۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'نويسنده' به 'نویسنده') |
جز (جایگزینی متن - 'هاي' به 'های') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
نزدیک به نيمى از كتاب -دو مقدمه، كتاب اول و تقريباً تمامى كتاب چهارم- از مقدمه [[ابن خلدون]] نقل شده است. در باب اول از كتاب دوم نقل قولهاى مقدمه چندان زياد نيست و در باب دوم همان كتاب و كتاب سوم و خاتمه يعنى | نزدیک به نيمى از كتاب -دو مقدمه، كتاب اول و تقريباً تمامى كتاب چهارم- از مقدمه [[ابن خلدون]] نقل شده است. در باب اول از كتاب دوم نقل قولهاى مقدمه چندان زياد نيست و در باب دوم همان كتاب و كتاب سوم و خاتمه يعنى بخشهایى از كتاب كه به مسائل اخلاقى مربوط مىشود، تقريباً هيچ نقل قولى از [[ابن خلدون]] نمىتوان يافت. محتواى اين بخشها از قرآن و حديث و نيز کتابهایى مانند العهود اليونانيه، افلاطونيات و سياست منسوب به [[ارسطو]] فراهم آمده است. | ||
آنچه در كتاب بدائع السلك بدون تأثير پذيرفتن از مقدمه [[ابن خلدون]] آمده، مباحث مربوط به «اخلاق اسلامى» است كه بر اساس منابع شرعى، فلسفى و شبه فلسفى تأليف شده است. | آنچه در كتاب بدائع السلك بدون تأثير پذيرفتن از مقدمه [[ابن خلدون]] آمده، مباحث مربوط به «اخلاق اسلامى» است كه بر اساس منابع شرعى، فلسفى و شبه فلسفى تأليف شده است. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
كتاب دوم: | كتاب دوم: | ||
در دو باب، سلطنت و شالودههاى اصلى (ضرورى) و فرعى بناى آن را مورد بررسى قرار مىدهد. نخستين باب به «افعال» يا | در دو باب، سلطنت و شالودههاى اصلى (ضرورى) و فرعى بناى آن را مورد بررسى قرار مىدهد. نخستين باب به «افعال» يا نهادهایى مربوط مىشود كه به سلطنت، صورت وجودى مىبخشد. ابنازرق در اين فصل، بيست ركن قدرت را برمىشمارد كه عبارتند از: 1. انتخاب وزير؛ 2. تقويت شريعت؛ 3. تشكيل ارتش؛ 4. تنظيم ماليه؛ 5. عمران يا اقتصاد؛ 6. اجراى عدالت؛ 7. ترتيب مناصب دينى؛ 8. ترتيب مناصب سياسى (سلطانيه)؛ 9. احترام به احكام سياسى؛ 10. تشكيل شورايى از خبرگان و فرزانگان؛ 11. استماع نصيحت شرعى شيوخ؛ 12. نظم و نسق دادن به امور ادارى بر مبناى تدبير؛ 13. انتصاب استانداران (ولاة) و مأموران مالى (عمال)؛ 14. انتخاب اطرافيان سلطان؛ 15. ترتيب تشريفات مجالس؛ 16. تشريفات نزول اجلال؛ 17. رسيدگى به خواص و نزدیک ان؛ 18. احترامات نسبت به علماى دين، اعيان و سران قوم؛ 19. اعطاى هدايا به خدمتگزاران سابق؛ 20. خيرات و مبرات در جهت جاودانگى ياد شهريار. | ||
در بخشهاى بعدى كتاب، ذكرى از [[ابن خلدون]] به ميان نيامده و تنها به بيان مسائل مربوط به احكام شرعى و اخلاقى بسنده شده است. | در بخشهاى بعدى كتاب، ذكرى از [[ابن خلدون]] به ميان نيامده و تنها به بيان مسائل مربوط به احكام شرعى و اخلاقى بسنده شده است. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
كتاب سوم: | كتاب سوم: | ||
به بررسى تكاليفى مىپردازد كه سلطان براى استقرار اركان قدرت خود بايد بدانها عمل كند. مقدمه كتاب، اعمالى را كه از نظر شرعى و سياسى مىتواند مانع رسيدن سلطان به اهداف ياد شده در بالا باشد، ذكر مىكند و او را از آنها نهى مىكند. باب اول كتاب سوم به شرح وظايف پادشاه و اطرافيان او مربوط مىشود. در فصل اول اين باب ابنازرق درباره سياست ملك در قبال رعايا و «امور عارضه» بحث مىكند: پادشاه بايد از سويى به تأمين معاش رعايا بپردازد و از سوى ديگر آنان را در تحت اطاعت خود نگاه دارد. در اينجا ابنازرق نيز از اعتقاد اهلتسنن در باب اطاعت از پادشاه پيروى مىكند و با استناد به كتب فقهى توضيح مىدهد كه هيچگونه مخالفتى با سلطان (جز در حد نصيحت) جائز نيست. سپس به سياست «امور عارضه» نظير جهاد، آفات آسمانى، جنگ داخلى، قحطى و احكام آن مىپردازد. «سياسة الوزير» موضوع دومين فصل اين باب است. در اين فصل نصايحى آورده شده كه عمدتاًً از | به بررسى تكاليفى مىپردازد كه سلطان براى استقرار اركان قدرت خود بايد بدانها عمل كند. مقدمه كتاب، اعمالى را كه از نظر شرعى و سياسى مىتواند مانع رسيدن سلطان به اهداف ياد شده در بالا باشد، ذكر مىكند و او را از آنها نهى مىكند. باب اول كتاب سوم به شرح وظايف پادشاه و اطرافيان او مربوط مىشود. در فصل اول اين باب ابنازرق درباره سياست ملك در قبال رعايا و «امور عارضه» بحث مىكند: پادشاه بايد از سويى به تأمين معاش رعايا بپردازد و از سوى ديگر آنان را در تحت اطاعت خود نگاه دارد. در اينجا ابنازرق نيز از اعتقاد اهلتسنن در باب اطاعت از پادشاه پيروى مىكند و با استناد به كتب فقهى توضيح مىدهد كه هيچگونه مخالفتى با سلطان (جز در حد نصيحت) جائز نيست. سپس به سياست «امور عارضه» نظير جهاد، آفات آسمانى، جنگ داخلى، قحطى و احكام آن مىپردازد. «سياسة الوزير» موضوع دومين فصل اين باب است. در اين فصل نصايحى آورده شده كه عمدتاًً از نوشتههایى مانند افلاطونيات و العهود اليونانيه گرفته شده است، اما درباره نقش وزير كه در كشورهاى اسلامى اهميت بسزايى داشته، در اين بخش بسيار كم سخن گفته شده است. ظاهراً باب دوم كتاب سوم داراى اهميت بيشترى است، زيرا در آن از تكاليفى بحث مىشود كه پادشاه در آغاز به دست گرفتن زمام امور كشور، عمل به آنها را وعده داده است. اما تمامى اين تكاليف از ديدگاه فقهى بررسى شده و نشانگر فضاى عمومى تحليل مؤلف است. | ||
كتاب چهارم: | كتاب چهارم: |
ویرایش