پرش به محتوا

موسوعة الأسماء و الأعلام المبهمة في القرآن الكريم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ی‎ف' به 'ی‌ف'
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ش' به 'ی‌ش')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'ی‎ف' به 'ی‌ف')
خط ۶۱: خط ۶۱:
اسباب ابهام در قرآن شامل موارد زیر می‌شود:
اسباب ابهام در قرآن شامل موارد زیر می‌شود:
# رعایت اختصار و اعتماد بر مطلبی که در آیه یا آیات دیگر بیان شده است؛ مثلاً در آیه 7 سوره فاتحه '''صِرَاطَ الذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ'''، نعمت‎داده‎شده‎ها مبهمند، ولی آیه 69 سوره نساء '''وَ مَن يُطِعِ اللهَ وَ الرسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الذِينَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِم منَ النبِيينَ وَ الصديقِينَ وَ الشهَدَاء وَ الصالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا'''، آنها را بیان کرده است.
# رعایت اختصار و اعتماد بر مطلبی که در آیه یا آیات دیگر بیان شده است؛ مثلاً در آیه 7 سوره فاتحه '''صِرَاطَ الذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ'''، نعمت‎داده‎شده‎ها مبهمند، ولی آیه 69 سوره نساء '''وَ مَن يُطِعِ اللهَ وَ الرسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الذِينَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِم منَ النبِيينَ وَ الصديقِينَ وَ الشهَدَاء وَ الصالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا'''، آنها را بیان کرده است.
# شهرت: چون مصداق خاص لفظ یا عبارتی، مشهور بوده است، دیگر نیازی به‎ تصریح نبوده است؛ همان‎ طور که خداوند متعالی می‎فرماید: '''وَ قُلْنَا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنةَ''' (بقرة: 35). در این آیه، نام همسر حضرت آدم(ع)، یعنی حوا(س) را به سبب شهرتش مبهم گذاشته است.
# شهرت: چون مصداق خاص لفظ یا عبارتی، مشهور بوده است، دیگر نیازی به‎ تصریح نبوده است؛ همان‎ طور که خداوند متعالی می‌فرماید: '''وَ قُلْنَا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنةَ''' (بقرة: 35). در این آیه، نام همسر حضرت آدم(ع)، یعنی حوا(س) را به سبب شهرتش مبهم گذاشته است.
# کتمان و پوشیده داشتن نام کسی به جهت برخی مصالح؛ مانند: '''وَ مِنَ الناسِ مَن يعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدنْيا وَيشْهِدُ اللهَ عَلَی مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَد الْخِصَامِ''' (بقره: 204). در این آیه، نام شخصی که سخن او پیامبر(ص) را به تعجب واداشته نیامده است تا شاید از این طریق، دل او به اسلام و وحی متمایل و مسلمان شود. گفته شده نام این شخص اَخنس بن شُرَیق بوده است.
# کتمان و پوشیده داشتن نام کسی به جهت برخی مصالح؛ مانند: '''وَ مِنَ الناسِ مَن يعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدنْيا وَيشْهِدُ اللهَ عَلَی مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَد الْخِصَامِ''' (بقره: 204). در این آیه، نام شخصی که سخن او پیامبر(ص) را به تعجب واداشته نیامده است تا شاید از این طریق، دل او به اسلام و وحی متمایل و مسلمان شود. گفته شده نام این شخص اَخنس بن شُرَیق بوده است.
# عدم فایده در اظهار؛ مانند: '''أَوْ کَالذِي مَر عَلَی قَرْيةٍ وَ هِي خَاوِيةٌ عَلَی عُرُوشِهَا قَالَ أَنیَ يحْيي هَذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِهَا''' (بقر: 259). اگر خداوند به نام گوینده سخن فوق (عُزَیر)، تصریح می‌کرد، چندان تفاوتی نمی‌کرد و فایده خاصی بر آن مترتب نبود.
# عدم فایده در اظهار؛ مانند: '''أَوْ کَالذِي مَر عَلَی قَرْيةٍ وَ هِي خَاوِيةٌ عَلَی عُرُوشِهَا قَالَ أَنیَ يحْيي هَذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِهَا''' (بقر: 259). اگر خداوند به نام گوینده سخن فوق (عُزَیر)، تصریح می‌کرد، چندان تفاوتی نمی‌کرد و فایده خاصی بر آن مترتب نبود.
# آگاهی دادن بر عمومیت مطلب و اینکه حکم آیه خاص نیست؛ به‎گونه‌ای که اگر تعیین می‌شد، چنین معنایی افاده نمی‌کرد؛ مانند: '''وَ مَن يخْرُجْ مِن بَيتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُم يدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلی اللهِ''' (نساء: 100).
# آگاهی دادن بر عمومیت مطلب و اینکه حکم آیه خاص نیست؛ به‎گونه‌ای که اگر تعیین می‌شد، چنین معنایی افاده نمی‌کرد؛ مانند: '''وَ مَن يخْرُجْ مِن بَيتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُم يدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلی اللهِ''' (نساء: 100).
# تعظیم به وصف: بزرگداشت کسی یا گروهی با بیان وصف کامل، بی‎آنکه از شخص، نامی برده شود؛ آن‎چنان‎که خداوند متعالی می‎فرماید: '''وَ الذِي جَاء بِالصدْقِ وَ صَدقَ بِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتقُونَ''' (زمر: 33).
# تعظیم به وصف: بزرگداشت کسی یا گروهی با بیان وصف کامل، بی‎آنکه از شخص، نامی برده شود؛ آن‎چنان‎که خداوند متعالی می‌فرماید: '''وَ الذِي جَاء بِالصدْقِ وَ صَدقَ بِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتقُونَ''' (زمر: 33).
# تحقیر به وصف: به سبب تحقیر شخصی، از او نامی نمی‎آید و تنها به اوصاف تحقیرآمیز او اشاره می‌شود؛ مانند: '''إِن شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ''' (کوثر: 3). مراد از ضمیر «هو» در آیه، عاص بن وائل است.
# تحقیر به وصف: به سبب تحقیر شخصی، از او نامی نمی‎آید و تنها به اوصاف تحقیرآمیز او اشاره می‌شود؛ مانند: '''إِن شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ''' (کوثر: 3). مراد از ضمیر «هو» در آیه، عاص بن وائل است.
و نیز '''إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَينُوا''' (حجرات: 6) که مراد، ولید بن عقبه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39413/1/28 ر.ک: مقدمه، ج1، ص28-29]</ref>؛<ref>[http://lib.eshia.ir/26683/1/829 دفتر تبلیغات اسلامی، ج1، ص829]</ref>.
و نیز '''إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَينُوا''' (حجرات: 6) که مراد، ولید بن عقبه است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39413/1/28 ر.ک: مقدمه، ج1، ص28-29]</ref>؛<ref>[http://lib.eshia.ir/26683/1/829 دفتر تبلیغات اسلامی، ج1، ص829]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش