به تأویل، باعث برداشت‎های مختلفی از فرایض دینی شده است که در برخی از موارد به اسقاط تکلیف می‎انجامد. آن‎ها نماز را به معنای اتصال قلب با مولای حاکم خویش، زکات را به معنای اعتقاد به یگانگی مولای حاکم و تزکیه قلب، روزه را به معنای حفظ قلب نسبت به یگانگی مولای حاکم و حج را به معنای شناخت مولای حاکم می‌دانند<ref>ر.ک: همان، ص352-353</ref>.
یکی دیگر از فرقه‎هایی اسماعیلیه که نویسنده به آن می‎پردازد، فرقه دروزیه است. او بعد از معرفی این فرقه، به عقایدشان اشاره می‎کند. اعتقاد دروزیان به تأویل، باعث برداشت‎های مختلفی از فرایض دینی شده است که در برخی از موارد به اسقاط تکلیف می‎انجامد. آن‎ها نماز را به معنای اتصال قلب با مولای حاکم خویش، زکات را به معنای اعتقاد به یگانگی مولای حاکم و تزکیه قلب، روزه را به معنای حفظ قلب نسبت به یگانگی مولای حاکم و حج را به معنای شناخت مولای حاکم می‌دانند<ref>ر.ک: همان، ص352-353</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش