موسوعة الأسماء و الأعلام المبهمة في القرآن الكريم

    از ویکی‌نور
    ‏موسوعة الأسماء و الأعلام المبهمة في القرآن الكريم
    موسوعة الأسماء و الأعلام المبهمة في القرآن الكريم
    پدیدآورانموذن، عبدالله بن عبدالله (گردآورنده)

    عطيه، مروان (محقق)

    خرابه، محسن (محقق)

    خنين، خالد محمد (مصحح)

    سهیلی، عبدالرحمن بن عبدالله (نويسنده)

    ابن عسکر، محمد بن علی (نويسنده)

    بلنسی، محمد بن علی (نويسنده)
    عنوان‌های دیگرموسوعة الأسماء و الأعلام المبهمة في القرآن الکريم ترويح اولي الدماثه بمنتقي الکتب الثلاثه للادکاوي
    ناشرمکتبة العبيکان
    مکان نشرعربستان - رياض
    سال نشرمجلد1: 2001م , 1421ق, مجلد2: 2001م , 1421ق,
    شابک9960-20-740-4
    موضوعغريب القرآن

    قرآن - متشابهات و محکمات

    قرآن -- مسائل لغوي
    زبانعربی
    تعداد جلد2
    کد کنگره
    ‏‏BP‎‏ ‎‏85‎‏/‎‏1‎‏ ‎‏/‎‏م‎‏8‎‏م‎‏8
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    موسوعة الأسماء و الأعلام المبهمة في القرآن الكريم، المسمی ترويح أولي الدماثة بمنتقی الكتب الثلاثة، اثر عبدالله بن سلامه ادکاوی مصری (1184ق)، معروف به مؤذن است که در موضوع رفع ابهام از برخی از اسما و اعلام مبهم قرآن نوشته شده است.

    آقایان مروان عطیه، محسن خرابه و خالد محمد خنین مسئولیت تحقیق، شرح و مراجعه و بازبینی این اثر را برعهده داشته‌اند.

    مطالب این اثر، از سه کتاب «التعريف و الإعلام في ما أبهم في القرآن من الأسماء و الأعلام» سهیلی و کتاب «التكميل و الإتمام لكتاب التعريف و الإعلام» ابن عسکر غسانی و کتاب «صلة الجمع و عائد التذييل لموصول کتابي الإعلام و التكميل» بلنسی گردآوری شده است.

    ساختار

    این اثر، دربرگیرنده مقدمه‌ای از محققان و شرح ‎حال ادکاوی، سهیلی، ابن عسکر و بلنسی است. سپس مقدمه‌های سهیلی و ابن عسکر ذکر شده و در ادامه، بحث از اسباب ابهام در قرآن و توضیح پیرامون نسخه خطی و تصاویری از این نسخه و سپس روش تحقیق و بررسی کتاب و مقدمه نویسنده آمده است. ترتیب تفسیر مبهمات قرآن در این کتاب، بر اساس ترتیب کتاب بلنسی است. جلد نخست شامل سوره‌های حمد تا اسراء و جلد دوم از سوره کهف تا ناس است[۱].

    گزارش محتوا

    در این اثر، رفع ابهام از سه دسته از اعلام و اسماء در قرآن شده است:

    1. رفع ابهام از اشخاص مبهم (مرد، زن، فرشته، اجنه و مواردی ازاین‌دست)؛ همچون: وَ جٰاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى اَلْمَدِينَةِ يسْعىٰ (و مردی از دورترین [نقطه] شهر شتابان آمد [و] گفت») که در اینجا مقصود از «رجل» مورد تحقیق و بررسی قرار می‌گیرد.
    2. رفع ابهام از مبهمات جمع‎هایی که برخی از اسامی آنها معین و مشخص است؛ همچون آیه سَيقُولُ اَلسُّفَهٰاء (بقره: 142) (به‌زودی مردم سبک‌‌‌مغز می‌گویند).
    3. رفع ابهام از اقوام، حیوانات، مکان‌ها، زمان‌ها و مواردی ازاین‌دست؛ همچون: أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحٰابَ اَلْكهْفِ وَ اَلرَّقِيمِ كٰانُوا مِنْ آيٰاتِنٰا عَجَباً (کهف: 9) (آیا گمان کردی که اصحاب کهف و رقیم از نشانه‌های شگفت‌انگیز ما بودند؟)، که نویسنده در صدد بیان مکان آن کهف و رقیم است[۲].

    اسباب ابهام در قرآن شامل موارد زیر می‌شود:

    1. رعایت اختصار و اعتماد بر مطلبی که در آیه یا آیات دیگر بیان شده است؛ مثلاً در آیه 7 سوره فاتحه صِرَاطَ الذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِمْ، نعمت‌داده‌شده‌ها مبهمند، ولی آیه 69 سوره نساء وَ مَن يُطِعِ اللهَ وَ الرسُولَ فَأُوْلَئِكَ مَعَ الذِينَ أَنْعَمَ اللهُ عَلَيْهِم منَ النبِيينَ وَ الصديقِينَ وَ الشهَدَاء وَ الصالِحِينَ وَ حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا، آنها را بیان کرده است.
    2. شهرت: چون مصداق خاص لفظ یا عبارتی، مشهور بوده است، دیگر نیازی به‎ تصریح نبوده است؛ همان‎ طور که خداوند متعالی می‌فرماید: وَ قُلْنَا يا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنةَ (بقرة: 35). در این آیه، نام همسر حضرت آدم(ع)، یعنی حوا(س) را به سبب شهرتش مبهم گذاشته است.
    3. کتمان و پوشیده داشتن نام کسی به جهت برخی مصالح؛ مانند: وَ مِنَ الناسِ مَن يعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَياةِ الدنْيا وَيشْهِدُ اللهَ عَلَی مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَد الْخِصَامِ (بقره: 204). در این آیه، نام شخصی که سخن او پیامبر(ص) را به تعجب واداشته نیامده است تا شاید از این طریق، دل او به اسلام و وحی متمایل و مسلمان شود. گفته شده نام این شخص اَخنس بن شُرَیق بوده است.
    4. عدم فایده در اظهار؛ مانند: أَوْ کَالذِي مَر عَلَی قَرْيةٍ وَ هِي خَاوِيةٌ عَلَی عُرُوشِهَا قَالَ أَنیَ يحْيي هَذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِهَا (بقر: 259). اگر خداوند به نام گوینده سخن فوق (عُزَیر)، تصریح می‌کرد، چندان تفاوتی نمی‌کرد و فایده خاصی بر آن مترتب نبود.
    5. آگاهی دادن بر عمومیت مطلب و اینکه حکم آیه خاص نیست؛ به‌گونه‌ای که اگر تعیین می‌شد، چنین معنایی افاده نمی‌کرد؛ مانند: وَ مَن يخْرُجْ مِن بَيتِهِ مُهَاجِرًا إِلَی اللهِ وَ رَسُولِهِ ثُم يدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلی اللهِ (نساء: 100).
    6. تعظیم به وصف: بزرگداشت کسی یا گروهی با بیان وصف کامل، بی‌آنکه از شخص، نامی برده شود؛ آن‎چنان‌که خداوند متعالی می‌فرماید: وَ الذِي جَاء بِالصدْقِ وَ صَدقَ بِهِ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُتقُونَ (زمر: 33).
    7. تحقیر به وصف: به سبب تحقیر شخصی، از او نامی نمی‌آید و تنها به اوصاف تحقیرآمیز او اشاره می‌شود؛ مانند: إِن شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ (کوثر: 3). مراد از ضمیر «هو» در آیه، عاص بن وائل است.

    و نیز إِن جَاءكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَأٍ فَتَبَينُوا (حجرات: 6) که مراد، ولید بن عقبه است[۳]؛[۴].

    مؤذن، بعد از هر آیه‌ای که اسم یا علم مبهم در آن وجود دارد نظرات سهیلی، ابن عسکر و بلنسی (در صورت وجود هرکدام) را به‌صورت مجزا و تفکیک‎ شده، آورده است. ایشان گاه نظرات این سه نفر را به‌صورت مختصر آورده و چه‌بسیار از آن‌ها را نیز حذف کرده است. برای نمونه، می‌توان به سوره‌های بقره و آل ‎عمران و نساء اشاره کرد که 58 آیه مبهم از بقره، 28 آیه مبهم از آل ‎عمران و 27 آیه مبهم از سوره نساء در مقایسه با کتاب بلنسی، در کتاب ادکاوی نیامده است.

    نگارنده در شروع مطرح کردن آیات مبهم، رویه یکسانی را اعمال نکرده است؛ مثلاً همه آیات را از ابتدای پاراگراف می‌نویسد، ولی در برخی از موارد، در ادامه تفسیر آیه قبل و در وسط سطر نوشته است.

