۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'گذاري' به 'گذاری') |
جز (جایگزینی متن - 'اي ' به 'ای ') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
مطالب مجلدات کتاب به ترتيب عبارت است از: | مطالب مجلدات کتاب به ترتيب عبارت است از: | ||
1- | 1- جغرافيای اردبيل و تاريخچه آن تا زمان مشروطيت مورد بررسی قرار گرفته است. در بخشهایي از این جلد مىخوانيم: | ||
«اردبيل یکی از | «اردبيل یکی از شهرای كهن ایران است، به طورى كه بسیاری از مورخان اسلامی بنای شهر اردبيل را به فيروز ساساني (453-459م) نسبت دادهاند و از اينرو نام آن را باذن پيروز، پيروزآباد يا فيروزگرد آوردهاند؛ اما آنچه از منابع و اسناد برمىآيد بنای اردبيل خيلي قديمىتر از زمان فيروز بوده و حتي سابقه آن را به دوره اشكاني هم رساندهاند. | ||
در زمان خلافت حضرت علی(ع) ولايت آذربايجان نخست با سعيد بن ساريه خزاعي و سپس با اشعث بوده، در زمان ولايت اشعث اكثر مردم آذربايجان اسلام آورده بودند و قرآن مىخواندند. او گروهي از اعراب اهل عطا و ديوان را در اردبيل سكونت داد و به آنان امر كرد كه مردم این سامان را به اسلام دعوت كنند. اشعث اردبيل را پايتخت خود ساخت و در مدت حكومت او اردبيل آباد شد. به دستور وی مسجدي در اردبيل بنا كردند و این مسجد بعدها توسعه يافت زماني كه سپاهيان عرب در آذربايجان و اردبيل بودند عشيرههای عرب از كوفه، بصره و شام بدانجا روی آوردند. اينان هر چقدر توانستند برای خود زمین بدست آوردند و گروهي از ايشان زمینهای ایرانيان را خريدند و | در زمان خلافت حضرت علی(ع) ولايت آذربايجان نخست با سعيد بن ساريه خزاعي و سپس با اشعث بوده، در زمان ولايت اشعث اكثر مردم آذربايجان اسلام آورده بودند و قرآن مىخواندند. او گروهي از اعراب اهل عطا و ديوان را در اردبيل سكونت داد و به آنان امر كرد كه مردم این سامان را به اسلام دعوت كنند. اشعث اردبيل را پايتخت خود ساخت و در مدت حكومت او اردبيل آباد شد. به دستور وی مسجدي در اردبيل بنا كردند و این مسجد بعدها توسعه يافت زماني كه سپاهيان عرب در آذربايجان و اردبيل بودند عشيرههای عرب از كوفه، بصره و شام بدانجا روی آوردند. اينان هر چقدر توانستند برای خود زمین بدست آوردند و گروهي از ايشان زمینهای ایرانيان را خريدند و عدهای از زارعين نيز برای حفظ خود زمینها را به آنان سپردند و خود كشاورز آنان شدند. | ||
در اواخر قرن دوم هجری كه آذربايجان همچنان به دست | در اواخر قرن دوم هجری كه آذربايجان همچنان به دست خلفای بغداد اداره مىشد یک نهضت مذهبی كه مبتني بر احساسات ملي و عقايد مزدكي بود، به نام خرمدينان پديد آمد. بابك در حدود سال 201 هجری قمری به پيشوايي خرمدينان رسيد و در اردبيل و حوالي آن مدت 22 سال مبارزه او با دولت عباسي طول كشيد. پنجاه سال بعد از شكست خرمدين؛ يعني از سال 276 تا سال 317 هجری در آذربايجان سلسله ساجيان به وجود آمد. مركز ساجيان نخست در مراغه بود. بعداً به اردبيل انتقال يافت، اولاد محمد بن ابىالساج تا سال 325 هجری در اردبيل و بردع و مراغه حكمراني میكردند. نخستين سكههایي كه نام اردبيل دارد مربوط به این خاندان است. پس از ساجيان سلسله ديلمی مسافران با سالاريان جای آن را گرفت؛ ولی دولت سالاريان نيز مستعجل بود». | ||