    نویسنده در مواردی نیز تفسیر آیات را به‌صورت مرتب و پشت سر هم مراعات ننموده است؛ مثلا تفسیر آیه 19 سوره مائده، پیش از آیه 18 بیان شده است[۵].

    برای اطلاع بهتر از شیوه کار نویسنده، به نمونه‌هایی از مطالب کتاب اشاره می‌شود:

    1. عبدالله بن سلامه ادکاوی، در ابتدای سوره توبه نام‎های دیگر این سوره را آورده و می‌گوید:
      ابن عسکر نام‎های این سوره را «مبعثرة» و «بُحوث» ذکر نموده و بعضی نام آن را «بَحوث» آورده‌اند.
      بلنسی به نقل از زمخشری و برخی دیگر برای این سوره نام‎های دیگری را از قبیل: «توبه»، «مقشقشة»، «فاضحة»، «مثیرة»، «حافرة»، «منکلة» و «عذاب» ذکر نموده ‎است[۶].
    2. نویسنده به نقل از بلنسی، منظور از إِلَى اَلَّذِينَ عٰاهَدْتُمْ مِنَ اَلْمُشْرِكينَ، در اولین آیه سوره توبه را مخمش بن خویلد از قبیله بنوضمره می‌داند[۷].
    3. آیه دوازده سوره توبه، دومین آیه‌ای است که نویسنده به آن اشاره می‌کند. ایشان به نقل از ابن عسکر می‌گوید: منظور از فَقٰاتِلُوا أَئِمَّةَ اَلْكفْرِ، در این آیه، کفار قریشند. طبری از ابن عباس نقل کرده که آنان، ابوجهل بن هشام، امیة بن خلف، عتبیة بن ربیعه، ابوسفیان بن حرب و سهیل بن عمرو هستند. آنان کسانی هستند که نسبت به اخراج پیامبر از مکه تلاش نمودند. ابن عسکر این مطلب را نپذیرفته و می‌گوید: چون این سوره بعد از غزوه تبوک در سال نهم هجری نازل شده و در آن زمان ابوجهل، امیه و عتبه هر سه در جنگ بدر کشته شده بودند و ابوسفیان و سهیل هر دو در فتح مکه مسلمان شده بودند، پس چطور ممکن است این مطلب صحیح باشد و مصداق این آیه شریفه این افراد باشند؛ پس بهتر است که این آیه حمل بر عموم در مورد رؤسای کفر شود[۸].
    4. نویسنده بعد از ذکر آیه 15 سوره قصص فَوَجَدَ فِيهٰا رَجُلَينِ يقْتَتِلاٰنِ (پس دو مرد را در آنجا یافت که با هم [به‌قصد نابودی یکدیگر] زدوخورد می‌کردند)، می‌گوید: سهیلی، معتقد است که یکی از این دو، قبطی و دیگری اسرائیلی بود. ابن عسکر نیز می‌گوید: یحیی بن سلام حکایت نموده که اسرائیلی همان سامری و اسمش موسی بن ظفر بود و دلیل قتلش را این‎چنین مطرح می‌کند: قبطی او را برای جابه‌جایی و حمل هیزم به آشپزخانه فرعون استخدام نموده بود، ولی او از این کار سرپیچی نمود...[۹].

    وضعیت کتاب

    فهرست محتویات هر جلد در انتهای آن آمده است.

    این کتاب دارای فهرست‎های متنوع و کارآمد به شرح زیر است: آیات قرآن، قرائات قرآن، احادیث، اعلام، اشعار، اماکن و ایام، امثال، مصادر و مراجع، موضوعات و فهرست فهرست‎ها.

    پاورقی‌ها به بیان منابع مطالب کتاب، ترجمه برخی از راویان و اعلام متن، ترجمه برخی از لغات و... اختصاص یافته است.

    پانویس

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. شریفی معصومه؛ رفیعی، محسن، «سیر تاریخی کتب مبهمات قرآن»، مجله بینات، زمستان 1384، شماره 48، درج در پایگاه مجلات تخصصی نور (نورمگز).
    3. دفتر تبلیغات اسلامی، «فرهنگ‎نامه علوم قرآن»، درج در پایگاه اینترنتی کتابخانه مدرسه فقاهت


    وابسته‌ها