2- با گفتاري در رابطه با بررسی تاریخی حوادث و اتفاقات این شهر در زمان پهلوی آغاز شده است. گفتارهای بعد به زبان و مذهب و آداب و رسوم و نيز ابنيه و آثار تاریخی آن اختصاص يافته است. در گفتار آخر نيز نقدهای بزرگان پيرامون کتاب آورده شده است. | 2- با گفتاري در رابطه با بررسی تاریخی حوادث و اتفاقات این شهر در زمان پهلوی آغاز شده است. گفتارهای بعد به زبان و مذهب و آداب و رسوم و نيز ابنيه و آثار تاریخی آن اختصاص يافته است. در گفتار آخر نيز نقدهای بزرگان پيرامون کتاب آورده شده است. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابنعتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليهالسلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوامالدين، بدر الدين و صدرالدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به این شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همین خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ایران و آذربايجان بودند. حمزه و صدرالدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خویش قرار داده، اقامت كردند و در این شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ امین الدين جبرييل، پدر شيخ صفى الدين اردبيلى و در شمال آستانه كوچك او ساخته شده و قبر حضرت صدرالدين(ع) هم در یک كيلومترى غرب آن قرار دارد». | بابا صفرى به نقل از کتاب بحرالانساب ابنعتبه احمد بن على بن الحسين الحسنى نوشته است: «از فرزندان صالح امام موسى كاظم عليهالسلام پنج نفر به اسامى حمزه، قدر الدين، قوامالدين، بدر الدين و صدرالدين از بغداد روى به ولايت رى نهادند و چون به این شهر رسيدند، متفرق شدند. هدف آنان تفسير احكام اسلام و ارشاد مردم بود و به همین خاطر به رى و اردبيل عزيمت كردند كه آن دو شهر مركز ایران و آذربايجان بودند. حمزه و صدرالدين به سوى اردبيل رهسپار شدند و آن جا را موطن خویش قرار داده، اقامت كردند و در این شهر درگذشتند. مقبره حضرت حمزه(ع) در روستاى كلخوران در جوار بقعه شيخ امین الدين جبرييل، پدر شيخ صفى الدين اردبيلى و در شمال آستانه كوچك او ساخته شده و قبر حضرت صدرالدين(ع) هم در یک كيلومترى غرب آن قرار دارد». | ||
گزارشهایي نيز از ساخت و ساز ابنيه و اماكن مذهبی در زمان خود مىدهد: «در تابستان سال 1350 خورشيدي مسجد سابق پير مادر را خراب كردند و مسجد جديدي با ديوارهای آجري و تيرآهن بر | گزارشهایي نيز از ساخت و ساز ابنيه و اماكن مذهبی در زمان خود مىدهد: «در تابستان سال 1350 خورشيدي مسجد سابق پير مادر را خراب كردند و مسجد جديدي با ديوارهای آجري و تيرآهن بر جای آن بنا كردند و در قسمتي از كف مسجد برای قرار دادن پايه ستون جايي را كنده بودند كه در آن استخوانهای زيادي از انسانهای فوت كرده به چشم میخورد». | ||
مراسمات مذهبی و عزادارىها از بخشهای خواندنی این جلد مىباشد. در بخشي از فصل دوم چنين میخوانيم: «اصولاً عزاداري در اردبيل در تمام طول سال برگزار میشود. معمولاً صبحهای جمعه يا عصر جمعه به هياتهایي كه هر هفته در منزل یکىشان جمع میشوند و نوحهخواني میكنند و سينهزني. هر هياتي پرچمها و علائم خاصی دارد. این عزاداريها با مناسبتهای روز هم تناسب دارد و بسته به حال و | مراسمات مذهبی و عزادارىها از بخشهای خواندنی این جلد مىباشد. در بخشي از فصل دوم چنين میخوانيم: «اصولاً عزاداري در اردبيل در تمام طول سال برگزار میشود. معمولاً صبحهای جمعه يا عصر جمعه به هياتهایي كه هر هفته در منزل یکىشان جمع میشوند و نوحهخواني میكنند و سينهزني. هر هياتي پرچمها و علائم خاصی دارد. این عزاداريها با مناسبتهای روز هم تناسب دارد و بسته به حال و هوای آن زمان ادعيهها و نوحهها خوانده میشوند. | ||
طشتگذاری، سنتي كهن است، شايد تمثيلي از رفع تشنگي عزاداران حسین(ع) در مقابل تشنگي او. سه روز مانده به محرم طشتگذاری شروع میشود. روز اول دو محلهي بزرگتر؛ يعني تابار و اونچي میدان طشتگذاری میكنند. و روز دوم و سوم به ترتيب كوچكترها.طشتهای استفاده شده معمولاً بسيار قدیمی و از جنس مس يا برنج و بعضيهایشان بسيار بزرگ هستند. طشتها را از چند روز قبل در محلي آماده میكنند و ريشسفيدان محل طشتها را به دوش میگيرند و علما و سالخوردگان و بزرگان در جلو و مردم در پشت سر سينهزنان يا زنجيرزنان به سمت مسجد حركت میكنند... | طشتگذاری، سنتي كهن است، شايد تمثيلي از رفع تشنگي عزاداران حسین(ع) در مقابل تشنگي او. سه روز مانده به محرم طشتگذاری شروع میشود. روز اول دو محلهي بزرگتر؛ يعني تابار و اونچي میدان طشتگذاری میكنند. و روز دوم و سوم به ترتيب كوچكترها.طشتهای استفاده شده معمولاً بسيار قدیمی و از جنس مس يا برنج و بعضيهایشان بسيار بزرگ هستند. طشتها را از چند روز قبل در محلي آماده میكنند و ريشسفيدان محل طشتها را به دوش میگيرند و علما و سالخوردگان و بزرگان در جلو و مردم در پشت سر سينهزنان يا زنجيرزنان به سمت مسجد حركت میكنند... | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
از رسوم زيبايي كه سالها قبل در عصر چهارشنبه آخر سال دراين استان رواج داشت، بردن هدايايي از سوی خانوادهها طي مراسم خاصی به خانه دختران شوهر رفته بود. | از رسوم زيبايي كه سالها قبل در عصر چهارشنبه آخر سال دراين استان رواج داشت، بردن هدايايي از سوی خانوادهها طي مراسم خاصی به خانه دختران شوهر رفته بود. | ||
پسران جوان در این شب كمربندهای | پسران جوان در این شب كمربندهای پارچهای يا دستمال خود را از دريچه روشنايي اطاق همسايه و يا اقوام خود آویزان میكردند و صاحب خانه بدون آن كه در صدد شناسايي آنان برآيد، هدايايي را به پارچه میبست. | ||
در شب عيد اغلب خانوادههای ساكن در منطقه غذاهای مخصوصي متشكل از ماهي دودي، گوشت قيمه، مرغ و كوكو به همراه برنج كه مىتوان گفت، بهترين شام آنان در طول سال مىباشد را تدارك مىبينند. | در شب عيد اغلب خانوادههای ساكن در منطقه غذاهای مخصوصي متشكل از ماهي دودي، گوشت قيمه، مرغ و كوكو به همراه برنج كه مىتوان گفت، بهترين شام آنان در طول سال مىباشد را تدارك مىبينند. | ||
خط ۸۲: | خط ۸۲: | ||
در | در ابتدای هر مجلد فهرست مطالب و در انتهای آن فهرست اشخاص و طوايف، امكنه، كتب و مجلات آمده است. فهرست عكسهای جلد اول در فهرست مطالب آمده است. در برخی صفحات نيز پاورقىهایي ديده مىشود. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش